English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
the judgewas corrupted داور به رشوه تطییع شد
Other Matches
corrupts معیوب کردن رشوه خوار رشوه دادن رشوه خواری
corrupt معیوب کردن رشوه خوار رشوه دادن رشوه خواری
corrupting معیوب کردن رشوه خوار رشوه دادن رشوه خواری
corrupted معیوب کردن رشوه خوار رشوه دادن رشوه خواری
barrator قاضی رشوه گیر رئیس یامتصدی کشتی که رشوه بگیرد
He is open to bribery. اهل رشوه (رشوه گیری) است
corrupt رشوه دادن رشوه خوار
corrupted رشوه دادن رشوه خوار
corrupting رشوه دادن رشوه خوار
corrupts رشوه دادن رشوه خوار
goal judge داور پشت دروازه لاکراس داور دروازه واترپولو
gifts and favours رشوه
payola رشوه
bodle رشوه
bribed رشوه
boodle رشوه
baksheesh رشوه
bribes رشوه
palmoil رشوه
blackmailing رشوه
bribing رشوه
corruption رشوه
blackmailed رشوه
backhander رشوه
manure رشوه
blackmail رشوه
bribe رشوه
bribery رشوه
the golden رشوه
blackmails رشوه
tamper رشوه دادن
bribery رشوه خواری
bribed رشوه دادن
bribe رشوه دادن
pay-off <idiom> رشوه دادن
bribery رشوه خورای
bribes رشوه دادن
bribery رشوه دادن
bribing رشوه دادن
receive a bribe رشوه گرفتن
superi or to bribery رشوه با ارتشا
tamper with رشوه دادن
to get at رشوه دادن
venality رشوه گیری
kickback <idiom> رشوه دادن
pull strings <idiom> رشوه دادن
corruption رشوه خواری
itchless رشوه نخور
give a bribe to رشوه دادن به
barrator رشوه خوار
bribable رشوه گیر
bribee رشوه گیرنده
briber رشوه دهنده
clean fingered رشوه نگرفته
corruptible رشوه گیر
get at رشوه دادن
corruptness رشوه خواری
cottuptness رشوه خواری
corruptible رشوه خوار مرتشی
palm کش رفتن رشوه دادن
palms کش رفتن رشوه دادن
bribed تطمیع کردن رشوه
bribing تطمیع کردن رشوه
bribable قابل رشوه بودن
itching palm دست رشوه گیر
bribes تطمیع کردن رشوه
buy over با رشوه راضی کردن
to oil one's hand به کسی رشوه دادن
bribe تطمیع کردن رشوه
superi or to bribery رشوه یا ارتشا مستغنی
venal فروتن رشوه خوار
rake-off رشوه یا پول غیرمشروع
rake off رشوه یا پول غیرمشروع
bribed رشوه پردازی پرداخت نامشروع
bribing رشوه پردازی پرداخت نامشروع
bribe رشوه پردازی پرداخت نامشروع
bribes رشوه پردازی پرداخت نامشروع
grease چرب کردن رشوه دادن
greased چرب کردن رشوه دادن
greasing چرب کردن رشوه دادن
bribery رشوه خواری پاره ستانی
refereed داور
referees داور
refereeing داور
marker داور
referee داور
arbiter داور
arbiters داور
umpire داور
umpired داور
umpires داور
umpiring داور
arbitator داور
markers داور
jurors داور
juror داور
judge داور
judging داور
judges داور
arbitrator داور
judged داور
arbitrators داور
embracery اعمال نفوذاز راه رشوه یا تهدیدوغیره
sole arbitrator داور منفرد
head linesman داور خط کناری
umpire داور مانور
umpire کمک داور
umpires کمک داور
umpired کمک داور
umpires داور مانور
netcord umpire داور تور
judicial arbitrator داور قانونی
field judge داور میدان
line official داور خط تجمع
umpired داور مانور
net cord judge داور تور
umpiring داور مانور
placing judge داور خط پایان
ump کمک داور
foot fault judge کمک داور
award رای داور
refereeing داور مسابقات
awards رای داور
awarding رای داور
awarded رای داور
referees داور مسابقات
refereed داور مسابقات
