Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 150 (6 milliseconds)
English
Persian
control character
دخشه کنترلی
Other Matches
supervisory
ترکیب کدهای کنترلی که در شبکه ارتباط دادهای یک تابع کنترلی ایجاد می کنند
optical character recognition
تشخیص نوری دخشه تشخیص کاراکتر نوری شناسایی نوری دخشه بازشناسی نوری دخشه بازشناسی کاراکتر نوری
basic
بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
basics
بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
character generator
دخشه زا
character
دخشه
blank character
دخشه
asterisk
دخشه
asterisks
دخشه
special character
دخشه
characters
دخشه
character per second
دخشه در ثانیه
character reader
دخشه خوان
character recognition
دخشه شناسی
character per inch
دخشه در اینچ
character density
تراکم دخشه ها
character based program
برنامه دخشه
blank character
دخشه فاصله
backspace character
دخشه پسبرد
characters per second
دخشه بر ثانیه
check character
دخشه مقابلهای
special character
دخشه ویژه
rub out character
دخشه پاک کن
optical character
دخشه نوری
numeric character
دخشه عددی
null character
دخشه پوچ
magnetic character
دخشه مغناطیسی
graphic character
دخشه نگارهای
gap character
دخشه شکاف پر کن
forbidden character
دخشه ممنوعه
escape charaoter
دخشه گریز
control character
دخشه کنترل
compose sequence
دخشه ساختگی
coded character
دخشه رمزی
swash
دخشه متون
floating charactep
دخشه شناور
characters
دخشه کاراکتر
character
دخشه کاراکتر
functional character
دخشه وفیفه بندی
illigal character
دخشه غیر مجاز
line feed character
دخشه تعویض پذیر
new line character
دخشه تعویض سطر
optical character reader
دخشه خوان نوری
oversrike
چاپ مضاعف دخشه
separating character
دخشه جدا ساز
sign character
دخشه علامت نما
accuracy control character
دخشه یا کاراکتر کنترل دقت
cpi
Inch Per Character دخشه در اینچ
ocr
Recognition OpticalCharacter تشخیص نوری دخشه
to kern a letter
فاصله دخشه ای را با کاهش منظم کردن
control character
علامت کنترلی
control measures
اقدامات کنترلی
control measures
مقررات کنترلی
control function
تابع کنترلی
control field
میدان کنترلی
control data
داده کنترلی
control counter
شماره کنترلی
control character
کاراکتر کنترلی
control memory
حافظه کنترلی
control programs
برنامههای کنترلی
control punch
منگنه کنترلی
monitor
یک برنامه کنترلی
monitored
یک برنامه کنترلی
monitors
یک برنامه کنترلی
control structure
ساختار کنترلی
control status
وضعیت کنترلی
control statement
جمله کنترلی
control signals
علائم کنترلی
control signals
سیگنالهای کنترلی
control punch
پانچ کنترلی
control words
کلمات کنترلی
automatic kerning
کاهش
[و تنظیم ]
خودکار فاصله دخشه ها
[فناوری چاپ]
autokerning
کاهش
[و تنظیم ]
خودکار فاصله دخشه ها
[فناوری چاپ]
control measures
پیش گیریهای کنترلی
to kern
کاهش دادن
[و تنظیم کردن ]
فاصله دخشه ها
[فناوری چاپ]
header
قالب و اطلاعات کنترلی است
headers
قالب و اطلاعات کنترلی است
control read only memory
حافظه فقط خواندنی کنترلی
countermeasures
پیش گیریهای متقابل اقدامات کنترلی
forth
زبان برنامه نویس کامپیوتر در برنامههای کنترلی
tabs
کلید کنترلی که ستونهای خروجی را مشخص میکند
boost control
سیستم کنترلی برای نگهداشتن فشار بوستر
administrators
بخش کنترلی سیستم مدیریت پایگاه داده ها
tab
کلید کنترلی که ستونهای خروجی را مشخص میکند
air traffic control radar system
راداری کمکی در سیستم کنترلی ترافیک هوایی
administrator
بخش کنترلی سیستم مدیریت پایگاه داده ها
aerospace vehicle
هر رسانگر کنترلی که قادر به پرواز در هوا و فضا باشد
networks
اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
network
اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
messages
اطلاعی که به کاربر بدون مسیریابی یا داده کنترلی شبکه
networking
اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
bi directional
داده یا خط کنترلی که میتواند سیگنال ها را در دو جهت ارسال کند
message
اطلاعی که به کاربر بدون مسیریابی یا داده کنترلی شبکه
record
رکورد و داده کنترلی ذخیره شده روی رسانه پشتیبان
envelope
بسته داده ارسالی حاوی اطلاعات تصحیح خطا و کنترلی
envelopes
بسته داده ارسالی حاوی اطلاعات تصحیح خطا و کنترلی
mp/m
برنامه کنترلی چند برنامهای برای ریزکامپیوترهاforicrocomputers Program ultiprogrammingControl
cancelling
کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود
modes
وضعیت تقسیم که در آن سیگنالهای کنترلی برای انتخاب توابع دریافت می شوند
secondary
کانال دوم که حاوی اطلاعات کنترلی ارسالی همزمان با داده باشد
