Dictiornary-Farsi | دارای فشار یکسان خط هم فشار | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (14 milliseconds)

English	Persian
isopiestic	دارای فشار یکسان خط هم فشار


Other Matches

pascal	فشار وارد بریک نقطه صرف نظر از شتاب ناشی از گرانش در همه جهات یکسان میباشد
cabin pressure	فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
low tension	دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
pressurized cabin	اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
compensating relief valve	شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
pitot static system	سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
pore pressure	فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
superincumbent	دارای فشار زیاد فشاری
cabin pressurization safety valve	شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
compressor pressure ratio	نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
pressure cabin	هواپیمای دارای دستگاه تهویه مقاوم با فشار هوا
cut-outs	روزنهای در هواپیماهی دارای کابین با فشار تنظیم شده بعنوان در پنجره و غیره
cut-out	روزنهای در هواپیماهی دارای کابین با فشار تنظیم شده بعنوان در پنجره و غیره
jet stream	جریان باد جت استریم درطبقه استراتوسفر که دارای فشار و سرعت زیاد میباشد
isallobaric	خط فرضی که نقاط دارای فشار جوی مساوی در زمان معینی رانشان میدهد
isallobar	خط فرضی که نقاط دارای فشار جوی مساوی در زمان معینی رانشان میدهد
low head plant	نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
piezoelectric	ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
energy absorber	مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
impluse level	سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
high voltage transformer	ترانسفورماتور فشار قوی مبدل فشار قوی
pitot pressure	فشار وارد به انتن فشارسنج هواپیما یا ناو فشار انتن فشارسنج
clear one's ears	متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
low voltage distribution system	شبکه پخش فشار ضعیف تاسیسات پخش فشار ضعیف
hypobaric	مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
isoelectronic	دارای الکترونهای یکسان
equisignal zone	منطقهای که دارای امواج مغناطیسی یکسان است
zipping	فشار
zip	فشار
pressures	فشار
zipped	فشار
pressured	فشار
sense of pressure	حس فشار
distraint	فشار
weight	فشار
bunt	فشار با سر
pressure sense	حس فشار
total pressure	فشار کل
hydraulic pressure	فشار اب
fantod	فشار
impact	فشار
impacts	فشار
ice push	فشار یخ
stress	فشار
stresses	فشار
stroking	فشار با پا
strokes	فشار با پا
stroked	فشار با پا
stroke	فشار با پا
stressing	فشار
constraint	فشار
violence	فشار
pressuring	فشار
zips	فشار
thrust	فشار
strains	فشار
back iron	بن فشار
line of thrust	خط فشار
pushed	فشار
thrusts	فشار
press	فشار
growing pains	فشار
brunt	فشار
back pressure	پی فشار
exertion	فشار
strain	فشار
atmospheric pressure	فشار جو
water pressure	فشار اب
presses	فشار
pressing	فشار
pushes	فشار
push	فشار
low pressure	فشار کم
thrusting	فشار
exertions	فشار
atmosphere	فشار جو
barometric pressure	فشار جو
tensions	فشار
isobare	هم فشار
pressor	فشار زا
pressure	فشار
compression	فشار
pressure curve	خم فشار
isobars	تک فشار
tension	فشار
isopiestic	هم فشار
isobar	تک فشار
atmospheres	فشار جو
pressure vessel	فشار
isobars	هم فشار
isobar	هم فشار
high pressure	فشار زیاد
forces	فشار دادن
high pressure area	منطقه پر فشار
high pressure line	خط فشار قوی
pinches	فشار دادن
acoustic pressure	فشار صوتی
atmospheric pressure	فشار هوا
high tension	فشار قوی
high voltage line	خط فشار قوی
high tension line	خط فشار قوی
absolute pressure	فشار مطلق
torsional strain	فشار پیچشی
force	فشار دادن
under the stimulus of hunger	از فشار گرسنگی
pushed	فشار دادن
air pressure gage	فشار سنج
air pressure	فشار هوا
pressures	فشار هوا
beneath	تحت فشار
impacted	تحت فشار
griped	مشت فشار
air lock	راهروی فشار
low air pressure	فشار هوای کم
pressured	فشار هوا
pressure group	گروه فشار
pressure groups	گروه فشار
ambient pressure	فشار محیط
uplift pressure	فشار بالابرنده
high potential	فشار قوی
push	فشار دادن
drop gage	فشار سنج
atmospheric pressure	فشار اتمسفری
pushes	فشار دادن
vapour pressure	فشار بخار اب
gossypium	داروی فشار
external pressure	فشار برونی
antiblackout suit	لباس ضد فشار اب
group pressure	فشار گروهی
vapor pressure	فشار بخار
head loss	افت فشار
pressure	فشار هوا
pressure face	سمت فشار
hustles	فشار دادن
hustled	فشار زور
hustled	فشار دادن
platten	اهن فشار
platen	اهن فشار
hustle	فشار زور
hustle	فشار دادن
piston pressure	فشار پیستون
piezometry	فشار سنجی
partial pressure	فشار جزیی
partial pressure	فشار جزئی
overvoltage	ازدیاد فشار
hustles	فشار زور
pore pressure	فشار درونی
pressure drop	افت فشار
hypertension	فشار خون
intermediate high voltage line	خط فشار متوسط
intermediate pressure	فشار متوسط
internal pressure	فشار درونی
overlaid	فشار اوردن
pressure curve	منحنی فشار
isobar surface	سطح هم فشار
pressure adjustment	تنظیم فشار
pressure above the atmosphere	فشار بالای جو
hustling	فشار زور
hustling	فشار دادن
overvoltage	فشار زیاد
overpressure	فشار بیش از حد
kinetic pressure	فشار سینتیک
low tension magneto	مگنت کم فشار
molding pressure	فشار پرس
molding pressure	فشار قالب
low voltage	فشار ضعیف
measuring voltage	فشار سنجش
thrust	ضربت فشار
thrust	فشار محوری
thrusting	ضربت فشار
thrusting	فشار محوری
thrusts	ضربت فشار
thrusts	فشار محوری
manometer	فشار سنج
low tension	فشار ضعیف
pushing	فشار دادن
lateral pressure	فشار جانبی
osmotic pressure	فشار اسمزی
longitudinal compression	فشار طولی
loss of pressure	افت فشار
low potential	فشار ضعیف
low potential system	دستگاه کم فشار
low pressure	فشار خفیف
low pressure	منطقه کم فشار
high-tension	فشار قوی
blood pressure	فشار خون
manifold pressure	فشار گازگاه
pressure gaverner	ناطم فشار
torisonal strain	فشار پیچشی
indicator	فشار سنج
sound pressure	فشار صوت
hydraulic pressure	فشار هیدرولیکی
soil strain	فشار زمین
social pressure	فشار اجتماعی
simple compression	فشار ساده
hydrostatic	مربوط به فشار اب
hydrostatic pressure	فشار ایستائی
hydrostatic pressure	فشار عمق اب
hydrostatic pressure	فشار عمق
hydrostatic pressure	فشار ایستابی

isopiestic

دارای فشار یکسان خط هم فشار