Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
calciferous
دارای کالسیت یا کربنات اهک
Other Matches
carbonate
کربنات
carbonation
بصورت کربنات
bicarbonate
بی کربنات دو سود
sodium carbonate
کربنات سدیم
sodium bicarbonate
سدیم بی کربنات
sodas
کربنات سدیم
lithium carbonate
کربنات لیتیوم
soda
کربنات سدیم
baking soda
بی کربنات سدیم
hartshorn
کربنات امونیوم
nitrate of soda
نینرات بی کربنات دوسود
sodium hydrogen carbonate
سدیم هیدروژن کربنات
washing soda
کربنات سدیم بلورین
sodium acid carbonate
سدیم اسید کربنات
sodium monohydrogen carbonate
سدیم مونو هیدروژن کربنات
lexon
پلاستیک پلی کربنات که معمولاشفاف است
potash
کربنات دو سود مشتق ازخاکستر چوب
gymnastic chack
پودری از کربنات منیزیوم که ژیمناستها به دستها می مالند
alabaster
[کربنات کلسیم نیمه شفاف در رنگ های زرد و سفید که اغلب در نورگیر پنجره استفاده می شود.]
isobars
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
virile
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
low tension
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
galleried
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
gravel blind
دارای چشم تار دارای دید کم
acinaseous
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
outrigged
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Indo-persian rug
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
monadelphous
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
winey
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
three legged
دارای سه پا
footy
دارای پا
glochidiate
دارای مو
odoriferous
دارای بو
trilinear
دارای سه خط
fraught with
دارای
three-legged
دارای سه پا
bilabiate
دارای دو لب
iodic
دارای ید
petiolate
دارای دمگل
melodious
دارای ملودی
pelliculate
دارای پوسته
papillose
دارای برامدگی
miasmal
دارای دمه بد بو
miasmatic
دارای دمه بد بو
palmy
دارای نخل
overbusy
دارای کارزیاد
prerogative
دارای حق ویژه
melodic
دارای ملودی
salaried
دارای حقوق
petiolated
دارای دمگل
mammilate
دارای پستان
pileate
دارای کلاهک
magneto
دارای مغناطیس
formal
دارای فکر
splash
دارای ترشح
myrrhic
دارای بوی مر
monandrous
دارای یک شوهر
monatomic
دارای یک جوهرفرد
nitrous
دارای شوره
synonymous
دارای ترادف
stilted
دارای چوب پا
myrrhy
دارای بوی مر
muciferous
دارای مخاط
multifid
دارای چندشکاف
energetic
دارای انرژی
multilineal
دارای چندین خط
nucleate
دارای هسته
portentous
دارای فال بد
weighted
دارای وزن
monoclinal
دارای یک شیب
of that ilk
دارای همان جا
monometallic
دارای یک فلز
monopetalous
دارای یک گلبرگ
deadbeat
دارای سکون
synonymous
دارای تشابه
deadbeats
دارای سکون
multiflorous
دارای بیش از سه گل
pinnular
دارای برگچه
swell butted
دارای ته گنده
splashy
دارای ترشح
spirituous
دارای الکل
spiriferous
دارای عضومارپیچی
deficient
دارای کمبود
redundant
دارای اطناب
sonant
دارای اهنگ
legitimate
دارای حق مشروع
legitimated
دارای حق مشروع
legitimates
دارای حق مشروع
legitimating
دارای حق مشروع
squibs
دارای صدای فش فش
rectilinear
دارای مسیرمستقیم
flabby
دارای عضلات شل
low-spirited
دارای روحیه بد
low spirited
دارای روحیه بد
alcoholic
دارای الکل
alcoholics
دارای الکل
sulfureous
دارای گوگرد
monogamous
دارای یک همسر
monogamous
دارای یک زن یا یک شوهر
bigamous
دارای دو زن یا دو شوهر
strontic
دارای استرونیوم
straight line
دارای خط مستقیم
stannous
دارای قلع
squib
دارای صدای فش فش
stannic
دارای قلع
staminate
دارای جرثومه نر
prerogatives
دارای حق ویژه
social minded
دارای افکاراجتماعی
rarely beautiful
دارای زیبائی
quartziferous
دارای در کوهی
pulsatile
دارای تپش
pulsant
دارای تپش
pseudonymous
دارای تخلص
primiparous
دارای یک اولاد
handy
<adj.>
دارای مزیت
primipara
دارای یک اولاد
prerogatived
دارای حق ویژه
preemptor
دارای حق شفعه
pre emptive
دارای حق شفعه
polygamous
دارای چند زن
plumose
دارای دسته پر
rattly
دارای صدای تق تق
reboant
دارای واکنش
silicifoeous
دارای در کوهی
shoaly
دارای جاهای کم اب
shelterer
دارای حفاظ
equivocal
دارای دومعنی
sexagenary
دارای سن 06 تا96
backed
دارای پشت
short range
دارای برد کم
short-range
دارای برد کم
self abnegating
دارای کف نفس
rifled
دارای خان
sabulous
دارای شن ریزه
rugose
دارای رکه
reversioner
دارای حق رجوع
pinnular
دارای بالچه
splashes
دارای ترشح
fibrinous
دارای مودلیفی
dyslogistic
دارای خاطرات بد
basined
دارای ابگیر
double tongued
دارای دوقول
dolose
دارای قصدجرم
bicentric
دارای دومرکز
bichrome
دارای دو رنگ
dipteran
دارای دو بال
dipolar
دارای دو قطب
diplopodous
دارای هزار پا
dipetalous
دارای دوگلبرگ
bimolecular
دارای دوملکول
bimorphemic
دارای دوشکل
bimotored
دارای دوموتور
azotic
دارای ازت
aulait
دارای شیر
adamantean
دارای تلئلو
binucleate
دارای دو هسته
feldspathic
دارای فلدسپار
febile
دارای حالت تب
far reaching
دارای اثرزیاد
aluminous
دارای زاج
amphibolic
دارای دو معنی
entitative
دارای وجودخارجی
antithetic
دارای ضد ونقیض
antithetical
دارای ضد ونقیض
arbitrative
دارای اختیارحکمیت
artiodactyl
دارای سم شکافته
artiodactylous
دارای سم شکافته
binaural
دارای دو گوش
binocular
دارای دو چشم
buckish
دارای خوی بز
bumpiness
دارای برامدگی
calcareous
دارای کلسیم
calcic
دارای اهک
capitated
دارای سرمجزا
cretaceous
دارای گچ فراوان
crepitant
دارای صدای خش خش
cephalous
دارای کله
copperbottomed
دارای ته مسی
chinned
دارای چانه
cloven foot
دارای پا یا سم شکافته
chymiferous
دارای کیموس
cingulate
دارای کمربند
cuspidal
دارای برامدگی
dartrous
دارای تبخال
binuclear
دارای دو هسته
binucleated
دارای دو هسته
bipartite
دارای دوقسمت
biradial
دارای دوشعاع
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com