English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (12 milliseconds)
English Persian
melodious دارای ملودی
melodic دارای ملودی
Search result with all words
monophony دارای یک اهنگ ملودی
Other Matches
melodist سازنده ملودی
lays اهنگ ملودی الحان
lay اهنگ ملودی الحان
melodize اهنگ ملودی ساختن
part song اهنگ ملودی چهاربخشی بدون ساز
theme song ملودی یا قطعه موسیقی تکرار شونده
ground bass اهنگ بم مختصری که میان اهنگ ملودی و هارمونی تکرارشود
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
polyisotopic دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
monadelphous دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
off colored دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
winey شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
iodic دارای ید
glochidiate دارای مو
trilinear دارای سه خط
bilabiate دارای دو لب
fraught with دارای
footy دارای پا
odoriferous دارای بو
three-legged دارای سه پا
three legged دارای سه پا
glanduliferous دارای غد دکوچک
floaty دارای اب نشین کم
binuclear دارای دو هسته
foliolate دارای برگچه
miasmatic دارای دمه بد بو
miasmal دارای دمه بد بو
mammilate دارای پستان
geniculate دارای زانویی
magneto دارای مغناطیس
glary دارای تشعشع
longheaded دارای سردراز
lobated دارای نرمه
monandrous دارای یک شوهر
fibrinous دارای مودلیفی
dimply دارای فرورفتگی
dipetalous دارای دوگلبرگ
diplopodous دارای هزار پا
dipolar دارای دو قطب
dipteran دارای دو بال
dolose دارای قصدجرم
double tongued دارای دوقول
dyslogistic دارای خاطرات بد
monatomic دارای یک جوهرفرد
entitative دارای وجودخارجی
far reaching دارای اثرزیاد
febile دارای حالت تب
feldspathic دارای فلدسپار
haired دارای موی ...
lobate دارای نرمه
lippy پر رو دارای لب اویزان
in defect دارای کاستی
keratinous دارای موادشاخی
keeled دارای تبر ته
keyed دارای جاانگشتی
in force دارای اعتبار
in power دارای اختیارات
indued with charm دارای فریبندگی
inflorescent دارای گل اذین
innervate دارای پی کردن
insectile دارای حشره
instinct with force دارای زور
intercommunicate دارای مراوده
invested with power دارای اختیار
ill neighboured دارای محیط بد
ill neighboured دارای همسایه بد
ledgy دارای طاقچه
hearted دارای قلب ...
heterogamous دارای مادگی ها
undersigned دارای امضاء
hexameter دارای شش وزن
iodous دارای یود
lean to دارای چارطاقی
knock kneed دارای زانوی کج
homolographic دارای قرینه
in flower دارای شکوفه
knarred دارای برامدگی
humous دارای موادالی
kibed دارای شکاف
isogenous دارای یک منبع
adamantean دارای تلئلو
isometric دارای یک میزان
bifocals دارای دو کانون
bifocal دارای دو کانون
divans دارای دوفرفیت
divan دارای دوفرفیت
bodily دارای بدن
overlapping دارای اشتراک
hook-nosed دارای بینی کج
isometrics دارای یک میزان
ambivalence دارای دو جنبه
behind دارای پس افت
cuspidal دارای برامدگی
acetylize دارای ریشهء
acetylate دارای ریشهء
accentual دارای تاکید
prurient دارای فکرشهوانی
privileged دارای امتیاز
hectic دارای تب لازم
behinds دارای پس افت
hook nosed دارای بینی کج
electives دارای حق انتخاب
elective دارای حق انتخاب
portentous دارای فال بد
deadbeats دارای سکون
deadbeat دارای سکون
weighted دارای وزن
rifled دارای خان
short-range دارای برد کم
short range دارای برد کم
backed دارای پشت
energetic دارای انرژی
stilted دارای چوب پا
synonymous دارای ترادف
splashing دارای ترشح
splashes دارای ترشح
splash دارای ترشح
formal دارای فکر
salaried دارای حقوق
prerogatives دارای حق ویژه
prerogative دارای حق ویژه
synonymous دارای تشابه
equivocal دارای دومعنی
aluminous دارای زاج
dimorphic دارای دو شکل
chinned دارای چانه
cephalous دارای کله
capitated دارای سرمجزا
calcic دارای اهک
calcareous دارای کلسیم
bumpiness دارای برامدگی
buckish دارای خوی بز
bodied دارای بدن
chymiferous دارای کیموس
cingulate دارای کمربند
cirrous دارای اویز
dichotomous دارای دو بخش
diandrous دارای دوپرچم
declinatory دارای تمایل
dartrous دارای تبخال
cretaceous دارای گچ فراوان
crepitant دارای صدای خش خش
copperbottomed دارای ته مسی
cloven foot دارای پا یا سم شکافته
bizonal دارای دومنطقه
bisulcate دارای دوشکاف
biramous دارای دو شاخه
basined دارای ابگیر
azotic دارای ازت
aulait دارای شیر
artiodactylous دارای سم شکافته
artiodactyl دارای سم شکافته
arbitrative دارای اختیارحکمیت
antithetical دارای ضد ونقیض
antithetic دارای ضد ونقیض
bicentric دارای دومرکز
bichrome دارای دو رنگ
bimolecular دارای دوملکول
biradial دارای دوشعاع
bipartite دارای دوقسمت
binucleated دارای دو هسته
binucleate دارای دو هسته
binocular دارای دو چشم
binaural دارای دو گوش
bimotored دارای دوموتور
bimorphemic دارای دوشکل
amphibolic دارای دو معنی
parenthetical دارای کمانک
infatuated دارای داوری بد
family men دارای نانخور
family man دارای نانخور
curvy دارای انحنا
allergic دارای حساسیت به
zygomorphic دارای تقارن
to be fraught [with] دارای ... بودن
zonate دارای مدار
woolly headed دارای سر پشمالو
univalent دارای یک فرفیت
unipod دارای یک پایه
unifoliate دارای یک برگ
unifilar دارای یک سیم یا نخ
unidirectional دارای یک جهت
unidirection دارای یک جهت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com