English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (7 milliseconds)
English Persian
key entry دخول کلیدی
Search result with all words
keyboard enirv دخول صفحه کلیدی
Other Matches
entry دخول
intrusions دخول
incoming دخول
ingress دخول
infare دخول
arrivals دخول
admission دخول
admissions دخول
intromission دخول
introit دخول
introgression دخول
ingoing دخول
penetration دخول
intrusion دخول
arrival دخول
admitance دخول
entree دخول
scroll کلیدی
scrolls کلیدی
key currencies کلیدی
log on دخول به سیستم
log in دخول به سیستم
inlet ورود دخول
accession دخول پیشرفت
admitance اجازهء دخول
consummation of marriage دخول در زناشویی
admittance ورود دخول
intrusiveness دخول سرزده
intravasation دخول ابگونهای در
entry point نقطه دخول
watertight مانع دخول اب
login دخول به سیستم
inlets ورود دخول
obtrusiveness دخول ناخوانده
reebtry دخول مجدد
inclusion دخول شمول
water tight مانع دخول اب
reentrance دخول مجدد
entry side جهت دخول
entry plan طرح دخول به سر پل
entering through مجرای دخول
ingress and egress دخول و خروج
insinuation دخول غیرمستقیم
obtrusion دخول ناخوانده
entry condtion شرط دخول
access اجازه دخول
accessed اجازه دخول
accesses اجازه دخول
impervious مانع دخول
accessing اجازه دخول
entry instruction دستورالعمل دخول
keylock قفل کلیدی
keyed access دستیابی کلیدی
keypunch منگنه کلیدی
keyword واژه کلیدی
multikey چند کلیدی
key verification بازبینی کلیدی
key projects طرحهای کلیدی
keyword کلمه کلیدی
key industries صنایع کلیدی
keyspace فاصله کلیدی
mattriculation دخول در دانشکده یادانشگاه
inlets خور راه دخول
let in اجازه دخول دادن
passport وسیله دخول کلید
catch بل گرفتن دخول پارو در اب
insinuation نفوذ دخول تدریجی
ingress حق دخول اجازه ورود
inlet خور راه دخول
hilum محل دخول رگ وپی
to let in اجازه دخول دادن
tightest مانع دخول هوا یا اب
tighter مانع دخول هوا یا اب
tight مانع دخول هوا یا اب
intrant دخول رسمی وقانونی
entranced حق ورود دروازهء دخول
entrance حق ورود دروازهء دخول
enter اجازه دخول دادن
entrancing حق ورود دروازهء دخول
enters اجازه دخول دادن
passports وسیله دخول کلید
entrances حق ورود دروازهء دخول
entered اجازه دخول دادن
keyboard perforator سوراخ کن صفحه کلیدی
keyword in context کلمه کلیدی در متن
keypad صفحه کلیدی با کلیدهای
key [حرکت کلیدی شطرنج]
kwic کلمه کلیدی در متن
matriculation دخول یا نام نویسی در دانشگاه
competition clause شرط ممانعت از دخول دیگران
intrusions دخول سرزده و بدون اجازه
initiatory دخولی وابسته به ایین دخول
intrusion دخول سرزده و بدون اجازه
manhole محل دخول استوانهای شکل
manholes محل دخول استوانهای شکل
You gave me the wrong key . کلیدی که به من دادی عوضی بود
skeleton key کلیدی که چندین قفل را بازکند
ksr کلمه کلیدی ارسال-پذیرش
key کلیدی که یک حرف را تولید میکند
skeleton keys کلیدی که چندین قفل را بازکند
navigation چند رسانهای با کلمات کلیدی
tight کیپ مانع دخول هوا یا اب یا چیزدیگر
intussusception دخول بخشی از روده در بخش دیگر
this ticket admits one با این بلیط یک تن را اجازه دخول می دهند
introsusception دخول بخشی از روده در بخش دیگر
tightest کیپ مانع دخول هوا یا اب یا چیزدیگر
reentry phase مرحله دخول مجدد موشک درجو
tighter کیپ مانع دخول هوا یا اب یا چیزدیگر
wall mounted switch کلیدی که روی دیوار نصب میشود
