Dictiornary-Farsi | دارای عزم ثابت | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 208 (3 milliseconds)

English	Persian
flatfoot	دارای عزم ثابت


Search result with all words

resolved	دارای عزم ثابت مصمم
colorfast	دارای رنگ ثابت
continuous wave	امواج الکترومگنتیک که بدون فاصله تکرار میشوند ومعمولا دارای دامنه و طول موج و فرکانس ثابت میباشند
fadeless	دارای رنگ ثابت
monomorphic or phous	دارای یک شکل ثابت در همه مدت رویش
stylate	دارای ساقه یا ستون ثابت
surefooted	دارای گامهای ثابت
Other Matches

static employment	کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
static test	ازمایش در وضعیت ثابت یا به حالت ثابت
fixed capital	سپرده ثابت اموال ثابت یکان
standing orders	دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
standing order	دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
sampled	مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
sample	مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
standing	ثابت دستورالعمل ثابت
steadies	مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadying	مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadied	مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steady	مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadiest	مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
isobar	دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare	دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars	دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled	دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious	دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent	دارای دهن باز دارای لبان برگشته
galleried	دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
gravel blind	دارای چشم تار دارای دید کم
virile	دارای نیروی مردی دارای رجولیت
low tension	دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
acinaseous	دارای تخم و بذر دارای تخمدان
fixes	ثابت کردن تصحیح کردن تثبیت کردن ثابت
fix	ثابت کردن تصحیح کردن تثبیت کردن ثابت
outrigged	دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic	دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions	دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped	دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Indo-persian rug	قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
monadelphous	دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
off colored	دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
polyisotopic	دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
unshaken	ثابت
equable	ثابت
stationary	ثابت
standstill	ثابت
steadying	ثابت
fixed bridge	پل ثابت
steady	ثابت
indelible	ثابت
hard and fast	ثابت
pegged	ثابت
true	ثابت
truer	ثابت
constant	ثابت
loyal	ثابت
disputeless	ثابت
immovable	ثابت
fiducial	ثابت
fixing	ثابت
firm	ثابت
truest	ثابت
incommutable	ثابت
inalterable	ثابت
permanent	ثابت
steadies	ثابت
sustain	ثابت
sustained	ثابت
sustains	ثابت
leger or ledger	ثابت
rugged	ثابت
static	ثابت
firmer	ثابت
firmest	ثابت
firms	ثابت
resolute	ثابت
undeviating <adj.>	ثابت
unswerving <adj.>	ثابت
steadiest	ثابت
fix	ثابت
patted	ثابت
thetic	ثابت
settled	ثابت
steadier	ثابت تر
pats	ثابت
stable	ثابت
pat	ثابت
stables	ثابت
thetical	ثابت
specifics	ثابت
established	ثابت
invariable	ثابت
solids	ثابت
solid	ثابت
steadied	ثابت
patting	ثابت
specific	ثابت
fixes	ثابت
fixed	ثابت
changeless	ثابت
constants	ثابت
winy	شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey	شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
standing rigging	طنابهای ثابت
sta	ثابت قدم
fixations	ثابت کردن
fixation	ثابت کردن
proved	ثابت کردن
stabilizes	ثابت کردن
proves	ثابت کردن
gravitational constant	ثابت گرانش
prove	ثابت کردن
solar constant	ثابت خورشیدی
lattice constant	ثابت شبکه
lastingly	بطور ثابت
standing derrick	دریک ثابت
standing light	چراغ ثابت
standing part	قسمت ثابت
image phase change coefficient	ثابت فازی
standing	ثابت همیشگی
standing	ارتش ثابت
idee fixe	فکر ثابت
hubble constant	ثابت هابل
hard set	ثابت شده
immovably	بطور ثابت
stability constant	ثابت پایداری
lastering friendship	دوستی پا بر جا یا ثابت
k	ثابت دی الکتریک
gravitational constant	ثابت جاذبه
invariant	ثابت نامتغیر
ionization constant	ثابت یون
instability constant	ثابت ناپایداری
inertia constant	ثابت اینرسی
inductive capacity	ثابت دی الکتریسیته
standing rigging	بکسلهای ثابت
fixed	ثابت شده
permittivity	ثابت دی الکتریک
permanent way	مسیر ثابت
permanent shuttering	قالب ثابت
poise	ثابت واداشت ن
rate constant	ثابت سرعت
on costs	هزنههای ثابت
real constant	ثابت حقیقی
regular salary	حقوق ثابت
resolvedly	با عزم ثابت
numeric constant	ثابت عددی
standing patrol	گشتی ثابت
proportionality constant	ثابت تناسب
propagation constant	ثابت انتشار
stationary population	جمعیت ثابت
premanent way	خط ثابت خط دائمی
staunch stanch	ثابت قدم
prover	ثابت کردن
planck's constant	ثابت پلانک
quantum of action	ثابت پلانک
evidence	ثابت کردن
newton constant	ثابت نیوتون
resolutely	با عزم ثابت
self centered	ثابت ونامتحرک
self consistent	ثابت قدم
semifixed	نیم ثابت
stabilises	ثابت کردن
stabilising	ثابت کردن
stabilize	ثابت کردن
stabilized	ثابت کردن
resolute	ثابت قدم
semifixed	نیمه ثابت
static transformer	مبدل ثابت
screening constant	ثابت پوشش
stabilised	ثابت کردن
multiplying constant	مضرب ثابت
pin	ثابت کردن
pinned	ثابت کردن
pinning	ثابت کردن
rhumb line	راه ثابت
an inflexible resolution	عزم ثابت
rydberg constant	ثابت ریدبرگ
magnetic constant	ثابت مغناطیسی
madelung constant	ثابت مادلونگ
scale down	به نسبت ثابت
shielding constant	ثابت حفافتی
firm offer	پیشنهاد ثابت
dielectric constant	ثابت دی الکتریک
decay constant	ثابت تباهی
curie constant	ثابت کوری
costant load	بار ثابت
constatnt	مقدار ثابت
flat footed	ثابت قطعی
flat-footed	ثابت قطعی
constant voltage	ولتاژ ثابت
constant speed	سرعت ثابت
constant return	بازده ثابت
constant pressure	فشار ثابت
constant power	توان ثابت
constant of motion	ثابت حرکت
constant luminance	روشنایی ثابت
constants	مقدار ثابت
figurative constant	ثابت تلویحی
field constant	ثابت میدان
equilibrium constant	ثابت تعادل
electric constant	ثابت الکتریکی
dissociation constant	ثابت تفکیک
disintegration constant	ثابت تلاشی
constant	ثابت قدم
constant	عدد ثابت
constant	ثابت دایمی
constant	مقدار ثابت
constants	ثابت قدم