Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
armor piercing capped
دارای کلاهک ثاقب
Other Matches
pileate
دارای کلاهک
cocked hats
کلاهک مسلح شدن مین کلاهک برجسته
cocked hat
کلاهک مسلح شدن مین کلاهک برجسته
falling stars
ثاقب
armor piercing
ثاقب
falling star
ثاقب
piercing shell
گلوله ثاقب
spurrey
ثاقب مهمیزدار
spurry
ثاقب مهمیزدار
meteor
شهاب ثاقب
shooting star
شهاب ثاقب
shooting star
ستاره ثاقب
shooting stars
ستاره ثاقب
shooting stars
شهاب ثاقب
meteors
شهاب ثاقب
sabot
روکش گلوله ثاقب
aerolite
شهاب ثاقب شخانه
armor piercing capped
گلوله باکلاهک ثاقب
meteoroid
شهاب ثاقب احجار سماوی
meteor shower
سقوط پیاپی شهابهای ثاقب
meteoric shower
سقوط پیاپی شهابهای ثاقب
cannelure
شیار استقرار روکش گلوله ثاقب
stand-off
برتری رزمی جنگ افزار فاصله لازم برای نفوذ گلوله ثاقب در لحظه عمل کردن
stand-offs
برتری رزمی جنگ افزار فاصله لازم برای نفوذ گلوله ثاقب در لحظه عمل کردن
stand off
برتری رزمی جنگ افزار فاصله لازم برای نفوذ گلوله ثاقب در لحظه عمل کردن
hoods
کلاهک
helmet
کلاهک
helmets
کلاهک
hood
کلاهک
tegmentum
کلاهک
head stock
کلاهک
collar
کلاهک
overhang
کلاهک
overhangs
کلاهک
capped
کلاهک
warheads
کلاهک
cupule
کلاهک
warhead
کلاهک
bonnets
کلاهک
crown top
کلاهک
lids
کلاهک
bonnet
کلاهک
lid
کلاهک
cap
کلاهک
cap wale
کلاهک
warhead
کلاهک جنگی
chimney pots
کلاهک دودکش
chimney pot
کلاهک دودکش
ice cap
کلاهک یخی
ice-caps
کلاهک یخی
ice-cap
کلاهک یخی
gas cap
کلاهک گاز
percussion cap
کلاهک ضربتی
percussion caps
کلاهک ضربتی
mushromm could
کلاهک اتمی
hoods
کلاهک دودکش
hood
کلاهک دودکش
ignition cap
کلاهک چاشنی
warheads
کلاهک جنگی
glans
کلاهک احلیل
tallboy
کلاهک دودکش
pile cap
کلاهک شمع
cucullate
کلاهک دار
blind flange
فلانژ کلاهک
snowcap
کلاهک برفی
blasting cap
کلاهک منفجرکننده
bonnet
کلاهک دودکش
blasting cap
کلاهک چاشنی
detonation cap
کلاهک منفجرکننده
detonation cap
کلاهک چاشنی
lidding film
کلاهک لیوان
bonnets
کلاهک دودکش
ignition cap
کلاهک مشتعل کننده
noses
دماغه کلاهک موشک
trucking
کلاهک بالای دکل
cowel
کلاهک دودکش دار
hood
روپوش کلاهک دودکش
igniting fuze
کلاهک مشتعل کننده
nose
دماغه کلاهک موشک
trucks
کلاهک بالای دکل
door lintel
نعل درگاه کلاهک
all weather hood
کلاهک مخصوص هوا
abat vent
کلاهک دودکش بخاری
hoods
روپوش کلاهک دودکش
cap nut
مهره کلاهک دار
protection hood
کلاهک یا روپوش محافظ
false ogive
روکش کلاهک گلوله
warheads
کلاهک موشک سر جنگی
hood
کلاهک دودکش
[شیمی]
dome
کلاهک دودکش
[شیمی]
warhead
کلاهک موشک سر جنگی
truck
کلاهک بالای دکل
trucked
کلاهک بالای دکل
bonnets
کلاهک دودکش سرپوش هرچیزی
bonnet
کلاهک دودکش سرپوش هرچیزی
hood
کلاهک کاپوت ماشین روپوش
hoods
کلاهک کاپوت ماشین روپوش
lower fungus
قارچ بدون کلاهک هاگ
coupling base
اتصال دهنده چاشنی به کلاهک
igniter
خرج مشتعل کننده کلاهک منفجرکننده
dome
کلاهک رادار برجک خودرو زرهی
domes
کلاهک رادار برجک خودرو زرهی
air defense weapon control case
روش استفاده از کلاهک اتمی در جنگ افزارهای پدافندهوایی
hound dog
موشک هوا به زمین مخصوص هواپیماهای ب-25 با کلاهک اتمی
coupling base
وسیلهای که چاشنی را به کلاهک یا خرج مشتعل کننده وصل میکند
isobar
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
