English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (13 milliseconds)
English Persian
tintinnabulary دارای طنین
Search result with all words
tinkle دارای طنین کردن
tinkled دارای طنین کردن
tinkles دارای طنین کردن
tinkling دارای طنین کردن
Other Matches
din طنین بلند طنین افکندن
ting طنین طنین انداختن
echo check بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
echo طنین
echoes طنین
noises طنین
sounds طنین
sound طنین
sounded طنین
echoed طنین
echoing طنین
soundest طنین
timbre طنین
sonance طنین
tingling طنین
tingles طنین
tingled طنین
tingle طنین
reverberations طنین
noise طنین
reverberation طنین
tinkly طنین دار
thirl لرزش طنین
resonant طنین دار
reverberative طنین انداز
resonated طنین انداختن
echo check بکمک طنین
echo suppressor طنین زدا
resonating طنین انداختن
reverberate طنین انداختن
reverberated طنین انداختن
reverberates طنین انداختن
reverberating طنین انداختن
tintinnabulation طنین زنگ
tintinnabulation طنین ناقوس
jingling طنین زنگ
jingles طنین زنگ
jingled طنین زنگ
jingle طنین زنگ
echoing طنین صدا
ringer طنین انداز
echoes طنین صدا
echoed طنین صدا
echo طنین صدا
peals طنین متناوب
pealing طنین متناوب
pealed طنین متناوب
peal طنین متناوب
resonates طنین انداختن
to smell a rat طنین شدن
ringers طنین انداز
sonorous طنین انداز
resonate طنین انداختن
bong طنین صدا
resonance ایجاد طنین
resonances ایجاد طنین
sonant طنین دار
resonantly بطور طنین انداز
resonances پیچش صدا طنین
resonance پیچش صدا طنین
ring طنین انداختن صدای زنگ
jars دعوا و نزاع طنین انداختن
jarred دعوا و نزاع طنین انداختن
jar دعوا و نزاع طنین انداختن
ring صدای زنگ تلفن طنین
tolling صدای طنین زنگ یاناقوس
echo depth sounder دستگاهی که عمق طنین را می سنجد
dingdong طنین صدای ساعت شماطه
toll صدای طنین زنگ یاناقوس
tolls صدای طنین زنگ یاناقوس
voiceful صدا پیچ شونده طنین انداز
tong طنین اندازشدن انبر قند گیر
timber طنین دار شبیه صدای زنگ
tolling طنین موزون باصدای ناقوس یا زنگ اعلام کردن
tolls طنین موزون باصدای ناقوس یا زنگ اعلام کردن
toll طنین موزون باصدای ناقوس یا زنگ اعلام کردن
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
clangor جرنگ جرنگ طنین ناقوس ها
clangour جرنگ جرنگ طنین ناقوس ها
jingling جرنگ جرنگ کردن طنین زنگ ایجاد کردن جرنگیدن
jingled جرنگ جرنگ کردن طنین زنگ ایجاد کردن جرنگیدن
jingles جرنگ جرنگ کردن طنین زنگ ایجاد کردن جرنگیدن
jingle جرنگ جرنگ کردن طنین زنگ ایجاد کردن جرنگیدن
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
off colored دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
polyisotopic دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
monadelphous دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
winey شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
tinkled صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkles صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkle صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkling صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
odoriferous دارای بو
bilabiate دارای دو لب
glochidiate دارای مو
iodic دارای ید
fraught with دارای
three-legged دارای سه پا
footy دارای پا
three legged دارای سه پا
trilinear دارای سه خط
low-spirited دارای روحیه بد
myrrhy دارای بوی مر
staminate دارای جرثومه نر
petiolate دارای دمگل
stilted دارای چوب پا
pileate دارای کلاهک
petiolated دارای دمگل
myrrhic دارای بوی مر
energetic دارای انرژی
low spirited دارای روحیه بد
stannous دارای قلع
weighted دارای وزن
pelliculate دارای پوسته
overbusy دارای کارزیاد
deadbeat دارای سکون
deadbeats دارای سکون
papillose دارای برامدگی
portentous دارای فال بد
of that ilk دارای همان جا
stannic دارای قلع
squibs دارای صدای فش فش
nucleate دارای هسته
nitrous دارای شوره
palmy دارای نخل
dipolar دارای دو قطب
shelterer دارای حفاظ
shoaly دارای جاهای کم اب
silicifoeous دارای در کوهی
reboant دارای واکنش
rattly دارای صدای تق تق
rarely beautiful دارای زیبائی
quartziferous دارای در کوهی
pulsatile دارای تپش
social minded دارای افکاراجتماعی
reversioner دارای حق رجوع
equivocal دارای دومعنی
sabulous دارای شن ریزه
handy <adj.> دارای مزیت
rifled دارای خان
self abnegating دارای کف نفس
sexagenary دارای سن 06 تا96
short-range دارای برد کم
short range دارای برد کم
backed دارای پشت
rugose دارای رکه
sonant دارای اهنگ
pulsant دارای تپش
legitimates دارای حق مشروع
legitimated دارای حق مشروع
pinnular دارای بالچه
pinnular دارای برگچه
legitimate دارای حق مشروع
spiriferous دارای عضومارپیچی
spirituous دارای الکل
splashy دارای ترشح
redundant دارای اطناب
legitimating دارای حق مشروع
rectilinear دارای مسیرمستقیم
pseudonymous دارای تخلص
primiparous دارای یک اولاد
primipara دارای یک اولاد
preemptor دارای حق شفعه
pre emptive دارای حق شفعه
flabby دارای عضلات شل
prerogatived دارای حق ویژه
polygamous دارای چند زن
plumose دارای دسته پر
deficient دارای کمبود
multilineal دارای چندین خط
hectic دارای تب لازم
antithetic دارای ضد ونقیض
antithetical دارای ضد ونقیض
arbitrative دارای اختیارحکمیت
artiodactyl دارای سم شکافته
artiodactylous دارای سم شکافته
entitative دارای وجودخارجی
aulait دارای شیر
azotic دارای ازت
basined دارای ابگیر
dyslogistic دارای خاطرات بد
bicentric دارای دومرکز
bichrome دارای دو رنگ
double tongued دارای دوقول
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com