English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
gap-toothed دارای فاصله بین دو دندان
Other Matches
interdental space فاصله میان دو دندان
toothiest دارای دندان مضرس
toothy دارای دندان مضرس
tooth دارای دندان کردن
tartarous دارای باره دندان
toothier دارای دندان مضرس
full mouthed دارای شماره کامل دندان
snaggletoothed دارای دندان گراز یا بد شکل
lagomorph پستانداران جونده دارای دوردیف دندان
lagomorpha پستانداران جونده دارای دوردیف دندان
crenulate دندان موشی دارای کنگرههای ریز مضرس
pleurodont دارای دندان محکم شده ازداخل ارواره
crenulated دندان موشی دارای کنگرههای ریز مضرس
trifocal دارای سه فاصله کانونی ومرکزی
hyphenate بوسیله خط دارای فاصله کردن
zinjanthropus شبه انسان دارای ابروی کوتاه و دندان اسیاب بزرگ دوره پلیستوسن سفلی
golf courses زمین بازی گلف دارای 81بخش و فاصله بین هر دوبخش در حدود 0072 تا0003 متر است
golf course زمین بازی گلف دارای 81بخش و فاصله بین هر دوبخش در حدود 0072 تا0003 متر است
continuous wave امواج الکترومگنتیک که بدون فاصله تکرار میشوند ومعمولا دارای دامنه و طول موج و فرکانس ثابت میباشند
tusk دندان عاج فیل دندان گراز حیوانات
tusks دندان عاج فیل دندان گراز حیوانات
dentin عاج دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
tooth bleaching سفید کردن دندان [دندان پزشکی]
dentine عاج دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
dental enamel مینای دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
tooth enamel مینای دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
dental pulp مغز دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
pulpa مغز دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
tooth whitening سفید کردن دندان [دندان پزشکی]
dental pulp پالپ دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
pulpa پالپ دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
enamel مینای دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
tusker گراز دارای دندان گراز
following distance فاصله بین وسائط نقلیه فاصله میان خودروها
single space در میان سطور فقط یک فاصله گذاردن تک فاصله کردن
tooth decay پوسیدگی دندان [دندان پزشکی]
caries پوسیدگی دندان [دندان پزشکی]
cavities پوسیدگی دندان [دندان پزشکی]
dental restoration پرکردن دندان [دندان پزشکی]
dental filling پرکردن دندان [دندان پزشکی]
dental restoration ترمیم دندان [دندان پزشکی]
odontology دندان شناسی دندان پزشکی
dental decay [Caries dentium] پوسیدگی دندان [دندان پزشکی]
dental caries پوسیدگی دندان [دندان پزشکی]
odontalgia دندان درد [دندان پزشکی]
gam دندان گراز یا دندان کج دهان
odontodynia دندان درد [دندان پزشکی]
odontogenic pain دندان درد [دندان پزشکی]
toothache {sg} دندان درد [دندان پزشکی]
tooth pick خلال دندان دندان کاو
toothaches دندان درد ها [دندان پزشکی]
tooth pain دندان درد [دندان پزشکی]
pain in tooth دندان درد [دندان پزشکی]
dental filling ترمیم دندان [دندان پزشکی]
toothache دندان درد [دندان پزشکی]
dental pain دندان درد [دندان پزشکی]
dentalgia دندان درد [دندان پزشکی]
point blank range فاصله از محل تیراندازی تاهدف فاصله تا هدف
interval فاصله اختلاف فاصله مدت زمان
space فاصله دادن فاصله داشتن
spaces فاصله دادن فاصله داشتن
collision parameter در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
alleys منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alley منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleyways منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
holing فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holes فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holed فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
hole فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
close march راهپیمایی با فاصله جمع فرمان " فاصله جمع " درراهپیمایی
go no go اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
edentulous بی دندان
toothless بی دندان
gam دندان
dessert دندان مز
toothsome دندان مز
desserts دندان مز
tooth دندان
curvidentate کج دندان
fangless بی دندان
molar دندان اسیاب
dentiparous دندان اور
dentition دندان دراوری
dentition دندان در اوردن
To have a tooth fI'lled. دندان پر کردن
fanged دندان دار
dentition دندان بندی
practitioners دندان پزشک
dentin عاج دندان
dentifrice خمیر دندان
dentifrice گرد دندان
latidentate پهن دندان
denticle دندان کوچک
To have a tooth fI'lled. دندان پرکردن
dental clinic دندان پزشکی
toothpowder گرد دندان
toothpick خلال دندان
greedy دندان گرد
dentulous دندان دار
wisdom teeth دندان عقل
microdont خرد دندان
eyetooth دندان ناب
edentate جانور بی دندان
dental caries پوسیدگی دندان
To pull out ( extract ) atooth . دندان کشیدن
wisdom tooth دندان عقل
greedier دندان گرد
fangs دندان انیاب
fang دندان ناب
grinder دندان اسیاب
fang دندان انیاب
fangs دندان ناب
greediest دندان گرد
odontalgia دندان درد
practitioner دندان پزشک
toothpick دندان کاو
toothpicks خلال دندان
pecked دندان زدن
pecking دندان زدن
pecks دندان زدن
molar tooth دندان اسیاب
teethes دندان در اوردن
teethed دندان در اوردن
toothpowders پودر دندان
dentine عاج دندان
jaw tooth دندان اسیاب
teethe دندان در اوردن
toothpowders گرد دندان
cheek tooth دندان آسیاب
back tooth دندان آسیاب
peck دندان زدن
picks خلال دندان
toothpicks دندان کاو
cuspid دندان انیاب
cutter دندان پیش
teething دندان دراوردن
cutters دندان پیش
cuspid دندان نیش
pick خلال دندان
mouthguard محافظ دندان
multidentate بسیار دندان
eruption of the teeth درامدن دندان
toothpowder پودر دندان
crenated دندان موشی
crenate دندان موشی
chisel tooth دندان پیشه
bicuspid دندان دوپایه
incisor دندان پیشین
grinned دندان نمایی
milk tooth دندان شیری
milk teeth دندان شیری
grinning دندان نمایی
incisive tooth دندان پیشین
the crown of the teeth دندان بیرونی
picker خلال دندان
grin دندان نمایی
sectorial دندان اسیاب
full mouthed تمام دندان
fullmouthed تمام دندان
bridgework پل دندان مصنوعی
peg tooth دندان ناب
crown تاج دندان
pyorrhoea چرک دندان
tooth powder گرد دندان
gumboil پیله دندان
permanent tooth دندان دائمی
pickers خلال دندان
gum لثه دندان
gummed لثه دندان
toothbrushes مسواک دندان
teeth of armature دندان ارمیچر
teeth grinding دندان قرچه
prothesis دندان یا عضومصنوعی
gums لثه دندان
grins دندان نمایی
grinders دندان اسیاب
ivory دندان فیل
saber toothed دندان شمشیری
toothbrush مسواک دندان
pull کشیدن دندان
pontic دندان مصنوعی
gumming لثه دندان
toothache دندان درد
toothache درد دندان
tooth paste خمیر دندان
toothpaste خمیر دندان
toothpastes خمیر دندان
pulls کشیدن دندان
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com