English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English Persian
To comment on something ( someone ) . درباره چیزی ( کسی ) نظردادن
Other Matches
queried پرسیدن درباره چیزی یا پیشنهاد اینکه چیزی غلط است
querying پرسیدن درباره چیزی یا پیشنهاد اینکه چیزی غلط است
query پرسیدن درباره چیزی یا پیشنهاد اینکه چیزی غلط است
queries پرسیدن درباره چیزی یا پیشنهاد اینکه چیزی غلط است
to gripe نق نق زدن [درباره چیزی]
to kvetch [American E] [about something] نق نق زدن [درباره چیزی]
to kvetch [American E] [about something] قر زدن [درباره چیزی]
to crab [American E] [about something] قر زدن [درباره چیزی]
to bitch [American E] [about something] قر زدن [درباره چیزی]
to nag [about something] قر زدن [درباره چیزی]
to moan قر زدن [درباره چیزی]
to gripe قر زدن [درباره چیزی]
to grouch قر زدن [درباره چیزی]
to grouse [about somt.] قر زدن [درباره چیزی]
to crab [American E] [about something] نق نق زدن [درباره چیزی]
to bitch [American E] [about something] نق نق زدن [درباره چیزی]
to nag [about something] نق نق زدن [درباره چیزی]
to grouch نق نق زدن [درباره چیزی]
to grouse [about somt.] نق نق زدن [درباره چیزی]
to moan نق نق زدن [درباره چیزی]
to obtaini. on anything درباره چیزی اگاهی یافتن
to moan گله کردن [درباره چیزی]
to grouch ناله کردن [درباره چیزی]
to grouse [about somt.] غرغر کردن [درباره چیزی]
to gripe ناله کردن [درباره چیزی]
to moan ناله کردن [درباره چیزی]
to put something to the vote درباره چیزی رای دادن
to nag [about something] غرغر کردن [درباره چیزی]
to bitch [American E] [about something] گله کردن [درباره چیزی]
to gripe گله کردن [درباره چیزی]
to crab [American E] [about something] گله کردن [درباره چیزی]
to gripe غرغر کردن [درباره چیزی]
to grouch غرغر کردن [درباره چیزی]
to bitch [American E] [about something] غرغر کردن [درباره چیزی]
to crab [American E] [about something] غرغر کردن [درباره چیزی]
to kvetch [American E] [about something] گله کردن [درباره چیزی]
to kvetch [American E] [about something] غرغر کردن [درباره چیزی]
to grouse [about somt.] ناله کردن [درباره چیزی]
to nag [about something] گله کردن [درباره چیزی]
to grouse [about somt.] گله کردن [درباره چیزی]
to grouch گله کردن [درباره چیزی]
to nag [about something] ناله کردن [درباره چیزی]
to bitch [American E] [about something] ناله کردن [درباره چیزی]
to moan غرغر کردن [درباره چیزی]
To investigate something. درباره چیزی تحقیق کردن
to crab [American E] [about something] ناله کردن [درباره چیزی]
to kvetch [American E] [about something] ناله کردن [درباره چیزی]
To put something to the vote. درباره چیزی رأی گرفتن
bespeak قبلا درباره چیزی صحبت کردن
to negotiate [about; on; for] something [with somebody] گفتگو و معامله کردن [با کسی درباره چیزی]
observe نظردادن
observed نظردادن
observes نظردادن
observing نظردادن
tempest in a teapot <idiom> درباره چیزی که زیاد مهم نیست به هیجان زده شدن
to make a complaint [about] شکایت کردن [درباره] [مثال: ناراضی بودن درباره کالا یا سرویس]
nerds شخصی که صرفا کامپیوتری شده است و به سختی درباره چیزی که مربوط به فناوری نباشد حرف می زند یا فکر میکند
nerd شخصی که صرفا کامپیوتری شده است و به سختی درباره چیزی که مربوط به فناوری نباشد حرف می زند یا فکر میکند
prejudging تصدیق بلا تصور درباره چیزی کردن پیشداوری کردن
prejudges تصدیق بلا تصور درباره چیزی کردن پیشداوری کردن
prejudge تصدیق بلا تصور درباره چیزی کردن پیشداوری کردن
prejudged تصدیق بلا تصور درباره چیزی کردن پیشداوری کردن
refers توجه کردن یا کار کردن یا نوشتن درباره چیزی
referred توجه کردن یا کار کردن یا نوشتن درباره چیزی
refer توجه کردن یا کار کردن یا نوشتن درباره چیزی
help پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helped پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helps پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
to concern something مربوط بودن [شدن] به چیزی [ربط داشتن به چیزی] [بابت چیزی بودن]
re- درباره
quoad درباره
concerning درباره
touching درباره
re- درباره .....
