Dictiornary-Farsi | دانش مادی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
physical science	دانش مادی


Other Matches

objectivism	ادبیات و هنر مادی مادی گرایی
straight "A " student	دانش آموزی [دانش جویی] که همیشه همه درسها را ۲۰ می گیرد
so matic	مادی
material	مادی
materials	مادی
rain worm	مادی
irrigation channel	مادی
fleshly	مادی
corporeal	مادی
hylic	مادی
canal	مادی
materialist	مادی
canals	مادی
catch feeder	مادی
materialists	مادی
physical	مادی
worldling	مادی
material mass	جرم مادی
natural philosopher	حکیم مادی
materialising	مادی کردن
material incentives	محرکهای مادی
material damage	خسارت مادی
physical connection	اتصال مادی
materializing	مادی کردن
materialises	مادی کردن
materialised	مادی کردن
materialization	مادی سازی
physical device	ابزار مادی
materialize	مادی کردن
materialized	مادی کردن
materializes	مادی کردن
matter wave	موج مادی
worldly	جسمانی مادی
spiritually	غیر مادی
overseer of irrigation channel	مادی سالار
tangible property	دارائی مادی
hylozoism	فلسفه مادی
idiographic	مجازی مادی
physicism	حکمت مادی
physical	مادی جسمانی
physical coercion	اجبار مادی
physical dimension	بعد مادی
tangible assets	دارائیهای مادی
material	مادی جسمانی
materials	مادی جسمانی
immaterial	غیر مادی
earthen	مادی جسمانی
material incentives	انگیزههای مادی
physical record	مدرک مادی
incorporeal	غیر مادی
incorporal	غیر مادی
superempirical	خارج از جهان مادی
valor	ارزش مادی اهمیت
immaterialize	غیر مادی کردن
superphysical	ماورای عالم مادی
spiritusoity	عالم غیر مادی
primary masses	نقاط مادی اولیه
strict liability offence	جرم مادی صرف
materiality	جنبه مادی ضرورت
substantiates	شکل مادی بخشیدن به
substantiate	شکل مادی بخشیدن به
substantiating	شکل مادی بخشیدن به
substantiated	شکل مادی بخشیدن به
valour	ارزش مادی اهمیت
incorporeally	بطور غیر مادی
physical element of crime	عنصر مادی جرم
autism	عدم توجه بعالم مادی
objectivism	عین گرایی فلسفه مادی
spiritual	غیر مادی بطور روحانی
transcendentalism	فلسفه خارج جهان مادی
dialectical materialism	اساسا اقتصادی یا مادی هستند .
materiel	قسمت مادی یا مکانیکی هنر تکنیک
syupersubstantial	مافق وجود یا جوهر مادی روحی
corpus delicti	عنصر مادی جرم وعمل خلاف قانون
objectify	بنظر اوردن بصورت مادی و خارجی مجسم کردن
advantaged	کسیکه در شرایط بهتری از لحاظ اجتماعی و یا مادی قرار دارد
dialectic materialism	دیالکتیک مادی مبتنی بر قبول جبرتاریخ به عنوان یک سائق عمده وقایع
atomism	عقیده باینکه جهان مادی ازذرات ریز ساده تشکیل شده است
sciences	دانش
science	دانش
wisdom	دانش
know-how	دانش
gramarye	دانش
gramary	دانش
gramarey	دانش
kenning	دانش
understanding	دانش
knowledge	دانش
cognition	دانش
knowledge	دانش
cognisance [British]	دانش
realizing	دانش
know how	دانش
scholarships	دانش
realising [British]	دانش
scholarship	دانش
polyhistor	دانش بسیار
teacher's college	دانش سرا
schooling	کسب دانش
normal school	دانش سرا
pansophism	دانش مطلق
photology	دانش روشنایی
philomath	دانش پرست
patrons of learning	دانش پروران
maieutic	دانش مامایی
kith	دانش و معرفت
ominscience	دانش بی پایان
knowing faculty	قوه دانش
knowledge representation	بازنمود دانش
omniscience	دانش بی پایان
onomastics	دانش نام
polymathy	دانش زیاد
knowledge base	پایگاه دانش
in ken	د رحدود دانش
organum	وسیله دانش
knowledge domain	قلمرو دانش
knowledge engineer	مهندسی دانش
knowlege representation	نمایش دانش
schoolfellow	کسب دانش
grader	دانش اموز
striker	دانش اموز
scholars	دانش پژوه
educate	دانش اموختن
educating	دانش اموختن
smattering	دانش سطحی
aeronautics	دانش هوانوردی
erudition	فضل و دانش
learning	دانش یادگیری
educates	دانش اموختن
pupil	دانش اموز
pupils	دانش اموز
scholar	دانش پژوه
thermodynamics	دانش دماپویایی
architectonic	دانش معماری
strikers	دانش اموز
knowledge representation	نمایش دانش
treatise	دانش نویسه
treatises	دانش نویسه
postgraduate	دانش اموخته
postgraduates	دانش اموخته
to reach for knowledge	دانش کوشیدن
computer literacy	دانش کامپیوتر
schoolboys	دانش اموز
witting	معلومات دانش
life science	دانش زیستی
alumnus	دانش اموخته
an encourouges of science	دانش پرور
life sciences	دانش زیستی
schoolboy	دانش اموز
computer awarness	دانش کامپیوتر
technical know how	دانش فنی
letter	معرفت دانش
letters	معرفت دانش
to a knowledge	دانش اندوختن
student	دانش اموز
students	دانش اموز
academies	انجمن دانش
academy	انجمن دانش
statics	دانش پایداری نیروها
summa	اثار دانش بشری
savoir vivre	دانش اداب ومعاشرت
rudimentary knowledge	دانش مقدماتی یا نخستین
relativity of knowledge	نسبی بودن دانش
old boy	دانش آموز پیشین
psychologt	دانش قواوکارهای ذهنی
To acquire knowledge.	دانش فرا گرفتن
old boys	دانش آموز پیشین
reservoir of knowledge	مخزن یا گنج دانش
phonics	دانش صدا وپژواک
equivalent knowledge credit	تصدیق دانش علمی
aeronautic	مربوط به دانش هوانوردی
superficiality	دانش سطحی بیمایگی
logic	دانش تفکرات و دلایل
aeronautical	مربوط به دانش هوانوردی
he is a prodigy of learning	اعجوبه ایست در دانش
cardiology	دانش قلب شناسی
geogony	دانش زمین پیدایی
geogeny	دانش زمین پیدایی
domain knowledge	دانش محیط کاربرد
liturgiology	دانش ایین نمازliturgist
geology	دانش زمین شناسی
gynecology	دانش امراض زنانه
academician	عضو انجمن دانش
paleology	دانش چیزهای کهنه
technologies	دانش فنی تکنولوژی
knowledge	نرم افزاری که دانش
nonrated man	دانش اموز دریایی
technology	دانش فنی تکنولوژی
metaphsics	نسبت بهشتی و دانش
metaphsics	دانش ماورای طبیعت
encyclopaedias	دایره العلوم دانش جنگ
phonology	دانش دگرگونی صدا در زبان
encyclopedias	دایره العلوم دانش جنگ
acadmist	عضو انجمن دانش یافرهنگستان
His knowledge has no limits.	دانش اوحد واندازه ای ندارد
psychics	دانش قوا وکارهای ذهنی
macrobiotics	دانش طولانی کردن عمر
sophy	پسوندی بمعنی " دانش "و " شناسی "
encyclopedia	دایره العلوم دانش جنگ
podiatry	دانش ناخوشیهای پاودرمان انها