Dictiornary-Farsi | دارای نوسان یا تلوتلو | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (12 milliseconds)

English	Persian
lurcher	دارای نوسان یا تلوتلو


Other Matches

to wobble [move unsteadily]	در نوسان بودن [تلوتلو خوردن] [اصطلاح روزمره]
fluctuating rate	نرخ دارای نوسان
fluctuant	دارای نوسان وتغییر
voltage swing	نوسان فشار الکتریکی نوسان ولتاژ
oscillograph	نوسان سنج نوسان نگار
oscillogram	نوسان سنج نوسان نگار
vibrograph	نوسان نگار نوسان سنج
vibrometer	نوسان نگار نوسان سنج
oscilloscope	نوسان بین نوسان نما
wobbler	تلوتلو خور
teetered	تلوتلو خوردن
stagger	تلوتلو خوردن
staggering	تلوتلو خوردن
dodders	تلوتلو خوردن
groggy	تلوتلو خوردن
staggers	تلوتلو خوردن
wabble	تلوتلو خوردن
wallower	تلوتلو خور
stragger	تلوتلو خوردن
to make a virginia fence	تلوتلو خوردن
dodder	تلوتلو خوردن
teeters	تلوتلو خوردن
reelingly	درحال تلوتلو
teeter	تلوتلو خوردن
teetering	تلوتلو خوردن
wobbled	جنبیدن تلوتلو خوردن
wobble	جنبیدن تلوتلو خوردن
wobbles	جنبیدن تلوتلو خوردن
wobbling	جنبیدن تلوتلو خوردن
shamble	تلوتلو خودن سلاخی کردن
shambled	تلوتلو خودن سلاخی کردن
swale	سرزمین گود و مرطوب تلوتلو خوردن
swinge	تلوتلو خوردن بدور چیزی چرخیدن
swag	تاب خوردن تلوتلو خوردن بنوسان دراوردن
isobars	دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar	دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare	دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled	دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious	دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent	دارای دهن باز دارای لبان برگشته
gravel blind	دارای چشم تار دارای دید کم
acinaseous	دارای تخم و بذر دارای تخمدان
virile	دارای نیروی مردی دارای رجولیت
low tension	دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
galleried	دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
fluctuated	نوسان
head nystagmus	نوسان سر
fluctuates	نوسان
fluctuate	نوسان
pulsation	نوسان
vibration	نوسان
fluctuation	نوسان
see-saw	نوسان
vibrancy	نوسان
yo-yos	در نوسان
ascillation	نوسان
oscillatory motion	نوسان
yo-yo	در نوسان
to-ing and fro-ing	نوسان
see-saws	نوسان
see-sawing	نوسان
lurch	نوسان
lurched	نوسان
lurches	نوسان
see-sawed	نوسان
sways	نوسان
sway	نوسان
dead beat	بی نوسان
oscillation	نوسان
undulation	نوسان
libration	نوسان
swing	نوسان
lurching	نوسان
swings	نوسان
swayed	نوسان
oscillations	نوسان
shaking	لرزش نوسان
swivelled	نوسان کردن
librate	نوسان کردن
load variation	نوسان بار
undulates	نوسان داشتن
swivel	نوسان کردن
swings	نوسان کردن
oscillations	نوسان سازی
line voltage variation	نوسان شبکه
swing	تاب نوسان
swing	نوسان کردن
vacillant	نوسان کننده
barkhausen oscillation	نوسان بارکهاوزن
oscillating circuit	مدار نوسان
back swing	نوسان به عقب
line voltage variation	نوسان ولتاژ
light fluctuation	نوسان روشنایی
light fluctuation	نوسان نور
swings	تاب نوسان
shakes	لرزش نوسان
natural vibration	نوسان ازاد
undulated	نوسان داشتن
vibrometer	نوسان سنج
oscillation	نوسان سازی
intermediate oscillation	نوسان میانی
amplitude of oscillation	دامنه نوسان
stable oscillation	نوسان پایدار
swivelling	نوسان دار
swivels	نوسان کردن
fluctuate	نوسان داشتن
fluctuates	نوسان داشتن
fluctuated	نوسان داشتن
multivibrator	نوسان ساز
vacillation	اونگ نوسان
shake	لرزش نوسان
vibratility	لرزه نوسان
amplitude	میدان نوسان
undulate	نوسان داشتن
natural vibration	نوسان طبیعی
aperiodic phenomenon	پدیده بی نوسان
vibration damper	میراکننده نوسان
vibration damping	میرایی نوسان
vibration excitation	تحریک نوسان
vibrational	لرزه نوسان
vibrograph	رسام نوسان
vibrograph	نوسان نگار
whirling mode	نوسان شفت
sides way	نوسان عرضی
swayer	نوسان دار
floating axle	محور نوسان
reciprocated	نوسان کردن
reciprocate	نوسان کردن
oscillates	نوسان کردن
hunting	نوسان سرعت
reciprocates	نوسان کردن
fluctuation of load	نوسان بار
oscilloscope	نوسان نما
quenching frequency	فرکانس نوسان
frequency of oscillations	فرکانس نوسان
free oscillation	نوسان ازاد
oscilloscope	نوسان نگار
pendulum	پاندول نوسان
pendulums	پاندول نوسان
swing bridge	پل نوسان دار
swinger	نوسان دار
waver	نوسان کردن
buffs	نوسان کردن
downward swing	نوسان رو به پایین
swingy	نوسان دار
buff	نوسان کردن
periodic fluctuation	نوسان دورهای
varies	نوسان کردن
vary	نوسان کردن
swingers	نوسان دار
economic fluctuation	نوسان اقتصادی
electron vibrations	نوسان الکترونها
oscillated	نوسان کردن
modulation	نوسان صدا
oscillate	نوسان کردن
wavers	نوسان کردن
damped oscillation	نوسان میرا
damped osillation	نوسان میرا
wavering	نوسان کردن
wavered	نوسان کردن
swivelling feature	قابلیت نوسان
self excited/induced vibration	نوسان خودالقایی
boom swing	حیطه نوسان
oscillography	نوسان نگاری
vibration	لرزه نوسان
oscillograph	نوسان نما
oscillogram	نوسان نگاشت
torsional vibration	نوسان پیچشی
total amplitude of oscillation	دامنه کل نوسان
see-saws	نوسان کردن
oscillator	نوسان کننده
vibrator	وسیله نوسان
scope	نوسان نما
vibrators	وسیله نوسان
oscillator	نوسان ساز
oscillometer	نوسان سنج
oscillograph	نوسان نگار
modulation	نوسان فرکانس
fading	نوسان صدا
generation of oscillations	تولید نوسان
oscillometry	نوسان سنجی
oscillogram	نوسان نگاره
see-saw	نوسان کردن
see-sawed	نوسان کردن
goniometer	نوسان سنج
oscilloscope	نوسان سنج
bulid up	نوسان کردن
see-sawing	نوسان کردن
swivel table	میز نوسان دار
oscillating universe	جهان نوسان کننده
per vibration	نوسان داخلی بتن
tilts	نوسان کردن کجی
tilting table	میز نوسان دار
tilt	نوسان کردن کجی
tilted	نوسان کردن کجی
oscillator	تحریک کننده نوسان
swayed	در نوسان بودن تاب
magnetic variation	تغییر یا نوسان مغناطیسی
jibs	نوسان کردن واخوردن
jibbing	نوسان کردن واخوردن