toward درباره
re درباره
about درباره
in re درباره
re درباره .....
on درباره
to watch something مراقب [چیزی] بودن [توجه کردن به چیزی] [چیزی را ملاحظه کردن]
my sentiment toward him عقیده من درباره او
to reflect [on] فکرکردن [درباره]
towards درباره مقارن
of در سوی درباره
respecting درخصوص درباره
gospels بشارت درباره مسیح
attend to نظر دادن درباره
I am certain of it. من درباره اش مطمئن هستم.
all about همه چیز درباره
price expectation انتظارات درباره قیمت
as respects ... درباره ... [با توجه به اینکه... ]
nomographer نویسنده کتاب درباره
monograph رساله درباره یک موضوع
gospel بشارت درباره مسیح
to reflect [on] تامل کردن [درباره]
travelogue سخنرانی درباره مسافرت
monographs رساله درباره یک موضوع
traversabel سخنرانی درباره مسافرت
to think [of] فکر کردن [درباره]
travelogs سخنرانی درباره مسافرت
I am hopeful about the future. درباره آینده امیدوارهستم
travelogues سخنرانی درباره مسافرت
book review مقاله درباره کتاب
parley مذاکره درباره صلح موقت
leader درباره سایر رکوردهای فایل
in qviries r. to the accident پرسش هایی درباره آن رویداد
shoptald گفتگو درباره وضع کسب
parleying مذاکره درباره صلح موقت
idyl چکامه درباره زندگی روستایی
parleys مذاکره درباره صلح موقت
to sit درباره موضوعی جلسه کردن
idylls چکامه درباره زندگی روستایی
render judgement on حکم کردن درباره کسی
leaders درباره سایر رکوردهای فایل
kailyard school مکتب نویسندگی درباره اسکاتلند
I am not aware of that. <idiom> درباره اش آگاه نیستم. [اصطلاح]
symposia مقالات گوناگون درباره یک موضوع
symposium مقالات گوناگون درباره یک موضوع
parleyed مذاکره درباره صلح موقت
symposiums مقالات گوناگون درباره یک موضوع
idyll چکامه درباره زندگی روستایی
help نمایش اطلاعات درباره یک برنامه یا تابع
helped نمایش اطلاعات درباره یک برنامه یا تابع
specification ی درباره تواناییهای برنامه , مشخصات و روش ها
to fancy oneself عقیده خوب درباره خود داشتن
seventh heaven <idiom> شرح دادن درباره خوش بودنت
helps نمایش اطلاعات درباره یک برنامه یا تابع
experts شخصی که درباره موضوعی بسیار می داند
She is very particular ( specific ) about her appearance . درباره سرووضعش خیلی مقید است
globally همه اطلاعات درباره یک شکل یا کار
global همه اطلاعات درباره یک شکل یا کار
vent for surplus theory of trade نظریه تجارت "درباره استفاده از مازاد "
operational اطلاعات درباره عملیات طبیعی سیستم
cycles سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
cycled سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
cycle سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
to think well of a person درباره کسی خوش گمان بودن
dope اطلاعات درباره نتیجه احتمالی مسابقه
expert شخصی که درباره موضوعی بسیار می داند
dopes اطلاعات درباره نتیجه احتمالی مسابقه
permanent income hypothesis فرضیه درامد دائمی درباره مصرف
poetics رسالهای درباره شعر وزیبایی شناسی
to stop somebody or something کسی را یا چیزی را نگاه داشتن [متوقف کردن] [مانع کسی یا چیزی شدن] [جلوگیری کردن از کسی یا از چیزی]
cacogenics رشتهای از علم درباره فسادو خرابی نژاد
consultary response نظر محکمه حقوقی درباره یک دعوی خاص
The officers were brifed on (about) the detailes. افسران درباره جزییات مطلع ( توجیه شدند )
to think badly of somebody درباره کسی نظر [عقیده] بدی داشتن
relevance 1-روش ارتباط چیزی با دیگری .2-اهمیت چیزی دریک موقعیت یا فرآیند
encloses احاطه شدن با چیزی . قرار دادن چیزی درون چیز دیگر