pause key [کلیدی که موقتا فرآیند را قطع میکند]
bass clef کلیدی که زیر f ومیان cقرار میگیرد
softest کلیدی که به وسیله برنامه تغییر میکند
key کلیدی که ورودیهای یک رکورد را مشخص میکند
softer کلیدی که به وسیله برنامه تغییر میکند
soft کلیدی که به وسیله برنامه تغییر میکند
homes کلیدی که نشانه گر را به شروع خط متن می برد
home کلیدی که نشانه گر را به شروع خط متن می برد
initiatory rites ایین دخول کسی در انجمنی بادستور ویژه
snorkel لوله دخول وخروج هوا درزیر دریایی
porte cochere در بزرگ برای دخول گردونه هابحیاط خانه
schnorkel لوله دخول وخروج هوا درزیر دریایی
snorkels لوله دخول وخروج هوا درزیر دریایی
case کلیدی که حروف را از بزرگ به کوچک تبدیل میکند
cases کلیدی که حروف را از بزرگ به کوچک تبدیل میکند
enters کلیدی که بیان کننده انتهای یک ورودی یا یک خط از متن
entered کلیدی که بیان کننده انتهای یک ورودی یا یک خط از متن
enter کلیدی که بیان کننده انتهای یک ورودی یا یک خط از متن
key کلیدی که کار مخصوص یا مجموعه دستوراتی دارد
key کلیدی که تابع دومی برای آن کلید دارد.
ascii صفحه کلیدی که همه حروف ASC II را دارد
alphanumeric صفحه کلیدی که شامل حروف و اعداد است
attentions کلیدی در ترمینال که به پردازنده سیگنال وقفه می فرستد
attention کلیدی در ترمینال که به پردازنده سیگنال وقفه می فرستد
passkey کلیدی که چند قفل را باز کند مفتاح
drain joints فاصله بین تنبوشههای زهکش به منظور دخول اب به تنبوشه ها
lipotropic موادی که سبب دخول چربی در واکنشهای بدن میگردند
key کد عددی برای معرفی کلیدی که انتخاب شده است
paged کلیدی که محل نشانه گر را به اندازه خط وط یک صفحه حرکت دهد
pages کلیدی که محل نشانه گر را به اندازه خط وط یک صفحه حرکت دهد
key کلیدی که برای اندیس گذاری رکورد به کار می رود.
hexadecimal notation صفحه کلیدی که حاوی کلیدهای مبنای شانزده باشد
page کلیدی که محل نشانه گر را به اندازه خط وط یک صفحه حرکت دهد
backspace کلیدی که باعث برگشت یک واحد به عقب یا چپ نشانه گر میشود
prtsc کلیدی که محتوای موجود روی صفحه را به چاپگر بفرستد
softest صفحه کلیدی که کار کلیدها با برنامه تغییر میکند
softer صفحه کلیدی که کار کلیدها با برنامه تغییر میکند
soft صفحه کلیدی که کار کلیدها با برنامه تغییر میکند
hex صفحه کلیدی که حاوی کلیدهای مبنای شانزده باشد
debut نخستین مرحله دخول در بازی یا جامعه شروع بکار کردن
debuts نخستین مرحله دخول در بازی یا جامعه شروع بکار کردن
conscientious objectors کسی که بعلل اخلاقی یا عقایدمذهبی از دخول در ارتش خودداری کند
conscientious objector کسی که بعلل اخلاقی یا عقایدمذهبی از دخول در ارتش خودداری کند
pages کلیدی که محل نمایشگر را با تعداد خط وط صفحه نمایش پایین می برد
click نگه داشتن و آزاد کردن کلیدی از صفحه کلید یا mouse
carriage return سیگنال یا کلیدی که به شروع خط بعد کاغذ یا صفحه نمایش می رود
clicked نگه داشتن و آزاد کردن کلیدی از صفحه کلید یا mouse
clicks نگه داشتن و آزاد کردن کلیدی از صفحه کلید یا mouse
page کلیدی که محل نمایشگر را با تعداد خط وط صفحه نمایش پایین می برد
paged کلیدی که محل نمایشگر را با تعداد خط وط صفحه نمایش پایین می برد
finishing school اموزشگاهی که زنان جوان رابرای دخول درجامعه اماده ومهذب میسار
finishing schools اموزشگاهی که زنان جوان رابرای دخول درجامعه اماده ومهذب میسار
ends روی صفحه کلید IBM PC کلیدی که نشانه گر را به انتهای خط فعلی میبرد
hypermedia متن با کلمات کلیدی خاص که قادر به نمایش تصویر و صوت باشد
