English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
English Persian
cadet دانشجوی نظامی
cadets دانشجوی نظامی
Search result with all words
student دانشجوی دورههای تخصصی نظامی
students دانشجوی دورههای تخصصی نظامی
Other Matches
militarism روح سربازی یا نظامی گری نظامی گری توسل به قدرت نظامی
judge advocate دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
facing یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
facings یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
manoeuvred تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvre تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvred تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvres تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvring تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
terminal command فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
manoeuvres تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvring تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
rank and file صفوف مختلف نظامی سلسله مراتب نظامی
terminal سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
terminals سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
medico دانشجوی طب
phantom order قرارداد تولید وسایل نظامی درزمان جنگ قرارداد تبدیل کارخانههای شخصی به کارخانجات نظامی
military channel چانل نظامی مجرای نظامی
military government حکومت نظامی فرمانداری نظامی
kiwi دانشجوی هوانوردی
kiwis دانشجوی هوانوردی
academical دانشجوی دانشگاه
flying cadet دانشجوی هوایی
undergraduates دانشجوی دوره لیسانس
undergraduate دانشجوی دوره لیسانس
cadets دانشجوی دانشکده افسری
cadet دانشجوی دانشکده افسری
sophomores دانشجوی سال دوم
freshman دانشجوی سال اول
hebraist دانشجوی زبان عبری
agriculturalist دانشجوی دانشکدهء کشاورزی
agriculturist دانشجوی دانشکدهء کشاورزی
junior دانشجوی سال سوم
graduate student دانشجوی بعد از لیسانس
juniors دانشجوی سال سوم
sophomore دانشجوی سال دوم
freshmen دانشجوی سال اول
freshmen دانشجوی سال اول دانشکده
freshman دانشجوی سال اول دانشکده
plebe دانشجوی سال اول نیروی دریایی
juniors دانشجوی سال سوم دانشکده یا دبیرستان
junior دانشجوی سال سوم دانشکده یا دبیرستان
midshipman دانشجوی سال دوم نیروی دریایی
middy دانشجوی سال دوم نیروی دریایی
gymnasiast دانشجوی دانشکده یاگیمنازدرالمان یاکشورهای دیگر
plebeians دانشجوی سال اول نیروی دریایی
plebeian دانشجوی سال اول نیروی دریایی
academist عضو فرهنگستان فارغ التحصیل یا دانشجوی اکادمی
student teacher شاگرو دانشسرای عالی دانشجوی تعلیم وتربیت
army terminals باراندازهای نظامی سکوهای نظامی باراندازهای نیروی زمینی
military impedimenta شماره بارنامه نظامی شماره حمل بار نظامی
rushee دانشجوی داوطلب شرکت درشبانه روزی پسرانه ودخترانه
pleb خشن ورذل دانشجوی سال اول نیروی دریایی
fresher نواموزدانشکده یادانشگاه دانشجوی نخستین سال دانشکده یادانشگا
freshers نواموزدانشکده یادانشگاه دانشجوی نخستین سال دانشکده یادانشگا
salutatorian دانشجوی ایراد کننده نطق افتتاحیه جشن فارغ التحصیلی
humanist دانشجوی رشته انسانیت یا ادبیات و اثار باستانی یونان و روم
valedictorian دانشجوی ممتاز فارغ التحصیل که خطابه جشن فارغ التحصیلی را میخواند
valedictorians دانشجوی ممتاز فارغ التحصیل که خطابه جشن فارغ التحصیلی را میخواند
midshipman افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
hand salute سلام نظامی دادن سلام نظامی
martial law مقررات حکومت نظامی حکومت نظامی
court martial محاکمه نظامی محاکمه نظامی کردن
foreign military sales فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
soldier نظامی
martin نظامی
service نظامی
serviced نظامی
military نظامی
warlike نظامی
soldiers نظامی
fort دژ نظامی