arbiters قاضی داور
umpiring کمک داور
arbiter قاضی داور
referee's whistle سوت داور
referee stops contest استوپ داور
referee داور مسابقات
referee throw پرتاب داور
judicial arbitrator داور قضائی
He is a corrupt official . مأمور فاسدی است ( رشوه می گیرد وغیره )
To oil someones palm. سبیل کسی را چرب کردن ( رشوه دادن )
jooshim داور کنار تکواندو
umpire سرداور داور مسابقات
stop استوپ داور بوکس
stopped استوپ داور بوکس
justiciary داور عالی رتبه
stopping استوپ داور بوکس
stops استوپ داور بوکس
shushin داور وسط کاراته
sole arbitrator حکم یا داور انحصاری
umpired سرداور داور مسابقات
back judge داور در محوطه دفاعی
aftereffect اثر بعدی داور
refereed داور بالای والیبال
refereed داور مسابقات شدن
dissents مشاجره بر سر رای داور
dissent مشاجره بر سر رای داور
referee داور بالای والیبال
referee داور مسابقات شدن
refereeing داور مسابقات شدن
umpires سرداور داور مسابقات
dissented مشاجره بر سر رای داور
ground judge داور زمین شمشیربازی
umpiring سرداور داور مسابقات
fukushin کمک داور کاراته
referees داور بالای والیبال
deashim داور وسط تکواندو
refereeing داور بالای والیبال
referees داور مسابقات شدن
incorruptibly با ازادگی رشوه خواری بطور غیر قابل تطمیع
Every man has his price . هر کسی یک قیمتی دارد ( قابل تطمیع وپذیرفتن رشوه )
protested اعتراض به رای داور کشتی
protests اعتراض به رای داور کشتی
protest اعتراض به رای داور کشتی
The referee blew for full-time. داور سوت پایان بازی را زد.
protesting اعتراض به رای داور کشتی
flagman داور مخصوص تشخیص امتیاز
backfield جای بازیگر پشت داور
slow whistle تاخیر داور در سوت زدن پس از خطا
officiating بعنوان داور مسابقات را اداره کردن
The referee put a boycott on him . داور اورا از بازی محروم کرد
patrol judge داور برج طول مسیر اسبدوانی
twos دو انگشت داور به معنی دودقیقه اخراج
two دو انگشت داور به معنی دودقیقه اخراج
order of service سوت داور بمعنای دستورسرویس دادن
officiates بعنوان داور مسابقات را اداره کردن
referee's position اعلام کشتی در خاک از سوی داور
officiate بعنوان داور مسابقات را اداره کردن
officiated بعنوان داور مسابقات را اداره کردن
rhadamanthus داور سخت گیر ورشوه خوار
treating جمع اوری اراء با رشوه یا غذا و مشروب دادن به رای دهندگان
jump ball توپی که داور بین دوبازیگر به هوا می اندازد
paddock judge داور سرپرست اماده شدن اسبهای مسابقه
inspector داور برای تشخیص نقض مقررات مسابقه
inspectors داور برای تشخیص نقض مقررات مسابقه
slush funds بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود
slush fund بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود
technical foul خطای شروع بازی واترپولو پیش ازاعلام داور
chest protector لایی کلفت محافظ سینه توپگیریا داور بیس بال
appeal play تقاضای بازیگر برای اعلام رای داور نسبت به خطای حریف
muck rack کسی که عادتا" می خواهدکارمندان خدمات عمومی و یاجمیع مردم را به رشوه خواری و فساد و خلافکاری متهم کند
adjudicates تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicated تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
observer گواه تعیین شده از طرف کمیته برگزارکننده مسابقه گلف برای گزارش دادن نقض مقررات به داور
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com