codepages تعریف حرفی که توسط کلیدی از صفحه کلید ایجاد شده است
repeat کلیدی روی صفحه کلید که حرف انتخاب شده را تکرار میکند
repeats کلیدی روی صفحه کلید که حرف انتخاب شده را تکرار میکند
ended روی صفحه کلید IBM PC کلیدی که نشانه گر را به انتهای خط فعلی میبرد
end روی صفحه کلید IBM PC کلیدی که نشانه گر را به انتهای خط فعلی میبرد
cursors کلیدی در صفحه کلید که به نشانه گر اجازه میدهد در جهتهای مختلف حرکت کند
cursor کلیدی در صفحه کلید که به نشانه گر اجازه میدهد در جهتهای مختلف حرکت کند
capitals کلیدی روی صفحه کلید که باعث میشود همه حروف بزرگ نوشته شوند
caps کلیدی روی صفحه کلید که باعث میشود همه حروف بزرگ نوشته شوند
insert کلیدی که برنامه کلمه پرداز یا ویرایشگر را وارد حالت درج و نه نوشتن مجدد میکند
ins key کلیدی که کلمه پرداز یا برنامه ویرایشگر را وارد حالت درج و نه نوشتن مجدد میکند
inserts کلیدی که برنامه کلمه پرداز یا ویرایشگر را وارد حالت درج و نه نوشتن مجدد میکند
inserting کلیدی که برنامه کلمه پرداز یا ویرایشگر را وارد حالت درج و نه نوشتن مجدد میکند
insert key کلیدی که برنامه کلمه پرداز یا ویرایشگر را وارد حالت درج و نه نوشتن مجدد میکند
tactile صفحه کلیدی که حاوی نشانههای مخصصوص برای انتخاب کلید باشد مثل ایجاد صدا
key کلیدی که نشانه گر یا نوک چاپ را به ابتدای خط بعد روی صفحه یا ماشین تایپ یا چاپگر می برد
returning کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
returned کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
return کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
keyboard terminal صفحه کلیدی شبیه به دستگاه ماشین تحریر که اجازه میدهد تا اطلاعات به درون یک سیستم کامپیوتری وارد شود
blind keyboard صفحه کلیدی که خروجی آن نشان داده نمیشود ولی مستقیماگ روی نوار یا دیسک مغناطیسی ضبط میشود
pooler وسیلهای برای یکپارچه کردن و یا تبدیل داده کلیدی ورودی به صورتی که قابل قبول کامپیوتر اصلی باشد
returns کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
rollover میانگیری که میتواندکاراکترها و فرمانهای تحریر شده را به هنگام بالابودن سرعت دخول انها نسبت به پردازش کامپیوتر ذخیره کند
master clear کلیدی روی بعضی ازکنسولهای کامپیوتری که ثباتهای عملیاتی را پاک کردن و انها را برای حالت جدید عملیات اماده میکند
escape character کلیدی روی صفحه کلید که به کاربر امکان وارد کردن کد espace را میدهد برای کنترل حالت ابتدایی یا عملیات کامپیوتر
squared تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
square تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squares تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squaring تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
edited کلیدی که تابعی را آغاز میکند که استفاده از ویرایشگر را ساده تر میکند
edit کلیدی که تابعی را آغاز میکند که استفاده از ویرایشگر را ساده تر میکند
ctrl break در DOS فرمان صفحه کلیدی که اخرین فرمان داده شده رالغو میکند
del کلیدی در صفحه کلید که نشانه گر را یک حرف به عقب برمی گرداند و آن حرف را پاک میکند
record کلیدی در دستگاه ضبط کننده برای بیان امادگی ضبط سیگنال ها روی رسانه
num lock key کلیدی که کارایی قسمت عددی صفحه کلید را از کنترل نشانه گر به ورودی عددی تط بیق میدهد
CTR کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترلی به کامپیوتر می فرستد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com