English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 184 (9 milliseconds)
English Persian
anesthetic داروی بیحسی
Other Matches
exsiccant داروی خشکاننده داروی خشکی اور
exsiccative داروی خشکاننده داروی خشکی اوز
numbnwss بیحسی
torpidily بیحسی
stolidity بیحسی
senselessness بیحسی
insensibility بیحسی
impassivity بیحسی
impassiveness بیحسی
torpidness بیحسی
insesately ازروی بیحسی
vapidity بیروحی بیحسی
antimalarial داروی مربوط بدرمان مالاریا داروی ضد مالاریا
pyretic داروی تب بر
pulmonic داروی شش
antifebrine داروی تب بر
antipyretic داروی تب بر
febrifnge داروی تب بر
eye wash داروی چشم
galactopoietic داروی شیرزا
galenical داروی گیاهی
gossypium داروی فشار
haematogen داروی خون زا
ataraxic داروی مسکن
digestant داروی گوارنده
antimanic ru داروی ضد شیدایی
antiparalytic داروی ضدفلج
aperient داروی ملین
bute داروی ضد درد
carminative داروی ضد نفخ
cephalalgic داروی سردرد
cholagogue داروی زرداب کش
corrobrant داروی نیروبخش
obstruent داروی قابض
jalap داروی مسهل
tickicide داروی کنه کش
psychedelic داروی توهم زا
pep pills داروی انگیزان
toxicant داروی سمی
vomitoryt داروی قی اور
wormroot داروی ضد کرم
wormseed داروی ضد کرم
anorexic داروی اشتها کم کن
downer داروی مسکن
downers داروی مسکن
stimulant drug داروی محرک
roborant داروی نیروبخش
liverwort داروی جگر
miticide داروی موش کش
narcitic داروی مخدر
nepenthe داروی غمزدا
nepenthes داروی غمزدا
ataractic داروی مسکن
pain killer داروی درد کش
psoric داروی جرب
psychoactive drug داروی روانگردان
relaxant داروی بیحالی
pep pill داروی انگیزان
antihistamine داروی ضد هیستامین
all heal داروی هردرد
eyewash داروی چشم
anodyne داروی دردزا
sedatives داروی مسکن
depilatory داروی ازاله مو
drug داروی مخدر
drugged داروی مخدر
drugging داروی مخدر
sedative داروی مسکن
drugs داروی مخدر
patent medicines داروی اختصاصی
patent medicine داروی اختصاصی
allheal داروی هر درد
antidepressive داروی ضد افسردگی
antidepressant داروی ضد افسردگی
anticonvulsive داروی ضد تشنج
rubella داروی محمره
patent medicines داروی اسپسیالیته
patent medicine داروی اسپسیالیته
anesthetic داروی بیهوشی
splenetic اسپرزی داروی اسپرز
truth drug داروی کشف حقیقت
tranquilizer داروی تسکین دهنده
cure-all داروی همه درد
cure-alls داروی همه درد
overdoses داروی بیش از حد لزوم
patent medicine داروی ثبت شده
sudatory داروی عرق اور
permissible dosage میزان داروی مجاز
parturifacient داروی درد تند کن
odontalgic داروی دندان درد
injection داروی تزریق کردنی
vomitive برگرداننده داروی قی اور
emetics داروی استفراغ اور
astringent سفت داروی قابض
panaceas داروی همه درد
panacea داروی همه درد
ophthalmic داروی چشم درد
emetic داروی استفراغ اور
anti-histamine داروی ضد حساسیت یا آلرژی
anti-histamines داروی ضد حساسیت یا آلرژی
antihistamines داروی ضد حساسیت یا آلرژی
soporific داروی خواب اور
downer داروی خواب آور
downers داروی خواب آور
salve داروی تسکین دهنده
psychedelic داروی روان گردان
patent medicines داروی ثبت شده
anesthetics بی حسی داروی بیهوشی
detergent داروی پاک کننده
haemostatic داروی خون بند
detergents داروی پاک کننده
antiphlogistic داروی اماس نشان
aphrodisiac داروی مقوی غرایزجنسی
acopon داروی نیرو بخش
aphrodisiacs داروی مقوی غرایزجنسی
