Dictiornary-Farsi | دافع دهانه لوله توپ یا تفنگ | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
muzzle compensator	دافع دهانه لوله توپ یا تفنگ


Other Matches

muzzle bell	دافع دهانه شیپوری لوله توپ
muzzle end	دهانه لوله توپ یا تفنگ
chokes	از کف دادن خونسردی باریکتر شدن تدریجی لوله تفنگ نزدیک دهانه
choked	از کف دادن خونسردی باریکتر شدن تدریجی لوله تفنگ نزدیک دهانه
choke	از کف دادن خونسردی باریکتر شدن تدریجی لوله تفنگ نزدیک دهانه
muzzle brake	دافع دهانه
breech end	انتهای لوله توپ یا تفنگ ابتدای جان لوله
squirrel refle	تفنگ دهانه باریک
flashes	نور برق دهانه توپ یا تفنگ
flashed	نور برق دهانه توپ یا تفنگ
flash	نور برق دهانه توپ یا تفنگ
muzzled	دهانه لوله
beak	دهانه لوله
point bland	از دهانه لوله
beaks	دهانه لوله
muzzle	دهانه لوله
tuyere	دهانه لوله
muzzles	دهانه لوله
muzzling	دهانه لوله
tompion	دهانه بند لوله توپ دهانه بند
muzzled	دهانه لوله اسلحه
point bland	نزدیک به دهانه لوله
muzzle	دهانه لوله اسلحه
muzzling	دهانه لوله اسلحه
muzzles	دهانه لوله اسلحه
gun barrel	لوله تفنگ
cutting nozzle	دهانه لوله برش [ابزار]
gun wave	موج ضربت دهانه لوله
gun wave	موج دهانه لوله توپ
grooves	شیارداخلی لوله تفنگ
barrels	چلیک لوله تفنگ
barrel	چلیک لوله تفنگ
screw barrel	لوله خاندار تفنگ
groove	شیارداخلی لوله تفنگ
squirrel gun	تفنگ لوله کوتاه
squirrel rifle	تفنگ لوله کوتاه
over and under	تفنگ دو لوله دو خزانه
carabine	تفنگ لوله کوتاه
barrel offtake regulator	دهانه ابگیر با لوله دریچه دار
origin	نقطه شروع سرچشمه دهانه لوله
muzzle wave	موج ضربتی دهانه لوله توپ
origins	نقطه شروع سرچشمه دهانه لوله
carbines	تفنگ لوله کوتاه سبک
rifling	خان درون لوله تفنگ
carbine	تفنگ لوله کوتاه سبک
lays	روانه کردن لوله توپ یا تفنگ
lay	روانه کردن لوله توپ یا تفنگ
smoothbore	تفنگ با سطح داخلی صاف لوله
buffer chamber	جان لوله محفظه ضربت گیر محفظه دافع
land	سطح داخلی لوله بین خانهای تفنگ
point of fall	نقطه فرود گلوله به زمین به طور فرضی که با دهانه لوله در یک افق قرار دارد
intubate	لوله فروکردن در بوسیله لوله باز نگاه داشتن لوله گذاردن درentrust
muzzle energy	انرژی جنبشی پرتابه درلحظه خروج از دهانه که نسبت به دهانه اندازه گیری میشود
fowling piece	تفنگ پرنده زنی تفنگ شکاری
baying	دهانه خلیج دهانه گشاد
bays	دهانه خلیج دهانه گشاد
bayed	دهانه خلیج دهانه گشاد
bay	دهانه خلیج دهانه گشاد
rifle shot	تیر تفنگ تیراندازی با تفنگ
rifle salute	احترام با تفنگ سلام با تفنگ
fowling piece	تفنگ شکاری تفنگ ساچمهای
sighting leaf	ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
hoses	لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosing	لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hose	لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosed	لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
elvate	بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
muzzle burst	ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
go devil	لوله پاک کن مخصوص تمیز کردن لوله نفت
thermionic tube	لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
cannons	لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannon	لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
propulsive	دافع
repellents	دافع
waterproof	دافع اب
waterproofs	دافع اب