enclosing احاطه شدن با چیزی . قرار دادن چیزی درون چیز دیگر
enclose احاطه شدن با چیزی . قرار دادن چیزی درون چیز دیگر
to appreciate something قدر چیزی را دانستن [سپاسگذار بودن] [قدردانی کردن برای چیزی]
modifying تغییر داده چیزی یا مناسب استفاده دیگر کردن چیزی
pushed فشردن چیزی یا حرکت دادن چیزی با اعمال فشار روی آن
pushes فشردن چیزی یا حرکت دادن چیزی با اعمال فشار روی آن
replace برگرداندن چیزی درجای قبلی , قراردادن چیزی درمحل چیزدیگر
replaces برگرداندن چیزی درجای قبلی , قراردادن چیزی درمحل چیزدیگر
replaced برگرداندن چیزی درجای قبلی , قراردادن چیزی درمحل چیزدیگر
replacing برگرداندن چیزی درجای قبلی , قراردادن چیزی درمحل چیزدیگر
push فشردن چیزی یا حرکت دادن چیزی با اعمال فشار روی آن
via حرکت به سوی چیزی یا استفاده از چیزی برای رسیدن به مقصد
modify تغییر داده چیزی یا مناسب استفاده دیگر کردن چیزی
modifies تغییر داده چیزی یا مناسب استفاده دیگر کردن چیزی
to esteem somebody or something [for something] قدر دانستن از [اعتبار دادن به] [ارجمند شمردن] کسی یا چیزی [بخاطر چیزی ]
I wI'll not comment on this issue. درباره این مطلب اظهار نظری نمی کنم
I have thought long and hard about it. خیلی عمیق و دراز مدت درباره اش فکر کردم.
personals بندهایی از روزنامه که درباره اشخاص خصوصی نوشته میشود
thermostatics اصول نظری یا فرضیه علمی درباره موازنه گرما
mechanics علمی که درباره اثر نیرو بر اجسام بحث میکند
pornography نقاشی یانوشته خارج ازاخلاق درباره مسائل جنسی
significant یاتی درباره یک موضوع بیان میکند , با انتساب مقدار به هر یک
significantly یاتی درباره یک موضوع بیان میکند , با انتساب مقدار به هر یک
controls مربوط به چیزی یا اطمینان یافتن از چیزی که بررسی میشود
covets میل به تملک چیزی کردن طمع به چیزی داشتن
coveting میل به تملک چیزی کردن طمع به چیزی داشتن
covet میل به تملک چیزی کردن طمع به چیزی داشتن
correction صحیح کردن چیزی تغییری که چیزی را درست میکند
to hang over anything سوی چیزی پیشامدگی داشتن بالای چیزی سوارشدن
establishing 1-کثیف و اثبات چیزی . 2-بیان استفاده یا مقدار چیزی
establishes 1-کثیف و اثبات چیزی . 2-بیان استفاده یا مقدار چیزی
establish 1-کثیف و اثبات چیزی . 2-بیان استفاده یا مقدار چیزی
control مربوط به چیزی یا اطمینان یافتن از چیزی که بررسی میشود
to pass by any thing از پهلوی چیزی رد شدن چیزی رادرنظرانداختن یاچشم پوشیدن
controlling مربوط به چیزی یا اطمینان یافتن از چیزی که بررسی میشود
appreciates بربهای چیزی افزودن قدر چیزی را دانستن
appreciated بربهای چیزی افزودن قدر چیزی را دانستن
appreciate بربهای چیزی افزودن قدر چیزی را دانستن
appreciating بربهای چیزی افزودن قدر چیزی را دانستن
to regard somebody [something] as something کسی [چیزی] را بعنوان چیزی بحساب آوردن
rate ارزیابی میزان خوبی چیزی یا بزرگی چیزی
rates ارزیابی میزان خوبی چیزی یا بزرگی چیزی
think nothing of something <idiom> فراموش کردن چیزی ،نگران چیزی بودن
directories لیست نام ها و اطلاعات درباره فایل ها در رسانههای ذخیره سازی
directory لیست نام ها و اطلاعات درباره فایل ها در رسانههای ذخیره سازی
header پانچ کارت حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهای مجموعه
headers پانچ کارت حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهای مجموعه
ip شرکت یا کاربری که اطلاعاتی درباره استفاده سیستم ویدیویی است
herpetology قسمتی ازجانور شناسی که درباره خزندگان وذوحیاتین بحث میکند
histochemistry علمی که درباره پدیدههای شیمیایی سلول وبافت بحث میکند
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com