English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
English Persian
platinum blonde دارای موی نقره فام
Search result with all words
silvern دارای صدای نقره سیمین
Other Matches
silver نقره پوش کردن نقره فام شدن
silvers نقره پوش کردن نقره فام شدن
argent نقره
silvers نقره
silvering اب نقره
argentine نقره
argentum نقره
silver plate اب نقره
silver نقره
silverware نقره الات
silverware فروف نقره
argent پول نقره
shiner پول زر یا نقره
argentation اب نقره دادن
argentation نقره کاری
flat silver فروف نقره
argentiferous نقره دار
argentous نقره دار
argentometry نقره سنجی
argentometer نقره سنج
queen of night سیم نقره
silver <adj.> رنگ نقره ای
silversmith نقره کار
silversmiths نقره ساز
silversmiths نقره کار
ingots silver نقره شمش
impure nitric acid تیزاب نقره
silvery نقره فام
silver medal مدال نقره
silver medal نشان نقره
hessite تلورید نقره
silver medals مدال نقره
silver medals نشان نقره
silversmith نقره ساز
desilverize نقره گرفتن از
silverer نقره کار
silver nitrate نیترات نقره
silver foil ورق نقره
silver plate نقره اندود
silver extraction استخراج نقره
silver vessels فروف نقره
silver bar شمش نقره
conductive silver نقره هادی
silver plate فرف نقره
silver spoon قاشق نقره
silveriness نقره فامی
electrolytic silver refining الکترولیز نقره
silver standard استاندارد نقره
silvern نقره فام
silver standard واحد پول نقره
silver fox روباه نقره فام
vase گلدان نقره وغیره
vases گلدان نقره وغیره
bullion شمش طلا و نقره
galvanises با برق اب طلا یا نقره دادن به
galvanising با برق اب طلا یا نقره دادن به
galvanised با برق اب طلا یا نقره دادن به
krone مسکوک نقره دانمارک و نروژ
galvanize با برق اب طلا یا نقره دادن به
free silver مقدار نقره ازاد یک مسکوک
groat سکه نقره چهار پنسی
galvanizes با برق اب طلا یا نقره دادن به
drachma پول نقره یونان باستان
silverfish انواع ماهیان نقره فام
bonanza رگه بزرگ طلا یا نقره
bonanzas رگه بزرگ طلا یا نقره
lunar caustic نیترات نقره بفرمول 3NO Ag
rupee واحد پول نقره هندوستان
rupees واحد پول نقره هندوستان
drachmae پول نقره یونان باستان
drachmas پول نقره یونان باستان
plating اب نقره یااب طلا روکش کاری
thaler یکنوع سکه بزرگ نقره المانی
sodium فلز نرم ومومی شکل نقره فام
white crappie ماهی خوراکی نقره فام شمال امریکاcell
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
silver thread نخ های زربفت یا نقره ای [این نوع نخ در بعضی قالیچه ها جهت تزئین در بافت فرش بکار می رود.]
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
gold lace [braids] گلابتون [نخ های تزئینی از طلا یا نقره برای جلوه های ویژه در زمینه قالیچه]
silver star نشان ستاره نقره یا عالیترین نشان خدمتی
metallic thread نخ زربفت [اینگونه نخ ها که از تابیده شدن ورقه های نازک طلا، نقره و یا دیگر فلزات بدور نخ تهیه می شوند، جهت تزئین فرش بکار رفته.]
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
glid تذهیب کاری [در زمینه فرش بوسیله نخ طلا، نقره و یا جواهرات. نوعی از این تذهیب کاری به صوفی بافی معروف است.]
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
polyisotopic دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
winey شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
glochidiate دارای مو
fraught with دارای
trilinear دارای سه خط
footy دارای پا
odoriferous دارای بو
bilabiate دارای دو لب
three legged دارای سه پا
three-legged دارای سه پا
iodic دارای ید
energetic دارای انرژی
of that ilk دارای همان جا
self abnegating دارای کف نفس
stilted دارای چوب پا
sabulous دارای شن ریزه
rugose دارای رکه
stannous دارای قلع
reversioner دارای حق رجوع
rifled دارای خان
reboant دارای واکنش
rattly دارای صدای تق تق
silicifoeous دارای در کوهی
stannic دارای قلع
sexagenary دارای سن 06 تا96
synonymous دارای ترادف
synonymous دارای تشابه
salaried دارای حقوق
deadbeat دارای سکون
multilineal دارای چندین خط
multiflorous دارای بیش از سه گل
multifid دارای چندشکاف
formal دارای فکر
muciferous دارای مخاط
splash دارای ترشح
prerogatives دارای حق ویژه
shoaly دارای جاهای کم اب
myrrhy دارای بوی مر
nucleate دارای هسته
nitrous دارای شوره
melodious دارای ملودی
melodic دارای ملودی
myrrhic دارای بوی مر
prerogative دارای حق ویژه
shelterer دارای حفاظ
splashes دارای ترشح
trigonous دارای سه زاویه
primipara دارای یک اولاد
pre emptive دارای حق شفعه
short range دارای برد کم
polygamous دارای چند زن
plumose دارای دسته پر
short-range دارای برد کم
primiparous دارای یک اولاد
weighted دارای وزن
rectilinear دارای مسیرمستقیم
prerogatived دارای حق ویژه
social minded دارای افکاراجتماعی
equivocal دارای دومعنی
backed دارای پشت
sonant دارای اهنگ
spiriferous دارای عضومارپیچی
spirituous دارای الکل
splashy دارای ترشح
preemptor دارای حق شفعه
legitimating دارای حق مشروع
pseudonymous دارای تخلص
pulsant دارای تپش
petiolate دارای دمگل
legitimated دارای حق مشروع
pelliculate دارای پوسته
papillose دارای برامدگی
palmy دارای نخل
overbusy دارای کارزیاد
rarely beautiful دارای زیبائی
legitimate دارای حق مشروع
petiolated دارای دمگل
portentous دارای فال بد
legitimates دارای حق مشروع
pinnular دارای بالچه
pinnular دارای برگچه
pileate دارای کلاهک
flabby دارای عضلات شل
pulsatile دارای تپش
quartziferous دارای در کوهی
deadbeats دارای سکون
staminate دارای جرثومه نر
splashing دارای ترشح
glanduliferous دارای غد دکوچک
feldspathic دارای فلدسپار
febile دارای حالت تب
bicentric دارای دومرکز
bichrome دارای دو رنگ
far reaching دارای اثرزیاد
bimolecular دارای دوملکول
bimorphemic دارای دوشکل
bimotored دارای دوموتور
binaural دارای دو گوش
binocular دارای دو چشم
binuclear دارای دو هسته
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com