English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 67 (5 milliseconds)
English Persian
termor دارنده حق رقبی
Other Matches
years حق رقبی
right of benefit for a prescribed period حق رقبی
right for a prescribed period رقبی
estate for years حق رقبی
usufruct حق عمری و رقبی
tenant for years شخص دارای حق رقبی
usufruct از عین ونمائات مالی استفاده کردن حق عمری و رقبی داشتن
holder دارنده
owner دارنده
holders دارنده
owners دارنده
enactive مقرر دارنده
licencee دارنده پروانه
licencee دارنده جواز
holders دارنده برات
licentiate دارنده پروانه
interdictive باز دارنده
bona fide holder دارنده مجاز
policy holder دارنده بیمه
promulgator اعلام دارنده
bid holder دارنده ضمانتنامه
stater افهار دارنده
holders نگاه دارنده
holder دارنده برات
licensee دارنده پروانه
licensee دارنده مجوز
licensees دارنده پروانه
licensees دارنده مجوز
promulgation اعلام دارنده
termor دارنده حق عمری
This page owner دارنده این برگه
holder نگاه دارنده
upholders نگاه دارنده
upholder نگاه دارنده
vociferator اعلام دارنده
title دارنده عنوان قهرمانی
policy holder دارنده بیمه نامه
loan holder دارنده سهام وام
strait jacket روپوش باز دارنده
world record holder دارنده رکورد جهانی
strait jackets روپوش باز دارنده
letterman دارنده معرفی نامه
have بدست اوردن دارنده
having بدست اوردن دارنده
stabilisers ثابت نگه دارنده
stabilizer ثابت نگه دارنده
titles دارنده عنوان قهرمانی
key concrete بتن نگاه دارنده
fund holder دارنده سهام قرضه دولتی
licensee صاحب جواز دارنده پروانه
licensees صاحب جواز دارنده پروانه
celebrator نگاه دارنده جشن و عید
incarcerator توقیف کننده نگاه دارنده
premonitory تحذیر کننده برحذر دارنده
mealy mouthed دریغ دارنده ازراست گویی
mealy-mouthed دریغ دارنده ازراست گویی
annuitant دریافت دارنده مقرری سالانه
rentlen دارنده درامد سالیانه یاسالواره همیشگی
irredeemable paper money پول کاغذی که دارنده ان نتواندهرگاه بخواهدانرا نقدسازد
bondholder دارای صاحب سهام قرضه دارنده وثیقه یاکفالت
high goal polo چوگان بین تیمهای دارنده 91امتیاز تعادلی یا بیشتر
blank endorsement حواله سفید مهر که مقداروجه ان قیدنشده وقابل پرداخت به دارنده است
presentment ارائه برات از دارنده ان به محال علیه جهت قبولی نویسی یا محیل جهت پرداخت
hawse سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
share holder دارنده سهام صاحب سهام
retour sans protet اعلامی که برات کش به دارنده برات میکند مبنی براین که در صورت نکول برات از طرف محال علیه ان رابدون پروتست به وی بازگرداند و به این ترتیب برات کش نمیتواند به عذراین که اعتراض نکول به عمل نیامده است از پرداخت وجه سرباز زند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com