Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 145 (8 milliseconds)
English
Persian
academies
دانشگاه اموزشگاه
Search result with all words
school doctor
استاد دانشگاه یا اموزشگاه الهیات در قرنهای میانه
Other Matches
Master of Arts
صاحب درجهای از دانشگاه که اصولا` میتواند در دانشگاه اموزگاری کند
Masters of Arts
صاحب درجهای از دانشگاه که اصولا` میتواند در دانشگاه اموزگاری کند
almamater
اموزشگاه
school
اموزشگاه
education center
اموزشگاه
schools
اموزشگاه
technical school
اموزشگاه فنی
preparatory schools
اموزشگاه امادگی
preparatory school
اموزشگاه امادگی
private schools
اموزشگاه خصوصی
interscholastic competition
مسابقه اموزشگاه ها
night schools
اموزشگاه شبانه
training school
اموزشگاه حرفهای
vocational school
اموزشگاه حرفهای
foundation school
اموزشگاه موقوف
special school
اموزشگاه استثنایی
dominie
رئیس اموزشگاه
dogo
اموزشگاه جودو
hedge school
اموزشگاه پست
nongraded school
اموزشگاه بی دانشپایه
parochial school
اموزشگاه کلیسایی
principal of a school
مدیر اموزشگاه
head master
مدیر اموزشگاه
school report
گزارش اموزشگاه
private school
اموزشگاه خصوصی
comprehensive schools
اموزشگاه جامع
comprehensive school
اموزشگاه جامع
truants
از اموزشگاه گریززدن
night school
اموزشگاه شبانه
schoolmistress
مدیره اموزشگاه
schoolmistresses
مدیره اموزشگاه
truant
از اموزشگاه گریززدن
school fee
ماهیانه یا شهریه اموزشگاه
school pence
پول هفتگی اموزشگاه
school slang
اصطلاح ویژه اموزشگاه
schoolhouses
ساختمان یاعمارت اموزشگاه
lockup
تعطیل کردن اموزشگاه
school
پیروان یک مکتب اموزشگاه
schools
پیروان یک مکتب اموزشگاه
conservatoire
اموزشگاه هنرهای زیبا
lockups
تعطیل کردن اموزشگاه
schoolhouse
ساختمان یاعمارت اموزشگاه
boarding schools
اموزشگاه شبانه روزی
manege
اموزشگاه اسب سواری
boarding school
اموزشگاه شبانه روزی
industrial school
اموزشگاه حرفهای مدرسه صنعتی
interscholastic
واقع شونده درمیان اموزشگاه ها
to play the truant
از رفتن به اموزشگاه طفره زدن
ragged school
اموزشگاه مجانی برای بچههای بینوا
full timer
بچهای که درهمه ساعات اموزشگاه دراموزشگاه میما
prefectoral
مبنی براداره اموزشگاه بدست مشتی ازشاگردان یامبصران
brown major
براون مقدم یاانکه زودتر به اموزشگاه امده است
mixed school
اموزشگاه مختلط اموزشگاهی که پسران ودختران با هم درس می خوانند
universities
دانشگاه
Univ
دانشگاه
academy
دانشگاه
university
دانشگاه
college
دانشگاه
colleges
دانشگاه
college of
[music, technology,...]
دانشگاه فناوری
academy
دانشگاه هنر
polytechnic
دانشگاه فناوری
the institution of a universit
تاسیس دانشگاه
staff college
دانشگاه جنگ
state university
دانشگاه ایالتی
state university
دانشگاه دولتی
technical university
دانشگاه فنی
senior technical college
دانشگاه فناوری
University of Applied Sciences
[UAS]
دانشگاه فناوری
Chancellors
رئیس دانشگاه
presidents
رئیس دانشگاه
academical
دانشجوی دانشگاه
president
رئیس دانشگاه
Chancellor
رئیس دانشگاه
semesters
دوره 61 هفتهای دانشگاه
proctor
مدیر اجرایی دانشگاه
war college
دانشگاه عالی جنگ
chairs
کرسی استادی در دانشگاه
vice-chancellors
معاون رئیس دانشگاه
vice-chancellor
معاون رئیس دانشگاه
rector
رئیس دانشگاه رهبر
rectors
رئیس دانشگاه رهبر
semester
دوره 61 هفتهای دانشگاه
vice chancellor
معاون رئیس دانشگاه
chairing
کرسی استادی در دانشگاه
extramural
مربوط به خارج از دانشگاه
chaired
کرسی استادی در دانشگاه
matriculant
قبول شده در دانشگاه
oxonian
وابسته به دانشگاه اکسفورد
chair
کرسی استادی در دانشگاه
matriculating
در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
donnish
وابسته به یا همانند استاد دانشگاه
matriculates
در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
in the schools
مشغول دادن امتحانات دانشگاه
As a university professor , his performance stank.
