Dictiornary-Farsi | دارای چهاردور یا دوره | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (15 milliseconds)

English	Persian
four cycle	دارای چهاردور یا دوره


Other Matches

four speed transmission	گیربکس چهاردور
isoperimetrical	دارای دوره یا محیطهای برابر
solstitial	دارای دوره تحول کوتاه
homoecious	دارای یک میزبان درتمام دوره زندگانی
zinjanthropus	شبه انسان دارای ابروی کوتاه و دندان اسیاب بزرگ دوره پلیستوسن سفلی
holocene	وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
cooling-off periods	دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off period	دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling off period	دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
interregnum	فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregna	فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnums	فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
colporteur	کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
light period	دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
production cycle	زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
isobar	دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars	دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare	دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious	دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled	دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent	دارای دهن باز دارای لبان برگشته
gravel blind	دارای چشم تار دارای دید کم
acinaseous	دارای تخم و بذر دارای تخمدان
low tension	دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
galleried	دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
virile	دارای نیروی مردی دارای رجولیت
outrigged	دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
semifinal	مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
idiomorphic	دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
end stopped	دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions	دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
Indo-persian rug	قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
perimeter	دوره
bordering	دوره
pools	دوره
pooled	دوره
pool	دوره
bordered	دوره
he has run his race	دوره
contemporary	هم دوره
periodicity	دوره
contemporaries	هم دوره
instar	دوره
stadiums	دوره
felly	دوره
stadium	دوره
stadia	دوره
border	دوره
reviewal	دوره
terming	دوره
cycled	دوره
termed	دوره
set	دوره
periphery	دوره
edges	دوره
edge	دوره
peripheries	دوره
cycle	دوره
one's d.	دوره
setting up	دوره
sets	دوره
cycles	دوره
term	دوره
career	دوره
coursed	: دوره
to have ones fling	دوره
careers	دوره
courses	: دوره
session	دوره
careered	دوره
period	دوره
careering	دوره
sessions	دوره
phase	دوره
course	: دوره
phases	دوره
outlines	دوره
outlined	دوره
era	دوره
perimeters	دوره
rhythm	دوره
rimless	بی دوره
phased	دوره
outlining	دوره
periods	دوره
Ice Age	دوره یخ
rhythms	دوره
eras	دوره
outline	دوره
felloe	دوره
rim	دوره
circuits	دوره
circuit	دوره
rims	دوره
compass	دوره
epochs	دوره
epoch	دوره
off colored	دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
polyisotopic	دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
monadelphous	دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
adolescence	دوره جوانی
time span	دوره زمان
practice period	دوره تمرین
short term	دوره کوتاه
time period	دوره زمان
period/stretch/lapse of time	دوره زمان
period	دوره زمان
short period	دوره کوتاه
careered	دوره رسمی
careering	دوره زندگی
internship	دوره انترنی
senescence	دوره سالخوردگی
Ice Age	دوره یخبندان
fiscal year	دوره مالی
careers	دوره رسمی
preparatory interval	دوره امادگی
cycle time	زمان دوره
careering	دوره رسمی
innings	دوره تصدی
course	دوره مسیرتیراندازی
fiscal years	دوره مالی
careers	دوره زندگی
sexennium	دوره شش ساله
pedlars	دوره گرد
pedlar	دوره گرد
coursed	دوره مسیرتیراندازی
courses	دوره مسیرتیراندازی
term	دوره انتصاب
number of cycle	تعداد دوره ها
testing time	دوره ازمون
trochoid	دوره گرد
trivium	دوره نخستین
the a of infancy	دوره بچگی
the iron age	دوره ستمگری
the iron age	دوره بی رحمی
the rim of a wheel	دوره چرخ
revolutions	یک دوره کامل
termtime	دوره تحصیلی
termtime	دوره تصدی
melting period	دوره ذوب
payback period	دوره بازپرداخت
blocking period	دوره وقفه
tempering cycle	دوره بازپخت
hucksters	دوره گرد
huckster	دوره گرد
term of maintenance	دوره نگاهداری
revolution	یک دوره کامل
stretch	خط ممتد دوره
basic course	دوره مقدماتی
advanced course	دوره عالی
triennium	دوره سه ساله
neonatal period	دوره نوزادی
to run over	دوره کردن
to serve apprenticeship	دوره شاگردی
transition period	دوره انتقال
transition period	دوره گذار
advance course	دوره عالی
tip circle	دوره نوک
stretched	خط ممتد دوره
stretches	خط ممتد دوره
oxidizing period	دوره اکسیداسیون
ages	دوره عصر.
biennium	دوره دوساله
age	دوره عصر.
action period	دوره کنش
trimester	دوره سه ماهه
payback period	دوره برگشت
budget period	دوره بودجه
caird	دوره گرد
pliocene	دوره پلیوسن
process	دوره عمل
encompassing	دوره کردن
contract period	دوره قرارداد
oxidizing period	دوره احیاء
continous cycle	دوره بی وقفه
rimmed	دوره دار
encompassed	دوره کردن
strolling	دوره گرد
latency period	دوره نهفتگی
terming	دوره انتصاب
encompasses	دوره کردن
critical period	دوره شاخص
critical period	دوره بحرانی
crier	دوره گرد
snakebite	دوره بدشانسی
itinerant	دوره گرد
latency	دوره کمون
life cycle	دوره زندگی
conducting period	دوره رسانایی
magnetic cycle	دوره مغناطیسی
period of instrument	دوره سنجه
maintenance period	دوره نگهداری
maintenance period	دوره تعمیرات
period of delivery	دوره تحویل
pentad	دوره پنجساله
pedlary	دوره گردی
measuring period	دوره سنجش
period of office	دوره تصدی
period of production	دوره تولید
life cycle	دوره عمر