English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
plumulaceous دارای پرهای ریز مانندپرهای زیر
Other Matches
bivalve دارای دو کپه دو پرهای
plumulate دارای پرهای فریف و ریز
sphenoid شب پرهای
top-knots پرهای تارکسر
flights پرهای تیر
feathers پرهای تیر
swanskin پرهای نرم قو
plumage پرهای زینتی
top-knot پرهای تارکسر
tectrices شاه پرهای مرغ
plumassier فروشنده پرهای ارایشی
one port radial pump تلمبه شعاعی یک پرهای
pterygoid process زائده نازله استخوان شب پرهای
birds of paradise یکجور مرغ که پرهای بسیارزیبایی دارد
bird of paradise یکجور مرغ که پرهای بسیارزیبایی دارد
snow geese غاز آمریکای شمالی که پرهای سفیدی دارد.
wing covert پر پوششی روی پرهای مخصوص پرواز پرنده
snow goose غاز آمریکای شمالی که پرهای سفیدی دارد.
down پر دراوردن جوجه پرندگان پرهای ریزی که برای متکابکار میرود
court plume پرهای شتر مرغ که برای ارایش درموی سر بکار برند
damping vane پرهای در فلومتر سوخت برای کاهش دادن و گرفتن نوسانات حاصل از جریان متلاطم
hazel hen باقرقرهای که پرهای چین چین دارد
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
end stopped دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
monadelphous دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
off colored دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
polyisotopic دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
winey شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
glochidiate دارای مو
footy دارای پا
iodic دارای ید
fraught with دارای
three-legged دارای سه پا
odoriferous دارای بو
trilinear دارای سه خط
bilabiate دارای دو لب
three legged دارای سه پا
univalent دارای یک فرفیت
trigynous دارای سه مادگی
unidirectional دارای یک جهت
tristigmatic دارای سه مادگی
unidirection دارای یک جهت
trilocular دارای سه حفره
trigonous دارای سه زاویه
tungstic دارای تنگستن
quartziferous دارای در کوهی
deadbeats دارای سکون
unipod دارای یک پایه
deadbeat دارای سکون
tricyclic دارای سه چرخ
unifoliate دارای یک برگ
trifoliolate دارای سه نشریه
weighted دارای وزن
unifilar دارای یک سیم یا نخ
prerogatived دارای حق ویژه
trimolecular دارای سه ملکول
umbrageous دارای سوفن
pulsatile دارای تپش
foliolate دارای برگچه
feldspathic دارای فلدسپار
fibrinous دارای مودلیفی
pseudonymous دارای تخلص
two way دارای دو راه
two handed دارای دو دست
turpentinous دارای تربانتین
pulsant دارای تپش
febile دارای حالت تب
primipara دارای یک اولاد
trinal دارای سه متغیر
trinary دارای سه متغیر
trinomial دارای سه عبارت
tripetalous دارای سه کلبرگ
far reaching دارای اثرزیاد
underweight دارای کسروزن
triradiate دارای سه شعاع
primiparous دارای یک اولاد
floaty دارای اب نشین کم
alcoholic دارای الکل
squibs دارای صدای فش فش
petiolated دارای دمگل
windiness دارای باد
hexameter دارای شش وزن
low spirited دارای روحیه بد
low-spirited دارای روحیه بد
pileate دارای کلاهک
whizzer دارای صدای غژ
pinnular دارای برگچه
deficient دارای کمبود
redundant دارای اطناب
pinnular دارای بالچه
squib دارای صدای فش فش
petiolate دارای دمگل
geniculate دارای زانویی
alcoholics دارای الکل
humous دارای موادالی
pelliculate دارای پوسته
monogamous دارای یک همسر
monogamous دارای یک زن یا یک شوهر
bigamous دارای دو زن یا دو شوهر
zygomorphic دارای تقارن
zonate دارای مدار
homolographic دارای قرینه
undersigned دارای امضاء
woolly headed دارای سر پشمالو
heterogamous دارای مادگی ها
legitimate دارای حق مشروع
short range دارای برد کم
short-range دارای برد کم
vivific دارای حیات
viniferous دارای شراب
rifled دارای خان
glary دارای تشعشع
glanduliferous دارای غد دکوچک
pre emptive دارای حق شفعه
aulait دارای شیر
varietal دارای تنوع
vagility دارای تحرک
vagile دارای تحرک
haired دارای موی ...
backed دارای پشت
polygamous دارای چند زن
legitimated دارای حق مشروع
legitimates دارای حق مشروع
legitimating دارای حق مشروع
rectilinear دارای مسیرمستقیم
flabby دارای عضلات شل
weak sighted دارای چشم کم سو
hearted دارای قلب ...
weak eyed دارای چشم کم سو
warty دارای زگیل
plumose دارای دسته پر
wapper jawed دارای ارواره کج
equivocal دارای دومعنی
preemptor دارای حق شفعه
portentous دارای فال بد
handy <adj.> دارای مزیت
calcic دارای اهک
calcareous دارای کلسیم
bumpiness دارای برامدگی
buckish دارای خوی بز
shelterer دارای حفاظ
stannous دارای قلع
stannic دارای قلع
hectic دارای تب لازم
shoaly دارای جاهای کم اب
privileged دارای امتیاز
prurient دارای فکرشهوانی
bodied دارای بدن
staminate دارای جرثومه نر
bizonal دارای دومنطقه
behinds دارای پس افت
behind دارای پس افت
bifocal دارای دو کانون
bifocals دارای دو کانون
cirrous دارای اویز
cingulate دارای کمربند
chymiferous دارای کیموس
chinned دارای چانه
strontic دارای استرونیوم
cephalous دارای کله
straight line دارای خط مستقیم
isometric دارای یک میزان
isometrics دارای یک میزان
sexagenary دارای سن 06 تا96
ambivalence دارای دو جنبه
capitated دارای سرمجزا
bisulcate دارای دوشکاف
biramous دارای دو شاخه
spiriferous دارای عضومارپیچی
adamantean دارای تلئلو
bichrome دارای دو رنگ
bicentric دارای دومرکز
aluminous دارای زاج
amphibolic دارای دو معنی
sonant دارای اهنگ
basined دارای ابگیر
azotic دارای ازت
social minded دارای افکاراجتماعی
antithetic دارای ضد ونقیض
antithetical دارای ضد ونقیض
arbitrative دارای اختیارحکمیت
artiodactyl دارای سم شکافته
silicifoeous دارای در کوهی
spirituous دارای الکل
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com