English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
serialist داستان نویس سریال
Other Matches
fictionist داستان نویس
skald شاعر قدیمی اسکاندیناوی داستان نویس
port مداری که داده موازی در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند تا امکان دستیابی سریال فراهم کند
chalks سریال حرکت سریال بار
chalking سریال حرکت سریال بار
chalked سریال حرکت سریال بار
chalk سریال حرکت سریال بار
interface مداری که داده موازی را در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند و برعکس تا به داده سریال امکان ارسال یا دریافت از وسایل دیگر بدهد.
interfaces مداری که داده موازی را در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند و برعکس تا به داده سریال امکان ارسال یا دریافت از وسایل دیگر بدهد.
this story is improbable این داستان راست نمینماید این داستان بعید بنظر میرسد
chalk number شماره سریال بار هوایی شماره سریال حرکت هوایی
chalk commander فرمانده سریال حرکت هوایی فرمانده سریال بار هوایی
addersser or or نامه نویس عریضه نویس
ego loss programming تنظیم کارهای برنامه نویسی بطوریکه اعتبار موفقیت یاگناه شکست باید بجای یک برنامه نویس میان چندبرنامه نویس تقسیم گردد
version نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
versions نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
serial سریال
serials سریال
serial ارسال سریال
fiscal station تاسیسات سریال
serial numbers شماره سریال
serial number شماره سریال
situation comedies کمدی سریال
serials ارسال سریال
situation comedy کمدی سریال
chalked شماره سریال حرکت
chalking شماره سریال حرکت
chalks شماره سریال حرکت
chalk شماره سریال حرکت
serials سریال راهپیمایی یااب خاکی سری
serial سریال راهپیمایی یااب خاکی سری
serials قطعه الکترونیکی که داده سریال را به موازی تبدیل میکند
serial قطعه الکترونیکی که داده سریال را به موازی تبدیل میکند
musical instrument digital interface واسط سریال که قط عات الکترونیکی را بهم وصل میکند
chalk troops سری افراد یا یکانهایی که بایستی با یک سریال هوایی حرکت کنند
null مدار یا کابلی که به دو کامپیوتر امکان ارتباط از طریق پورت سریال میدهد
modem مدار یا کابلی که به دو کامپیوتر امکان ارتباط از طریق پورت سریال میدهد
packets کامپیوتر مخصوص که داده سریال را از ترمینال آسنکرون به حالی که در امتداد بسته ها
packet کامپیوتر مخصوص که داده سریال را از ترمینال آسنکرون به حالی که در امتداد بسته ها
bytes ارسال بایتهای داده پیاپی بیتهایی که به صورت سریال یا موازی قابل ارسالند
byte ارسال بایتهای داده پیاپی بیتهایی که به صورت سریال یا موازی قابل ارسالند
aux مخفف برای پورت ارتباطی سریال تحت کنترل سیستم عامل DOS
slip روش ارسال ترافیک شبکه TCP/ IP روی خط سریال مثل اتصال مودم تلفن
slips روش ارسال ترافیک شبکه TCP/ IP روی خط سریال مثل اتصال مودم تلفن
slipped روش ارسال ترافیک شبکه TCP/ IP روی خط سریال مثل اتصال مودم تلفن
story داستان
fables داستان
novella داستان
fable داستان
anecdotage داستان
apologue داستان
marchen داستان
tale داستان
tales داستان
conte داستان
modem کابل یا وسیلهای که به دو کامپیوتر امکان ارتباط از طریق پورت سریال بدون استفاده از مودم میدهد
episode داستان فرعی
novelette داستان کوتاه
epitasis حداعلای داستان
episodes داستان فرعی
an iliad of woes داستان بدبختبی
heroes پهلوان داستان
an interesting story داستان با مزه
short story داستان کوتاه
novelettes داستان کوتاه
underplot داستان فرعی
hero پهلوان داستان
conte داستان کوتاه
storybook داستان نامه
storybook کتاب داستان
novels کتاب داستان
decameron داستان نامه
fairy tales داستان جن و پری
fairy tale داستان جن و پری
short stories داستان کوتاه
fiction داستان اختراع
catastrophes عاقبت داستان
narrative داستان داستانسرایی
narratives داستان داستانسرایی
flashbacks بازگوی داستان
narrator گوینده داستان
novel کتاب داستان
flashback بازگوی داستان
in a narrative style بسبک داستان
make-up داستان ساختگی
catastrophe عاقبت داستان
parables داستان اخلاقی
parable داستان اخلاقی
whodunnits داستان پلیسی
whodunits داستان پلیسی
whodunit داستان پلیسی
fictions داستان اختراع
narration داستان داستانسرایی
narrators گوینده داستان
storytellers داستان سرا
storyteller داستان سرا
hermitically هلوان داستان
novelet داستان کوتاه
to spin yarns داستان ساختن
to invent stories داستان ساختن
asynchronous مداری که به کامپیوتر اجازه میدهد که دادههای سریال را به کمک دستیابی غیر همسان دریافت و ارسال کند
invention of a false story جعل داستان دروغی
personages شخصیت بازیگران داستان
fictionalised داستان سرایی کردن
sob story داستان گریه اور
sob stories داستان گریه اور
science fiction داستان تخیلی علمی
personage شخصیت بازیگران داستان
fictionize داستان سرایی کردن
ruise شایعات داستان ساختگی
fictionalize داستان سرایی کردن
sob story <idiom> داستان اشک آور
fictionize بصورت داستان دراوردن
novelize بشکل داستان در اوردن
fictionalizing بصورت داستان دراوردن
fictionalizes داستان سرایی کردن
fictionalizes بصورت داستان دراوردن
fictionalized داستان سرایی کردن
fictionalized بصورت داستان دراوردن
fictionalize بصورت داستان دراوردن
fictionalising داستان سرایی کردن
fictionalising بصورت داستان دراوردن
fictionalises داستان سرایی کردن
fictionalises بصورت داستان دراوردن
fictionalised بصورت داستان دراوردن
cliff-hanger مطلب یا داستان جالب
cliff-hangers مطلب یا داستان جالب
novelistic وابسته به داستان و رمان
story اشکوب داستان گفتن
cliff hanger مطلب یا داستان جالب
fictionalizing داستان سرایی کردن
catastrophical مربوط به عاقبت داستان
donnee موضوع داستان یا درام
That's not so! داستان اینطوری نیست!