mode
وضعیت تقسیم که در آن سیگنالهای کنترلی برای انتخاب توابع دریافت می شوند
cancels
کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود
cancel
کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود
bell character
کد کنترلی که باعث میشود ماشین یک سیگنال قابل شنیدن ایجاد کند
waste gate
مکانیزم کنترلی برای توربین گازهای خروجی موتورهای دارای توربوشارژر
hierarchical communications system
روش اختصاص توابع کنترلی و پردازش در شبکهای از کامپیوتر که برای کارها مناسبند
flag
ترتیب کد که به گیرنده اطلاع میدهد که حروف بعدی بیان کننده عملیات کنترلی است
adjunct register
ثبات بیت که در آن بیتهای ابتدایی اطلاعات کنترلی و سایر بیتها در اختیار برنامه است
vertical
بخشی از سیستم کنترلی چاپگر که قالب عمودی متن چاپ شده را کنترل میکند
feedback
اطلاعات مربوط به تاثیرات سیگنال کنترلی روی وسیله یا ماشین که به کامپیوترکنترلی برمی گرددو
flags
ترتیب کد که به گیرنده اطلاع میدهد که حروف بعدی بیان کننده عملیات کنترلی است
kerning
کاهش دادن فضای خالی میان دو حرف معین کاهش فاصله دخشه ها
magnetic ink character recognition
تشخیص کاراکترهای جوهرمغناطیسی بازشناسی کاراکتربا جوهر مغناطیسی دخشه شناسی مرکب مغناطیسی
saved
محل ذخیره سازی موقت درحافظه اصلی که برای ثباتها و داده کنترلی به کارمی رود
channel
دستوری به کانال یا واحد کنترل که حاوی اطلاعات کنترلی مثل انتخاب داده یا ریشه هاست
save
محل ذخیره سازی موقت درحافظه اصلی که برای ثباتها و داده کنترلی به کارمی رود
channeled
دستوری به کانال یا واحد کنترل که حاوی اطلاعات کنترلی مثل انتخاب داده یا ریشه هاست
channels
دستوری به کانال یا واحد کنترل که حاوی اطلاعات کنترلی مثل انتخاب داده یا ریشه هاست
channelled
دستوری به کانال یا واحد کنترل که حاوی اطلاعات کنترلی مثل انتخاب داده یا ریشه هاست
channeling
دستوری به کانال یا واحد کنترل که حاوی اطلاعات کنترلی مثل انتخاب داده یا ریشه هاست
saves
محل ذخیره سازی موقت درحافظه اصلی که برای ثباتها و داده کنترلی به کارمی رود
input/output
اتصالاتی که به داده و سیگنالهای کنترلی امکان انتقال بین CPU و حافظه یا وسیله جانبی میدهد
escape character
ترتیب ارسال کد که به گیرنده اعلام میکند که حروف مقابل کمکی برای اعمال کنترلی هستند
frame
1-فضایی روی نوار مغناطیسی برای یک کد حرف . 2-بسته داده ارسالی حاوی اطلاعات کنترلی و مسیر
contrasted
دکمه کنترلی روی صفحه نمایش که اختلاف بین e-ton سیاه و سفید یا رنگها را تغییر میدهد
contrast
دکمه کنترلی روی صفحه نمایش که اختلاف بین e-ton سیاه و سفید یا رنگها را تغییر میدهد
contrasting
دکمه کنترلی روی صفحه نمایش که اختلاف بین e-ton سیاه و سفید یا رنگها را تغییر میدهد
contrasts
دکمه کنترلی روی صفحه نمایش که اختلاف بین e-ton سیاه و سفید یا رنگها را تغییر میدهد
character set
دخشگان مجموعه دخشه ها مجموعه کاراکترها
loops
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loop
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
looped
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
initialize
تنظیم مقادیر یا پارامترها یا خط وط کنترلی به مقادیر اولیه اش تا امکان شروع مجدد برنامه یا فرآیند را بدهد
CTR
کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترلی به کامپیوتر می فرستد
attribute
هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است
attributing
هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است
plotters
نرم افزار مخصوص که دستورات ساده را به دستورات پیچیده کنترلی تبدیل میکند تا رسام را هدایت کند
plotter
نرم افزار مخصوص که دستورات ساده را به دستورات پیچیده کنترلی تبدیل میکند تا رسام را هدایت کند
attributes
هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است
collective pitch control
کنترلی در رتورگرافی که زاویه تیغه یا پیچ همه تیغه ها را بطور یکسان و مستقل از وضعیت سمتی انها تغییرمیدهد
ansi
ترتیبی از حروف کنترلی صفحه نمایش ANSI که رنگها و خصوصیات متن را روی صفحه کنترل میکند این ترتیب با کلید ESC و شروع میشود
statements
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
statement
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
signal
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signalled
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signaled
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
arms control measures
مقررات کنترل جنگ افزار اقدامات کنترلی جنگ افزار
ansi
برنامه مستقیم نرم افزاری کوچک که کدهای کنترلی صفحه نمایش ANSI را تفسیر میکند و صفحه نمایش را کاملا کنترل میکند
negative acknowledgement
کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com