expulsive	دافع
repeller	دافع
repulsive	دافع
waterproofed	دافع اب
loathsome	دافع
water proof	دافع اب
preclusive	دافع
water repellent	دافع اب
repellent	دافع
hydragogue	دافع اب
ejaculatory	دافع
dejectory	دافع
eductor	دافع
jack ring	حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
flash defilade	پنهان کردن برق دهانه توپ استتار برق دهانه توپ
preventively	بطور دافع
recoil cylinder	استوانه دافع
recoil system	سیستم دافع
bombproof	دافع بمب
exterminators	دافع حشرات
self repelling	دافع همدیگر
bechic	دافع سرفه
buffer body	بدنه دافع
icteric	دافع یرقان
exterminator	دافع حشرات
forbidding	دافع ناخوانده
vas deferens	لوله خروجی بیضه لوله منی
rigatoni	رشته فرنگی لوله لوله وکوتاه
loathful	دافع بیرغبت سازنده
larvicide	دافع کرم حشره
recoil system	دستگاه دافع توپ
buffer	دافع اطاق خرج
antasthmatic	دافع تنگی نفس
acopic	دافع خستگی و کوفتگی
expellent	خارج کننده دافع
ischuretic	دافع حبس پول
repulsively	بطور زننده یا دافع
expellant	خارج کننده دافع
sledge	کشوی عاید و دافع توپ
fungicide	ماده دافع یا نابودکننده قارچ
sledges	کشوی عاید و دافع توپ
fungicides	ماده دافع یا نابودکننده قارچ
rejector	دافع دستگاه دفع پارازیت
rejecter	دافع دستگاه دفع پارازیت
to pipeline	با خط لوله لوله کشی کردن
oviduct	لوله رحمی لوله فالوپ
sockets	بست لوله دوراهی لوله
spigot	لب لوله که در لوله دیگری جا میافتد
water pipe	لوله مخصوص لوله کشی اب
pipeline assets	وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
angle of depression	میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
sleigh	درشکه برقی دستگاه کشوی عاید و دافع
sleighs	درشکه برقی دستگاه کشوی عاید و دافع
flash tube	لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
emunctory	مربوط به پاک کردن بینی عضو دافع فضولات بدن
back to battery	برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
collimating sight	دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
deodorants	برطرف کننده بوی بد ماده دافع بوی بد
deodorant	برطرف کننده بوی بد ماده دافع بوی بد
anthelmintic	دافع کرم روده مربوط بداروی ضد کرم
it is proof against cold	سرما در ان کارگر نسیت دافع سرما است
mouthpieces	دهانه
drift loading	دهانه
spout	دهانه
mouths	دهانه
muzzle	دهانه
mouthing	دهانه
orifice	دهانه
mouthpiece	دهانه
nozzles	دهانه
bays	دهانه
baying	دهانه
bayed	دهانه
bay	دهانه
throats	دهانه
noses	دهانه
nose	دهانه
nozzle	دهانه
orifices	دهانه
mouthed	دهانه
spanned	دهانه
mouthless	بی دهانه
throat	دهانه
span	دهانه
spouts	دهانه
spouting	دهانه
spouted	دهانه
triforium	سه دهانه
outfall	دهانه
orifice of the stomack	دهانه
spanning	دهانه
mouth	دهانه
estuary	دهانه
estuaries	دهانه
inlets	دهانه
inlet	دهانه
muzzling	دهانه
muzzles	دهانه
muzzled	دهانه
branching bay	دهانه
drowned river mouth	دهانه
spans	دهانه
port	دهانه
embouchure	دهانه
opening	دهانه
openings	دهانه
waterway	دهانه
jet	دهانه
yoke	دهانه
jetting	دهانه
head	دهانه
firth	دهانه
waterways	دهانه
jetted	دهانه
jets	دهانه
insecticidal	دافع حشره مربوط به حشره کشی
oil buffer	ضربت گیر روغنی یا دافع روغنی
weedicide	علف کش داروی دافع علف هرز
outfall	دهانه خروجی
span	دهانه نظری
crater	دهانه اتشفشانی
ostium	مدخل دهانه
outward opening	دهانه خارجی
shutter	دهانه بند