English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
muciferous دارای مخاط
Search result with all words
mucopurulent دارای جراحت و مخاط
Other Matches
phlegm مخاط
mucus مخاط
gleet ریزش مخاط
blennorhagia جریان مخاط
pituitous مخاط مانند
blennorhaea جریان مخاط
mucorrhea ریزش مخاط
mucus of the nose مخاط بینی
air thread مخاط شیطان
stomatitis ورم مخاط دهان ولثه
colitis ورم مخاط روده بزرگ
allergic rhinitis [med.] التهاب مخاط بینی آلرژیک [پزشکی]
hayfever [med.] التهاب مخاط بینی آلرژیک [پزشکی]
pollenosis [med.] التهاب مخاط بینی آلرژیک [پزشکی]
pollinosis [med.] التهاب مخاط بینی آلرژیک [پزشکی]
hay fever [med.] التهاب مخاط بینی آلرژیک [پزشکی]
end bulb انتهای اعصاب در پوست یا مخاط که به ان endcopuscle نیز می گویند
phlegm [secretion in the airway during inflammation] بلغم [مخاط] [ترشح در دستگاه تنفسی در زمان التهاب] [پزشکی]
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
polyisotopic دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
winy شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
odoriferous دارای بو
footy دارای پا
trilinear دارای سه خط
fraught with دارای
glochidiate دارای مو
three-legged دارای سه پا
bilabiate دارای دو لب
three legged دارای سه پا
iodic دارای ید
petiolated دارای دمگل
salaried دارای حقوق
prerogative دارای حق ویژه
monoclinal دارای یک شیب
melodic دارای ملودی
pileate دارای کلاهک
melodious دارای ملودی
nitrous دارای شوره
prerogatives دارای حق ویژه
monatomic دارای یک جوهرفرد
reversioner دارای حق رجوع
mammilate دارای پستان
splashing دارای ترشح
splashes دارای ترشح
splash دارای ترشح
formal دارای فکر
miasmal دارای دمه بد بو
miasmatic دارای دمه بد بو
monandrous دارای یک شوهر
petiolate دارای دمگل
monometallic دارای یک فلز
deadbeat دارای سکون
deadbeats دارای سکون
portentous دارای فال بد
stilted دارای چوب پا
of that ilk دارای همان جا
myrrhic دارای بوی مر
myrrhy دارای بوی مر
energetic دارای انرژی
multilineal دارای چندین خط
multiflorous دارای بیش از سه گل
synonymous دارای ترادف
pelliculate دارای پوسته
monopetalous دارای یک گلبرگ
multifid دارای چندشکاف
papillose دارای برامدگی
weighted دارای وزن
palmy دارای نخل
overbusy دارای کارزیاد
synonymous دارای تشابه
nucleate دارای هسته
alcoholics دارای الکل
deficient دارای کمبود
redundant دارای اطناب
staminate دارای جرثومه نر
legitimate دارای حق مشروع
legitimated دارای حق مشروع
legitimates دارای حق مشروع
legitimating دارای حق مشروع
rectilinear دارای مسیرمستقیم
flabby دارای عضلات شل
splashy دارای ترشح
spiriferous دارای عضومارپیچی
sonant دارای اهنگ
low-spirited دارای روحیه بد
stannic دارای قلع
stannous دارای قلع
syntonic دارای بسامدمشابه
monogamous دارای یک همسر
monogamous دارای یک زن یا یک شوهر
bigamous دارای دو زن یا دو شوهر
swell butted دارای ته گنده
sulfureous دارای گوگرد
unifilar دارای یک سیم یا نخ
strontic دارای استرونیوم
squib دارای صدای فش فش
squibs دارای صدای فش فش
straight line دارای خط مستقیم
low spirited دارای روحیه بد
social minded دارای افکاراجتماعی
silicifoeous دارای در کوهی
quartziferous دارای در کوهی
pulsatile دارای تپش
pulsant دارای تپش
pseudonymous دارای تخلص
primiparous دارای یک اولاد
primipara دارای یک اولاد
prerogatived دارای حق ویژه
preemptor دارای حق شفعه
pre emptive دارای حق شفعه
spirituous دارای الکل
polygamous دارای چند زن
plumose دارای دسته پر
pinnular دارای بالچه
rarely beautiful دارای زیبائی
rattly دارای صدای تق تق
shoaly دارای جاهای کم اب
equivocal دارای دومعنی
backed دارای پشت
shelterer دارای حفاظ
short range دارای برد کم
short-range دارای برد کم
sexagenary دارای سن 06 تا96
handy <adj.> دارای مزیت
rifled دارای خان
self abnegating دارای کف نفس
sabulous دارای شن ریزه
rugose دارای رکه
reboant دارای واکنش
pinnular دارای برگچه
adamantean دارای تلئلو
basined دارای ابگیر
dyslogistic دارای خاطرات بد
bicentric دارای دومرکز
bichrome دارای دو رنگ
double tongued دارای دوقول
dolose دارای قصدجرم
bimolecular دارای دوملکول
bimorphemic دارای دوشکل
bimotored دارای دوموتور
binaural دارای دو گوش
binocular دارای دو چشم
binuclear دارای دو هسته
binucleate دارای دو هسته
azotic دارای ازت
entitative دارای وجودخارجی
biradial دارای دوشعاع
fibrinous دارای مودلیفی
aluminous دارای زاج
amphibolic دارای دو معنی
feldspathic دارای فلدسپار
febile دارای حالت تب
far reaching دارای اثرزیاد
antithetic دارای ضد ونقیض
antithetical دارای ضد ونقیض
arbitrative دارای اختیارحکمیت
artiodactyl دارای سم شکافته
artiodactylous دارای سم شکافته
aulait دارای شیر
binucleated دارای دو هسته
bipartite دارای دوقسمت
calcic دارای اهک
declinatory دارای تمایل
dartrous دارای تبخال
capitated دارای سرمجزا
cuspidal دارای برامدگی
cephalous دارای کله
cretaceous دارای گچ فراوان
crepitant دارای صدای خش خش
chinned دارای چانه
copperbottomed دارای ته مسی
chymiferous دارای کیموس
cingulate دارای کمربند
cirrous دارای اویز
calcareous دارای کلسیم
bumpiness دارای برامدگی
biramous دارای دو شاخه
dipteran دارای دو بال
bisulcate دارای دوشکاف
dipolar دارای دو قطب
diplopodous دارای هزار پا
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com