English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
popular دارای وجهه ملی
Other Matches
phases وجهه
phase وجهه
prestige وجهه
two-faced دو وجهه
two faced دو وجهه
phased وجهه
popularity وجهه ملی
ostracizing از وجهه عمومی انداختن
ostracizes از وجهه عمومی انداختن
ostracised از وجهه عمومی انداختن
ostracises از وجهه عمومی انداختن
ostracized از وجهه عمومی انداختن
ostracising از وجهه عمومی انداختن
ostracize از وجهه عمومی انداختن
ostracism محرومیت از حقوق اجتماعی و وجهه ملی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
monadelphous دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
winy شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
bilabiate دارای دو لب
glochidiate دارای مو
odoriferous دارای بو
iodic دارای ید
footy دارای پا
fraught with دارای
three legged دارای سه پا
three-legged دارای سه پا
trilinear دارای سه خط
haired دارای موی ...
shelterer دارای حفاظ
rarely beautiful دارای زیبائی
flabby دارای عضلات شل
legitimates دارای حق مشروع
reversioner دارای حق رجوع
social minded دارای افکاراجتماعی
rattly دارای صدای تق تق
reboant دارای واکنش
rectilinear دارای مسیرمستقیم
legitimating دارای حق مشروع
glary دارای تشعشع
backed دارای پشت
short range دارای برد کم
short-range دارای برد کم
handy <adj.> دارای مزیت
sabulous دارای شن ریزه
rifled دارای خان
prurient دارای فکرشهوانی
self abnegating دارای کف نفس
privileged دارای امتیاز
rugose دارای رکه
sexagenary دارای سن 06 تا96
foliolate دارای برگچه
glanduliferous دارای غد دکوچک
geniculate دارای زانویی
silicifoeous دارای در کوهی
acetylize دارای ریشهء
equivocal دارای دومعنی
acetylate دارای ریشهء
floaty دارای اب نشین کم
shoaly دارای جاهای کم اب
accentual دارای تاکید
hectic دارای تب لازم
superabundant دارای وفور
accredited دارای اعتبارنامه
arbitrative دارای اختیارحکمیت
antithetical دارای ضد ونقیض
antithetic دارای ضد ونقیض
syntonic دارای بسامدمشابه
preferable دارای رجحان
swell butted دارای ته گنده
alcoholic دارای الکل
alcoholics دارای الکل
sulfureous دارای گوگرد
monogamous دارای یک همسر
artiodactyl دارای سم شکافته
artiodactylous دارای سم شکافته
dyslogistic دارای خاطرات بد
azotic دارای ازت
double tongued دارای دوقول
testate دارای وصیت
ternal دارای سه تغییر
wordy دارای اطناب
aulait دارای شیر
knobby دارای برامدگی
musical دارای اهنگ
musicals دارای اهنگ
starchy دارای نشاسته
terahenous دارای 4 مادگی
monogamous دارای یک زن یا یک شوهر
bigamous دارای دو زن یا دو شوهر
low-spirited دارای روحیه بد
feldspathic دارای فلدسپار
squibs دارای صدای فش فش
splashy دارای ترشح
spirituous دارای الکل
deficient دارای کمبود
redundant دارای اطناب
spiriferous دارای عضومارپیچی
sonant دارای اهنگ
fibrinous دارای مودلیفی
legitimate دارای حق مشروع
low spirited دارای روحیه بد
febile دارای حالت تب
far reaching دارای اثرزیاد
entitative دارای وجودخارجی
strontic دارای استرونیوم
amphibolic دارای دو معنی
aluminous دارای زاج
straight line دارای خط مستقیم
myrrhic دارای بوی مر
adamantean دارای تلئلو
squib دارای صدای فش فش
stannous دارای قلع
stannic دارای قلع
staminate دارای جرثومه نر
legitimated دارای حق مشروع
intercommunicate دارای مراوده
multifid دارای چندشکاف
keyed دارای جاانگشتی
keeled دارای تبر ته
muciferous دارای مخاط
energetic دارای انرژی
keratinous دارای موادشاخی
kibed دارای شکاف
knarred دارای برامدگی
stilted دارای چوب پا
monopetalous دارای یک گلبرگ
multiflorous دارای بیش از سه گل
multilineal دارای چندین خط
isogenous دارای یک منبع
invested with power دارای اختیار
iodous دارای یود
nucleate دارای هسته
deadbeat دارای سکون
deadbeats دارای سکون
portentous دارای فال بد
nitrous دارای شوره
electives دارای حق انتخاب
elective دارای حق انتخاب
myrrhy دارای بوی مر
knock kneed دارای زانوی کج
monometallic دارای یک فلز
synonymous دارای ترادف
ledgy دارای طاقچه
salaried دارای حقوق
twofold دارای دو چیز
formal دارای فکر
splash دارای ترشح
splashes دارای ترشح
longheaded دارای سردراز
splashing دارای ترشح
lippy پر رو دارای لب اویزان
lobate دارای نرمه
magneto دارای مغناطیس
lean to دارای چارطاقی
prerogatives دارای حق ویژه
synonymous دارای تشابه
monoclinal دارای یک شیب
monatomic دارای یک جوهرفرد
monandrous دارای یک شوهر
miasmatic دارای دمه بد بو
miasmal دارای دمه بد بو
melodious دارای ملودی
melodic دارای ملودی
mammilate دارای پستان
prerogative دارای حق ویژه
lobated دارای نرمه
behinds دارای پس افت
preemptor دارای حق شفعه
hexameter دارای شش وزن
pre emptive دارای حق شفعه
homolographic دارای قرینه
humous دارای موادالی
polygamous دارای چند زن
plumose دارای دسته پر
bifocals دارای دو کانون
bifocal دارای دو کانون
ill neighboured دارای همسایه بد
heterogamous دارای مادگی ها
prerogatived دارای حق ویژه
primipara دارای یک اولاد
behind دارای پس افت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com