martial نظامی
mil نظامی
articles of war قانون نظامی
army attache وابسته نظامی
army staff ستاد نظامی
field colours پرچم نظامی
attache وابسته نظامی
by military force با نیروی نظامی
campound کمپ نظامی
council ofwar شورای نظامی
to attain a great age به سن بالارسیدن [نظامی ]
field colors پرچم نظامی
dressing parade مشق نظامی
detention barrack بازداشتگاه نظامی
defense information اطلاعات نظامی
court material دادگاه نظامی
court martiall شورای نظامی
court martiall دادگاه نظامی
court martial دادگاه نظامی
defensive architecture معماری نظامی
counter military ضد عملیات نظامی
guest houses مهمانسرای نظامی
soldiers فرد نظامی
soldiers نظامی شدن
soldier فرد نظامی
soldier نظامی شدن
standing order امریه نظامی
martial law حکومت نظامی
militia نیروی نظامی
militias نیروی نظامی
militarily از لحاظ نظامی
saluting احترام نظامی
salutes احترام نظامی
saluted احترام نظامی
salute احترام نظامی
guest house مهمانسرای نظامی
militarize نظامی کردن
councils of war شورای نظامی
council of war شورای نظامی
paramilitary شبه نظامی
paramilitaries شبه نظامی
standing orders امریه نظامی
military intervention مداخله نظامی
military body هیئت نظامی
military attache وابسته نظامی
military assistance کمک نظامی
military justice دادسرای نظامی
military justice دادرسی نظامی
military occupational speciality کد تخصصی نظامی
military platform سکوی نظامی
military posture ارایش نظامی
military posture وضعیت نظامی
military area منطقه نظامی
military advisor مستشار نظامی
military adviser مستشار نظامی
military comission هیئت نظامی
military intelligence اطلاعات نظامی
military grid شبکه نظامی
military government حکومت نظامی
military governor فرمانداری نظامی
military government دولت نظامی
military funds بودجه نظامی
military funds اعتبار نظامی
military expenditure مخارج نظامی
military doctorine مقررات نظامی
military doctorine دکترین نظامی
military governor حاکم نظامی
military courtesy شئونات نظامی
military courtesy احترامات نظامی
military court دادگاه نظامی
military convention اتحاد نظامی
military comission کمیسیون نظامی
military psychology روانشناسی نظامی
military resources منابع نظامی
maneuver تمرین نظامی
soldiery نیروی نظامی
spirit de corps غرور نظامی
strategic map نقشه نظامی
military crest خط الراس نظامی
the military profession کار نظامی
the sabre نیروی نظامی
the sabre حکومت نظامی
invasion currency پول نظامی
truck vehicle خودرو نظامی
tunc پیراهن نظامی
word of command فرمان نظامی
Military operations. عملیات نظامی
general outpatient clinic درمانگاه نظامی
martial court دادگاه نظامی
military tribunal دادگاه نظامی
martial rule حکومت نظامی
military services قسمتهای نظامی
military specifications خصوصیات نظامی
military specifications کدتخصصی نظامی
military spending مخارج نظامی
militarization نظامی کردن
military strategy استراتژی نظامی
military testament وصیتنامه نظامی
military training اموزش نظامی
military training تعلیم نظامی
neck cloth کاشکول نظامی
necker chief کاشکول نظامی
prisidio قلعه نظامی
provost marshal قاضی نظامی
martial spirit روح نظامی
garrison state ایالت نظامی
districts ناحیه نظامی
exercises مانور نظامی
exercised مشق نظامی
militarists نظامی گرا
exercised مانور نظامی
strongholds قلعه نظامی
exercise مشق نظامی
exercise مانور نظامی
ceremonies مراسم نظامی
force نیروی نظامی
ceremony مراسم نظامی
khaki لباس نظامی
citadels قلعه نظامی
march گام نظامی
installations قسمت نظامی
regimental لباس نظامی
militarist نظامی گرا
active نظامی کادر
marches گام نظامی
column ستون نظامی
columns ستون نظامی
forces نیروی نظامی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com