anecdotal evidence شواهد داستان گونه
story recall test ازمون یاداوری داستان
story بصورت داستان در اوردن
fairy tales داستان باور نکردنی
fairy tale داستان باور نکردنی
internal modem مودم روی کارت اضافی که به اتصال وصل میشود و اطلاعات را به پردازنده منتقل میکند از طریق باس و نه پورت سریال
lay تخم گذاردن داستان منظوم
make up ساختمان یاحالت داستان ساختگی
make a picture story test آزمون داستان سازی مصور
tracts داستان یانمایشنامه ویاحوادث مسلسل
tract داستان یانمایشنامه ویاحوادث مسلسل
iliad داستان حماسی منسوب به هومر
The scene of the nover is laid in scotland. صحنه داستان دراسکاتلند است
pastorale شعرویاموسیقی روستایی داستان شبانی
romances کتاب رمان داستان عاشقانه
romance کتاب رمان داستان عاشقانه
lays تخم گذاردن داستان منظوم
to be back to square one <idiom> دوباره به اول داستان رسیدن
heroines زنی که قهرمان داستان باشد
cartoon تصویر مضحک داستان مصور
yarn الیاف داستان افسانه امیز
characters شخصیتهای نمایش یا داستان نوشتن
character شخصیتهای نمایش یا داستان نوشتن
cartoons تصویر مضحک داستان مصور
heroically زنی که قهرمان داستان باشد
heroine زنی که قهرمان داستان باشد
What's behind all this? معنی این داستان چه است؟
yarns الیاف داستان افسانه امیز
apple desktop bus باسهای سریال در کامپیوترهای Macintosh Apple که به وسایل با سرعت پایین مثل صفحه کلید و mouse اجازه ارتباط با پردازنده را می دهند
asynchronous داده یا وسیله سریال که نیازی به یکنواخت بودن با وسیله دیگر ندارند
analogues یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر یا ترمینال
analogue یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر یا ترمینال
boat lanes خط سریال هجوم قایقها درعملیات اب خاکی ستون قایقهای هجوم کننده
The moral of the story is that … نتیجه اخلاقی این داستان اینست که ...
cycles سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
The whole story was faked up . تمام داستان قلابی وساختگه بود
Her sad story moved us to tears. داستان غم انگیزش همه ما را بگریه انداخت
folktale افسانههای قومی واجدادی داستان ملی
cycle سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
cock-and-bull story داستان جعلی برای تعریف ازخود
cock-and-bull stories داستان جعلی برای تعریف ازخود
That's another story. این داستان [قضیه] دیگری است.
That story is as old as the hills. داستان خیلی طول و دراز است.
this play does not stage well این داستان خوب در نمایش در نمیاید
cock and bull story داستان جعلی برای تعریف ازخود
cycled سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
parallels وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
parallelled وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
paralleling وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
paralleled وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
parallel وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
parallelling وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
analog یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر محلی یا ترمینال
serials eruoM متصل به پورت سری PC که داده محل را از طریق پورت سریال منتقل میکند
serial eruoM متصل به پورت سری PC که داده محل را از طریق پورت سریال منتقل میکند
mouses esuoM ای که به پورت سری PC وصل است و داده مختصات را از طریق پورت سریال منتقل میکند
mouse esuoM ای که به پورت سری PC وصل است و داده مختصات را از طریق پورت سریال منتقل میکند
achilles اشیل یا اخلیوس قهرمان داستان ایلیاد هومر
subplot داستان یا موضوع فرعی وتبعی رمان یانمایشنامه
The moral point of this story is that… مقصود از این کتاب داستان درواقع اینست که ...
rhapsodies اشعار حماسی مخصوص نقالان و داستان گویان شعررزمی
rhapsody اشعار حماسی مخصوص نقالان و داستان گویان شعررزمی
pick wickian شبیه پیکویک قهرمان داستان نگارش چارلز دیکنز
PIA مداری که به کامپیوتر امکان ارتباط با وسیله جانبی میدهد با تامین پورتهای سریال و موازی و سایر سیگنالهای تصدیق لازم برای واسط شدن در رسانه
chirographer خط نویس
sikt قطعه خوش مزه داستان مضحک کاباره هاونمایشهای واریته
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com