elixir of life داروی زندگی بخش
escharotic داروی سوزاننده یا خشکاننده
restrictive داروی پیش گیر
dopes اگاهی داروی مخدر
anaesthesia بی حسی داروی بیهوشی
anaesthetic بی حسی داروی بیهوشی
anaesthetics بی حسی داروی بیهوشی
alleviative داروی تسکین دهنده
overdose داروی بیش از حد لزوم
narcotize داروی مسکن دادن
narcotism اثر داروی مخدر
ataractic داروی ارام کننده
narcitic داروی خواب اور
ataraxic داروی ارام کننده
dope اگاهی داروی مخدر
hydragogue داروی پیشاب اور یادافع اب
arcanum راز کیمیاگری داروی سری
disinfectant داروی ضد عفونی ماده گندزدا
vulnerary بهبود دهنده داروی زخم
psychomotor stimulant داروی محرک روانی- حرکتی
agglutinant چسب داروی جوش دهنده
galenical دوای نباتی داروی جالینوسی
psychoactive drug داروی فعال کننده روان
elaterium داروی مسهل که ازشیره خرخیارمیسازند
anesthetic داروی بی هوشی بی هوش کننده
sternutator داروی عطسه واشک اور
to drug somebody به کسی داروی مخدر دادن
suppressant داروی جلوگیر [مثال اشتها]
styptic داروی بند اور خون
sympathomimetic drug داروی برانگیزنده دستگاه سمپاتیک
toxin ترکیب زهردار داروی سمی
calefacient داروی گرم کننده گرمی ده
toxins ترکیب زهردار داروی سمی
tonic medicine داروی نیرو بخش یامقوی
mercurochrome داروی ضدعفونی قرمز رنگ
patent medicine داروی دارای جواز وزارت بهداری
methadon داروی ارام بخش ومخدرومسکن درد
kaoline داروی اسهال بفرمول 9O 2Si 2Al4H
tetanic داروی ایجاد کننده تشنجات کزازی
to overdose a patient داروی زیادی به بیمار دادن یاخوراندن
herb doctor پزشکی که با داروی گیاهی به مداوا میپردازد
under the counter داروی بدون نسخه وغیر مجاز
patent medicines داروی دارای جواز وزارت بهداری
fly bane یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
fly agaric یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
fly amanita یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
dispensaries محلی که به تهی دستان داروی رایگان داده میشود
lupulin خاکه تلخه که بعنوان داروی مسکن استعمال میشود
quassia یکجور درخت که ازچوب ان داروی تلخی درست میشود
totaquina داروی ضد مالاریا مرکب ازگنه گنه وترکیبات دیگران
placebos دوای مریض راضی کن داروی دل خوش کنک و بی اثر
placebo دوای مریض راضی کن داروی دل خوش کنک و بی اثر
kaolin خاک چینی داروی اسهال بفرمول 9O2Si 2Al 4H
dispensary محلی که به تهی دستان داروی رایگان داده میشود
totaquine داروی ضد مالاریا مرکب ازگنه گنه وترکیبات دیگران
helleborism معالجه دیوانگی یاخربق داروی کارکن که ازخربق میسازند
to spray a tree داروی ویژه بردرختی افشاندن تا انکه میکربهای ان کشته شود
benzocaine ماده متبلورسفیدی بفرمول 2NO11H9C که بعنوان داروی بیحس کننده موضعی مصرف میشود
speciality کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialty کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
mercurialize جیوه ردن داروی جیوه دار دادن
specialities کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
weedicide علف کش داروی دافع علف هرز
barbiturate نمک اسید باربیتوریک مشتقات اسید باربیتوریک که بعنوان داروی مسکن وخواب اورتجویز میشود
deobstruent مسهل داروی منضج یا مسهل
insecticides حشره کشی داروی حشره کش
insecticide حشره کشی داروی حشره کش
anticoagulant مانع انعقاد خون داروی ضد انعقاد خون
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com