English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 160 (8 milliseconds)
English Persian
compose sequence دخشه ساختگی
Other Matches
optical character recognition تشخیص نوری دخشه تشخیص کاراکتر نوری شناسایی نوری دخشه بازشناسی نوری دخشه بازشناسی کاراکتر نوری
asterisk دخشه
special character دخشه
character generator دخشه زا
characters دخشه
asterisks دخشه
character دخشه
blank character دخشه
check character دخشه مقابلهای
coded character دخشه رمزی
forbidden character دخشه ممنوعه
control character دخشه کنترل
floating charactep دخشه شناور
control character دخشه کنترلی
escape charaoter دخشه گریز
characters per second دخشه بر ثانیه
backspace character دخشه پسبرد
blank character دخشه فاصله
character based program برنامه دخشه
character density تراکم دخشه ها
character per inch دخشه در اینچ
character per second دخشه در ثانیه
character reader دخشه خوان
character recognition دخشه شناسی
characters دخشه کاراکتر
gap character دخشه شکاف پر کن
swash دخشه متون
numeric character دخشه عددی
rub out character دخشه پاک کن
optical character دخشه نوری
magnetic character دخشه مغناطیسی
special character دخشه ویژه
character دخشه کاراکتر
null character دخشه پوچ
graphic character دخشه نگارهای
sign character دخشه علامت نما
oversrike چاپ مضاعف دخشه
optical character reader دخشه خوان نوری
separating character دخشه جدا ساز
line feed character دخشه تعویض پذیر
new line character دخشه تعویض سطر
functional character دخشه وفیفه بندی
illigal character دخشه غیر مجاز
accuracy control character دخشه یا کاراکتر کنترل دقت
cpi Inch Per Character دخشه در اینچ
to kern a letter فاصله دخشه ای را با کاهش منظم کردن
ocr Recognition OpticalCharacter تشخیص نوری دخشه
automatic kerning کاهش [و تنظیم ] خودکار فاصله دخشه ها [فناوری چاپ]
autokerning کاهش [و تنظیم ] خودکار فاصله دخشه ها [فناوری چاپ]
ersatz ساختگی
colourable ساختگی
pinchbeck زر ساختگی
colorable ساختگی
affected ساختگی
fictional ساختگی
mocked ساختگی
dummy ساختگی
make believe ساختگی
dummies ساختگی
make-believe ساختگی
imitation ساختگی
imitations ساختگی
counterfeit ساختگی
mock ساختگی
bogus ساختگی
mocking ساختگی
mocks ساختگی
forged ساختگی
fictitious ساختگی
sham ساختگی
shams ساختگی
phoney ساختگی
phoneys ساختگی
made up ساختگی
made-up ساختگی
artificial ساختگی
counterfeited ساختگی
spurious ساختگی
whoppers ساختگی
counterfeiting ساختگی
factitious ساختگی
phonies ساختگی
whopper ساختگی
synthetic ساختگی
counterfeits ساختگی
to kern کاهش دادن [و تنظیم کردن ] فاصله دخشه ها [فناوری چاپ]
peg-legs پای ساختگی
quack دروغی ساختگی
quacked دروغی ساختگی
quacking دروغی ساختگی
fleuret گل ساختگی کوچک
make-up داستان ساختگی
quacks دروغی ساختگی
wigs گیس ساختگی
namby ساختگی و بی مغز
wig گیس ساختگی
synthetic rubber لاستیک ساختگی
dummy مصنوعی ساختگی
false ساختگی نادرست
peg-leg پای ساختگی
pseudoproblem مساله ساختگی
fictive ساختگی افسانهای
factitious ساختگی مصنوعی
dummy instruction دستورالعمل ساختگی
dummy argument نشانوند ساختگی
demureness ازرم ساختگی
compose sequence ترتیب ساختگی
dummies ادم ساختگی
dummies ادمک ساختگی
contrived scarcity کمیابی ساختگی
dummies مصنوعی ساختگی
dummy ادم ساختگی
dummy ادمک ساختگی
made مصنوع ساختگی
artificial intelligence هوش ساختگی
dummy module رویه ساختگی
dummy module برنامه ساختگی
factitiousness ساختگی بودن
fabricated language زبان ساختگی
dummy variable متغیر ساختگی
factitious disorder اختلال ساختگی
faggot vote رای ساختگی
fictitiousness ساختگی بودن
dummy stimuli محرکهای ساختگی
fagot vote رای ساختگی
padding کلمات یارکوردهای ساختگی
ruise شایعات داستان ساختگی
demurely با ازرم باوقاروشرم ساختگی
secundine artem بطور ساختگی یا مصنوعی
fly book قوطی مگس ساختگی
false ساختگی غیر واقعی
artificially بطور مصنوعی یا ساختگی
venetian pearl مروارید ساختگی توپر
sham marriage عروسی ساختگی یا دروغی
curcumin رنگ نارنجی ساختگی
phony حقه باز ساختگی
mim باوقار ساختگی کمرو
dummy argument ارگومان یا نشانوند ساختگی
artificiality مصنوعی یا ساختگی بودن
make up ساختمان یاحالت داستان ساختگی
non-events رویداد ملامت انگیز یا ساختگی
apocryphal دارای اعتبار مشکوک ساختگی
non-event رویداد ملامت انگیز یا ساختگی
computed price قیمت ساختگی معادل administeredprice
pretendedly بطور ساختگی یا بخود بسته
pseud پیشوند بمعنی "کاذب " و " ساختگی " و "دروغ "
pseudo پیشوند بمعنی " کاذب " و "ساختگی " و " دروغ "
pseuds پیشوند بمعنی "کاذب " و " ساختگی " و "دروغ "
kill devil طعمه ساختگی که دراب چرخ میخورد
to put on frills سیمای ساختگی بخود دادن بادکردن
artifici tooth دندان مصنوعی یا ساختگی یاعملی یا دستی
price as natural ice یخ ساختگی بهمان بهای یخ طبیعی فروخته میشد
bionic وابسته به کار گذاشتن اعضای ساختگی در بدن
thermosetting plastics پلیمرهای ساختگی که در اثرگرما بصورت شیمیایی وبازگشت ناپذیر تغییر میکند
kerning کاهش دادن فضای خالی میان دو حرف معین کاهش فاصله دخشه ها
magnetic ink character recognition تشخیص کاراکترهای جوهرمغناطیسی بازشناسی کاراکتربا جوهر مغناطیسی دخشه شناسی مرکب مغناطیسی
thermoplastics پلیمرهای ساختگی که میتوان انها را به دفعات نرم کرده وبه شکل دیگری دراورد
character set دخشگان مجموعه دخشه ها مجموعه کاراکترها
wheel satellite ماهوارهای که بصورت دایرهای ساخته شده و معمولابرای پایداری وضعیت یا واردساختن گرانش ساختگی به سرنشینان دوران میکند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com