English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
decameron داستان نامه
storybook داستان نامه
Other Matches
this story is improbable این داستان راست نمینماید این داستان بعید بنظر میرسد
post script مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
letter of intent تمایل نامه نامه علاقه مندی به انجام معامله
pourparley جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparler جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
cryptoparts بخشهای یک نامه رمز قسمتهای رمزی نامه
libelled هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelling هجو نامه یا توهین نامه افترا
libels هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeled هجو نامه یا توهین نامه افترا
libel هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeling هجو نامه یا توهین نامه افترا
certificate رضایت نامه شهادت نامه
certificates رضایت نامه شهادت نامه
written agreement موافقت نامه پیمان نامه
affidavits شهادت نامه قسم نامه
credential گواهی نامه اعتبار نامه
to a. letter روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
testacy دارای وصیت نامه بودن نگارش وصیت نامه
tale داستان
novella داستان
tales داستان
fable داستان
story داستان
conte داستان
fables داستان
anecdotage داستان
apologue داستان
marchen داستان
fictions داستان اختراع
fiction داستان اختراع
whodunit داستان پلیسی
whodunits داستان پلیسی
whodunnits داستان پلیسی
heroes پهلوان داستان
hero پهلوان داستان
short stories داستان کوتاه
novelettes داستان کوتاه
novelette داستان کوتاه
short story داستان کوتاه
an iliad of woes داستان بدبختبی
an interesting story داستان با مزه
underplot داستان فرعی
parable داستان اخلاقی
parables داستان اخلاقی
catastrophe عاقبت داستان
narrator گوینده داستان
storytellers داستان سرا
flashback بازگوی داستان
flashbacks بازگوی داستان
storyteller داستان سرا
epitasis حداعلای داستان
fictionist داستان نویس
in a narrative style بسبک داستان
make-up داستان ساختگی
narrators گوینده داستان
conte داستان کوتاه
catastrophes عاقبت داستان
narrative داستان داستانسرایی
narratives داستان داستانسرایی
novelet داستان کوتاه
novel کتاب داستان
novels کتاب داستان
narration داستان داستانسرایی
hermitically هلوان داستان
to spin yarns داستان ساختن
episodes داستان فرعی
to invent stories داستان ساختن
storybook کتاب داستان
episode داستان فرعی
fairy tales داستان جن و پری
fairy tale داستان جن و پری
fictionalizing بصورت داستان دراوردن
story اشکوب داستان گفتن
story بصورت داستان در اوردن
fictionalised بصورت داستان دراوردن
fictionalised داستان سرایی کردن
fictionalises بصورت داستان دراوردن
personage شخصیت بازیگران داستان
serialist داستان نویس سریال
personages شخصیت بازیگران داستان
ruise شایعات داستان ساختگی
catastrophical مربوط به عاقبت داستان
sob story <idiom> داستان اشک آور
fictionalises داستان سرایی کردن
fictionalising بصورت داستان دراوردن
cliff hanger مطلب یا داستان جالب
cliff-hanger مطلب یا داستان جالب
cliff-hangers مطلب یا داستان جالب
That's not so! داستان اینطوری نیست!
donnee موضوع داستان یا درام
fictionize بصورت داستان دراوردن
invention of a false story جعل داستان دروغی
novelistic وابسته به داستان و رمان
novelize بشکل داستان در اوردن
fictionalising داستان سرایی کردن
fictionalize بصورت داستان دراوردن
fictionalize داستان سرایی کردن
fictionalized بصورت داستان دراوردن
fictionalized داستان سرایی کردن
fictionalizes بصورت داستان دراوردن
fictionalizes داستان سرایی کردن
fictionalizing داستان سرایی کردن
fictionize داستان سرایی کردن
sob stories داستان گریه اور
anecdotal evidence شواهد داستان گونه
story recall test ازمون یاداوری داستان
fairy tales داستان باور نکردنی
fairy tale داستان باور نکردنی
science fiction داستان تخیلی علمی
sob story داستان گریه اور
heroically زنی که قهرمان داستان باشد
heroines زنی که قهرمان داستان باشد
to be back to square one <idiom> دوباره به اول داستان رسیدن
What's behind all this? معنی این داستان چه است؟
lays تخم گذاردن داستان منظوم
heroine زنی که قهرمان داستان باشد
tract داستان یانمایشنامه ویاحوادث مسلسل
tracts داستان یانمایشنامه ویاحوادث مسلسل
yarns الیاف داستان افسانه امیز
pastorale شعرویاموسیقی روستایی داستان شبانی
romance کتاب رمان داستان عاشقانه
romances کتاب رمان داستان عاشقانه
iliad داستان حماسی منسوب به هومر
lay تخم گذاردن داستان منظوم
character شخصیتهای نمایش یا داستان نوشتن
The scene of the nover is laid in scotland. صحنه داستان دراسکاتلند است
make a picture story test آزمون داستان سازی مصور
cartoons تصویر مضحک داستان مصور
make up ساختمان یاحالت داستان ساختگی
characters شخصیتهای نمایش یا داستان نوشتن
yarn الیاف داستان افسانه امیز
cartoon تصویر مضحک داستان مصور
That story is as old as the hills. داستان خیلی طول و دراز است.
