Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 131 (7 milliseconds)
English
Persian
value judgment
داوری ارزشی
Other Matches
two valued
دو ارزشی
trivalent
سه ارزشی
single valued
تک ارزشی
univalent
یک ارزشی
ad velorem
ارزشی
worth a cent
<idiom>
با هر ارزشی
monobasic acid
اسید یک ارزشی
value judgement
قضاوت ارزشی
value trace
اثر ارزشی
quadrivalent
چهار ارزشی
value judgements
قضاوت ارزشی
multivalued
چند ارزشی
it is of little worth
چندان ارزشی ندارد
foreign value system
نظام ارزشی بیگانه
assessed value
ارزشی که به منظور خاص برای یکی از اقلام دارایی معین میشود
averaging
میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
averaged
میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
average
میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
averages
میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
normative economics
اقتصاد اخلاقی اقتصاد رفاه که در ان قضاوت ارزشی صورت میگیرد
goldbrick
جنس بی ارزشی که بجای جنس بهاداری فروخته میشود
judgement
داوری
judgements
داوری
judgments
داوری
adjudication
داوری
justiceship
داوری
arbitration
داوری
umpirage
داوری
d. of judgment
روز داوری
misjudging
بد داوری کردن
judge
داوری کردن
ad hoc arbitration
داوری موردی
judged
داوری کردن
judges
داوری کردن
frames of reference
چهارچوب داوری
frame of reference
چهارچوب داوری
judging
داوری کردن
misjudges
بد داوری کردن
agreement of arbitration
قرارداد داوری
vermifuge
داوری ضد کرم
umpireship
داوری حکمیت
tribunal of arbitration
دیوان داوری
the great inquest
روز داوری
jurisdiction clause
شرط داوری
judgment
داوری دادرسی
arbitration committee
کمیته داوری
arbitration clause
شرط داوری
arbitration award
رای داوری
arbitral tribunal
دیوان داوری
arbitral award
رای داوری
arbitrage
داوری کردن
arbitrable
قابل داوری
judgement day
روز داوری
appeal to arbitration
توسل به داوری
infatuated
دارای داوری بد
misjudged
بد داوری کردن
judgements
دادرسی داوری
judgments
دادرسی داوری
umpired
حکمیت داوری
prejudice
پیش داوری
prejudices
پیش داوری
adjudge
داوری کردن
umpire
داوری کردن
judgement
دادرسی داوری
referees
داوری کردن
umpiring
حکمیت داوری
umpiring
داوری کردن
umpires
داوری کردن
umpires
حکمیت داوری
referee
داوری کردن
umpired
داوری کردن
refereeing
داوری کردن
umpire
حکمیت داوری
misjudge
بد داوری کردن
adjudicate
داوری کردن
arbitrates
داوری کردن
adjudicated
داوری کردن
adjudicates
داوری کردن
adjudicating
داوری کردن
arbitrated
داوری کردن
refereed
داوری کردن
arbitrating
داوری کردن
arbiter
داوری کردن
arbitrate
داوری کردن
arbiters
داوری کردن
awarded
حکم هیات داوری
umpired
داوری عملیات بازرس
you do me injustice
در حق من درست داوری نمیکنید
to put to the issue
در معرض داوری گذاشتن
awards
حکم هیات داوری
awarding
حکم هیات داوری
reference
ارجاع امر به داوری
umpire
داوری عملیات بازرس
references
ارجاع امر به داوری
prejudge
پیش داوری کردن
to hold the scales even
عادلانه داوری کردن
he judged impartially
بیطرفانه داوری کرد
umpires
داوری عملیات بازرس
arbitrate
به داوری ارجاع کردن
arbitrates
به داوری ارجاع کردن
decision
حکم دادگاه داوری
prejudging
پیش داوری کردن
prejudges
پیش داوری کردن
arbitrated
به داوری ارجاع کردن
judicial
قطعی داوری کننده
decisions
حکم دادگاه داوری
minaei
از اصطلاحات داوری کاراته
arbitrating
به داوری ارجاع کردن
arbitration agreement
موافقت نامه داوری
prejudged
پیش داوری کردن
award
حکم هیات داوری
umpiring
داوری عملیات بازرس
judges
داوری کردن فتوی دادن
judged
داوری کردن فتوی دادن
judge
داوری کردن فتوی دادن
judging
داوری کردن فتوی دادن
submission
موضوعی رابه داوری ارجاع کردن
permanent court of international arbitra
دیوان دایمی داوری بین المللی
which diffrence shall be settled only by
..... و این اختلاف هم ازطریق داوری حل خواهد شد
coram non judice
درپیش کسی که صلاحیت داوری ندارد
referee in case of need
داوری که در صورت لزوم می توان به او مراجعه کرد
petty jury
هیئت داوری هیئت قضات
adjudges
داوری کردن محکوم کردن
adjudging
داوری کردن محکوم کردن
doomsday
روز قیامت روز داوری
adjudged
داوری کردن محکوم کردن
judged
حکم کردن قضاوت کردن داوری کردن
judging
حکم کردن قضاوت کردن داوری کردن
judge
حکم کردن قضاوت کردن داوری کردن
judges
حکم کردن قضاوت کردن داوری کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com