Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (10 milliseconds)
English	Persian
tanner	دباغ پوست پیرا
Other Matches
tanner	[پوست اصلاح شده توسط دباغ که گاه حاشیه فرش ها و یا در پشت فرش یا چرمسازی مورد استفاده قرار می گیرد.]
abscissa	پیرا
circumpolar stars	ستارگان پیرا قطبی
barker	دباغ
tanneries	دباغ خانه
tannage	دباغ خانه
tannery	دباغ خانه
tan yard	دباغ خانه
endermic	انجه که درروی پوست یا دربین پوست عمل میکند
scleroderma	مرض پینه خوردگی پوست تصلب پوست
dermatological	مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
skins	پوست کندن با پوست پوشاندن
skinned	پوست کندن با پوست پوشاندن
skin	پوست کندن با پوست پوشاندن
skinning	پوست کندن با پوست پوشاندن
slough	پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
tegumnentum	پوست طبیعی پوست
peels	پوست انداختن پوست
peel	پوست انداختن پوست
circumpolar constellation	صورتهای فلکی دور قطبی صورتهای فلکی پیرا قطبی
xanthochroid	شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
glume	پوست
swanskin	پوست قو
goats	پوست بز
cuticle	پوست
tunc	پوست
peel	پوست
dermatalgia	پوست
tegmentum	پوست
tegmen	پوست
rinds	پوست
rind	پوست
stripper	پوست کن
strippers	پوست کن
cortices	پوست
cortex	پوست
hide	پوست
parer	پوست کن
hides	پوست
peltry	پوست
dermis	پوست
crustal	پوست
integument	پوست
neurilemma or lema	پوست پی
skinless	بی پوست
goatskins	پوست بز
goatskin	پوست بز
skinner	پوست کن
husk	پوست
peeling	پوست
husks	پوست
bark	پوست
skinning	پوست
shells	پوست
skinned	پوست
skin	پوست
goat	پوست بز
shale	پوست
hulls	پوست
hull	پوست
flayer	پوست کن
shell	پوست
barking	پوست
peels	پوست
encrustations	پوست
skins	پوست
encrustation	پوست
barks	پوست
shelling	پوست
barked	پوست
scalp	پوست سر
dermatozoa	انگلهای پوست
dermatosis	اماس پوست
entoderm	درون پوست
erythema	التهاب پوست
dermatopathy	ناخوشی پوست
dermatology	پوست شناسی
ecdysis	پوست اندازی
drum head	پوست طبل
drumhead	پوست طبل
endoderm	درون پوست
dry bones	پوست واستخوان
desquamate	پوست انداختن
dermotropic	پوست گرای
dermotropic	متمایل به پوست
ectorderm	برون پوست
egg shell	پوست تخم
dermoidal	شبیه پوست
ecdysis	پوست ریختن
desquamate	پوست ریختن
dermoid	پوست مانند
dermoid	شبیه پوست
dermoidal	پوست مانند
parchmenty	پوست مانند
dermatoid	پوست مانند
albinism	سفیدی پوست
aboveboard	پوست کنده
taxidermy	پوست ارایی
chafing	پوست رفتگی
chafes	پوست رفتگی
chafe	پوست رفتگی
skins	پوست پوستی
debark	پوست کندن از
skinning	پوست پوستی
skinned	پوست پوستی
skin	پوست پوستی
beavers	پوست سگ ابی
beaver	پوست سگ ابی
crusted	پوست دار
peeled	پوست کنده
alphosis	بیرنگی پوست
apple peel	پوست سیب
barky	پوست دار
dermatography	شرح پوست
dermatographia	پوست نگاری
derm	زیر پوست
decorticate	پوست کندن از
cutis	پوست زیرین
cuticular	پوست مانند
cuticular	وابسته به پوست
picked	پوست کنده
calfskin	پوست گوساله
calf skin	پوست گوساله
broadtail	پوست بره
blach hulled	سیاه پوست
bast	پوست درخت
corticated	پوست دار
corticate	پوست دار
scalps	پوست کندن از سر
skin and bone	پوست واستخوان
Afrikaner	سفید پوست
Afrikaners	سفید پوست
encrustation	پوست زخم
encrustations	پوست زخم
peeler	پوست کننده
whity	سفید پوست
whitey	سفید پوست
skin effect	اثر پوست
skinner	پوست فروش
skiver	پوست تراش
slipe	پوست کندن از
taxidermist	پوست ارا
tegmentum	پوست طبیعی
thick skinned	پوست کلفت
thin skinned	پوست نازک
transcutaneal	عبورکننده از پوست
sheep skin	پوست گوسفند
chap	ترک [در پوست]
chap	شکاف [در پوست]
chap	خشگی پوست
to strip something off	کندن [پوست]
onion skin	پوست پیاز
shuck	پوست نخودوغیره
ethiope	سیاه پوست
hardshell	سخت پوست
hulled	پوست کنده
husked	پوست کنده
hypodermis	پوست زیرین
impassiveness	پوست کلفتی
in plain english	پوست کنده
kid skin	پوست بزغاله
kipskin	دسته پوست
malacodermous	نرم پوست
malicorium	پوست انار
hard shell	سخت پوست
glumaceous	پوست دار
ethiopian	سیاه پوست
excoriate	پوست کندن از
excoriation	پوست رفتگی
excorticate	پوست کندن
unhusk	پوست کندن
exuviate	پوست انداختن
fellmonger	پوست فروش
fellmonger	دلال پوست
flench	پوست کندن
flense	پوست کندن
melanic	سیاه پوست
melanotic	سیاه پوست
mesoderm	میان پوست
percutaneous	از راه پوست
periderm	پوست برونی
periderm	پوست اطراف
phyma	برامدگی پوست
pityriasis	شوره پوست
rhytidome	پوست درخت
ross	پوست درخت
ross	پوست کندن
scalable	پوست کندنی
scarf skin	پوست برونی
peltmonger	پوست فروش
parer	پوست تراش
moleskin	پوست کورموش
molt	پوست اندازی
negress	زن سیاه پوست
onionskin	پوست پیاز
oxhide	پوست گاو
pachydermatous	ستبر پوست
pachydermatous	پوست کلفت
pachydrmatous	پوست کلفت
papillose	مانندبرامدگی پوست

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com