The moral of the story is that … نتیجه اخلاقی این داستان اینست که ...
Her sad story moved us to tears. داستان غم انگیزش همه ما را بگریه انداخت
The whole story was faked up . تمام داستان قلابی وساختگه بود
cycle سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
That's another story. این داستان [قضیه] دیگری است.
cycles سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
folktale افسانههای قومی واجدادی داستان ملی
cycled سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
skald شاعر قدیمی اسکاندیناوی داستان نویس
this play does not stage well این داستان خوب در نمایش در نمیاید
cock and bull story داستان جعلی برای تعریف ازخود
cock-and-bull stories داستان جعلی برای تعریف ازخود
cock-and-bull story داستان جعلی برای تعریف ازخود
achilles اشیل یا اخلیوس قهرمان داستان ایلیاد هومر
The moral point of this story is that… مقصود از این کتاب داستان درواقع اینست که ...
subplot داستان یا موضوع فرعی وتبعی رمان یانمایشنامه
rhapsodies اشعار حماسی مخصوص نقالان و داستان گویان شعررزمی
pick wickian شبیه پیکویک قهرمان داستان نگارش چارلز دیکنز
rhapsody اشعار حماسی مخصوص نقالان و داستان گویان شعررزمی
roman a clef داستان واقعی که نام شخصیتهای ان بطور ناشناس برده شده
sikt قطعه خوش مزه داستان مضحک کاباره هاونمایشهای واریته
recredential نامهای است که بعضی اوقات رئیس دولتی که سفیر نزد ان ماموریت دارد در جواب احضار نامه سفیر به رئیس دولت فرستنده سفیر می نویسد و در واقع این نامه پاسخی است به استوار نامهای که سفیر در شروع ماموریتش تقدیم داشته است
follow up تعقیب کردن دنباله داستان را شرح دادن تماس با بیمارپس ازتشخیص یا درمان
agamemnon اگاممنون پادشاه مایسنا که منازعهء او با اشیل مقدمهء داستان حماسی ایلیاد است
Let me back up and explain how ... به من اجازه بدهید از اول داستان در گذشته شروع بکنم و توضیح بدهم که چطور ...
What followed was the usual recital of the wife and children he had to support. سپس داستان منتج شد به بهانه مرسوم زن و بچه ها که او [مرد] باید از آنها حمایت بکند.
dramatic monologue نوعی داستان نمایشی که دران یکنفر بتنهایی فاهر میشودوبا متکلم وحده است
the story is probale این داستان راست مینماید این حکایت احتمال داردراست باشد
name part بازی کننده نمایش که نامش را روی داستان نمایش می گذارند
romanticises بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticised بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
Once upon a time . یکی بود یکی نبود ( د رآغاز داستان )
narrating داستانی را تعریف کردن داستان سرایی کردن
narrated داستانی را تعریف کردن داستان سرایی کردن
romanticising بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticized بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticizes بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticize بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
narrate داستانی را تعریف کردن داستان سرایی کردن
romanticizing بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
narrates داستانی را تعریف کردن داستان سرایی کردن
breve نامه
carriers نامه بر
carrier نامه بر
epistles نامه
epistle نامه
letters نامه
manifesting نامه
manifest نامه
letter نامه
post boy نامه بر
correspoundence نامه ها
manifests نامه
manifested نامه
formulary دستور نامه
deed of gift هبه نامه
escape chit امان نامه
genealogical شجره نامه
deed of conveyance صلح نامه
corrigenda غلط نامه
deed of endowment وقف نامه
rental اجاره نامه
deed of transfer انتقال نامه
deed of sale بیع نامه
demand note مطالبه نامه
epistoler نامه نویس
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com