طرف گند زد به هر چه استاد دانشگاه !
alma mater
سرود رسمی مدرسه یا دانشگاه
He is majoring in mathematic at the university.
در دانشگاه رشته ریاضیات می هواند
He was not admitted to the university.
اورا به دانشگاه راه ندادند
mattriculation
نام نویسی دردانشکده یا دانشگاه
matriculated
در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
academic costume
لباس رسمی استادی دانشگاه
matriculate
در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
matriculation
امتحان ورودی دانشگاه کنکور
faculty
استادان دانشکده یا دانشگاه استعداد
faculties
استادان دانشکده یا دانشگاه استعداد
send down
دانشجویی را از دانشگاه بیرون کردن
matriculation
دخول یا نام نویسی در دانشگاه
spring practice
دوره تمرینهای بهاری دانشگاه
academicals
لباس رسمی استادی دانشگاه
prep schools
دبیرستان آمادگی برای ورود به دانشگاه
sixth form
دورهی آماده سازی برای دانشگاه
sixth forms
دورهی آماده سازی برای دانشگاه
prep school
دبیرستان آمادگی برای ورود به دانشگاه
berkeley unix
گونهای از UNIX که توسط دانشگاه کالیفرنیا
chancellery
رتبه و مقام صدراعظم یا رئیس دانشگاه
school and college ability test
آزمون توانایی تحصیل درمدرسه و دانشگاه
chancellory
رتبه و مقام صدراعظم یا رئیس دانشگاه
underclassman
شاگرد سالهای اول و دوم دانشگاه
command and general staff college
دانشکده فرماندهی وستاد دانشگاه جنگ
varsity
تیم اول دانشگاه یا دانشکده دانشگاهی
ox man
کسیکه در دانشگاه OXFORDپرورش یافته است
general staff college
دانشکده فرماندهی و ستاد دانشگاه جنگ
upper classes
وابسته به کلاسهای بالای دانشگاه و دبیرستان زبرپایه
academia
حیطه ای از فعالیت ها و کار مرتبط با تحصیل در دانشگاه
matriculated
در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
advisee
کسی که از مشاور در مدرسه یا دانشگاه کمک می گیرد
poll degree
درجهای که از دانشگاه بگیرندولی با امتیازویژهای توام نباشد
he went out in the poll
امتحان دانشگاه را گذراندولی امتیاز ویژهای نگرفت
matriculate
در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
matriculates
در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
upper class
وابسته به کلاسهای بالای دانشگاه و دبیرستان زبرپایه
matriculating
در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
jayvee
عضو تازه کار تیم ورزشی دانشگاه
great go
امتحان نهایی در دانشگاه برای گرفتن درجه
matricular
وابسته بصورت اعضای یک انجمن یا دانش جویان دانشگاه
O level
آزمون پایان دبیرستان و ورود به دانشگاه در سطح عادی
O levels
آزمون پایان دبیرستان و ورود به دانشگاه در سطح عادی
upperclassman
کسیکه در کلاسهای عالی دانشگاه یا دبیرستان درس میخواند
university extension
تعمیم مزایای دانشگاه بدانش جویانی که دردانشگاه اقامت ندارند
bachelor
مردیا زنی که بگرفتن اولین درجهء علمی دانشگاه نائل میشود
bachelors
مردیا زنی که بگرفتن اولین درجهء علمی دانشگاه نائل میشود
brown minor
براون کهتر یا ان براون که زودتر به اموزشگاه امده است
campus environment
محل بزرگی که چندین اتصال کاربر با چندین شبکه دارد مثل دانشگاه یا بیمارستان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com