minuteman
نوعی موشک سه مرحلهای قاره پیمایی که کلاهک اتمی حمل میکند
titan
نوعی موشک دو طبقه قاره پیمای بالیستیکی مجهز به کلاهک اتمی
titans
نوعی موشک دو طبقه قاره پیمای بالیستیکی مجهز به کلاهک اتمی
ringent
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
low tension
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
galleried
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
virile
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
acinaseous
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
gravel blind
دارای چشم تار دارای دید کم
outrigged
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
sprint
نوعی موشک ضد موشک هدایت شونده زمین به هوا با کلاهک اتمی
sprints
نوعی موشک ضد موشک هدایت شونده زمین به هوا با کلاهک اتمی
sprinted
نوعی موشک ضد موشک هدایت شونده زمین به هوا با کلاهک اتمی
idiomorphic
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
end stopped
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
darted
پیکان پیکان یا کلاهک موشکها
lids
کلاهک گذاشتن دریچه گذاشتن
lid
کلاهک گذاشتن دریچه گذاشتن
dart
پیکان پیکان یا کلاهک موشکها
darting
پیکان پیکان یا کلاهک موشکها
Indo-persian rug
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
off colored
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
winey
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
mine casemate
بدنه ماسوره و چاشنی مین بدنه کلاهک مین
pentadactyl
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
countersink
خزانه نمودن کلاهک دار کردن خزینه دار کردن خزینه
trilinear
دارای سه خط
three-legged
دارای سه پا
footy
دارای پا
three legged
دارای سه پا
glochidiate
دارای مو
bilabiate
دارای دو لب
odoriferous
دارای بو
iodic
دارای ید
fraught with
دارای
monatomic
دارای یک جوهرفرد
multifid
دارای چندشکاف
prerogative
دارای حق ویژه
formal
دارای فکر
multilineal
دارای چندین خط
miasmatic
دارای دمه بد بو
monometallic
دارای یک فلز
melodic
دارای ملودی
monandrous
دارای یک شوهر
social minded
دارای افکاراجتماعی
prerogatives
دارای حق ویژه
melodious
دارای ملودی
sonant
دارای اهنگ
monoclinal
دارای یک شیب
salaried
دارای حقوق
monopetalous
دارای یک گلبرگ
muciferous
دارای مخاط
spiriferous
دارای عضومارپیچی
multiflorous
دارای بیش از سه گل
pulsant
دارای تپش
pinnular
دارای بالچه
pinnular
دارای برگچه
azotic
دارای ازت
rugose
دارای رکه
sabulous
دارای شن ریزه
petiolated
دارای دمگل
reboant
دارای واکنش
handy
<adj.>
دارای مزیت
petiolate
دارای دمگل
pelliculate
دارای پوسته
plumose
دارای دسته پر
polygamous
دارای چند زن
reversioner
دارای حق رجوع
pseudonymous
دارای تخلص
primiparous
دارای یک اولاد
pulsatile
دارای تپش
primipara
دارای یک اولاد
prerogatived
دارای حق ویژه
preemptor
دارای حق شفعه
quartziferous
دارای در کوهی
rarely beautiful
دارای زیبائی
rattly
دارای صدای تق تق
pre emptive
دارای حق شفعه
self abnegating
دارای کف نفس
weighted
دارای وزن
myrrhic
دارای بوی مر
short-range
دارای برد کم
stilted
دارای چوب پا
synonymous
دارای ترادف
synonymous
دارای تشابه
short range
دارای برد کم
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com