English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (32 milliseconds)
English Persian
conferred a degree درجه دانشگاهی اعطا کردن
Other Matches
grant اعطا کردن
granted اعطا کردن
grants اعطا کردن
grant a credit اعتباری را اعطا کردن
to grant a request درخواستی را اعطا کردن
enfranchises حقوق مدنی اعطا کردن به
enfranchising حقوق مدنی اعطا کردن به
awarded مقرر داشتن اعطا کردن
enfranchise حقوق مدنی اعطا کردن به
awarding مقرر داشتن اعطا کردن
award مقرر داشتن اعطا کردن
awards مقرر داشتن اعطا کردن
enfranchised حقوق مدنی اعطا کردن به
patenting امتیازیاحق انحصاری بکسی دادن اعطا کردن
patents امتیازیاحق انحصاری بکسی دادن اعطا کردن
patented امتیازیاحق انحصاری بکسی دادن اعطا کردن
patent امتیازیاحق انحصاری بکسی دادن اعطا کردن
collegiate دانشگاهی
graduate study تحصیلات دانشگاهی
academic year سال دانشگاهی
academicals لباس دانشگاهی
academic costume لباس دانشگاهی
extra-mural میان دانشگاهی
lecture notes جزوه درس دانشگاهی
outland trophy جایزه دانشگاهی بازیگرفوتبال
peripheral course دوران پیش دانشگاهی نظامی
european academic research network شبکه پژوهشی دانشگاهی اروپا
awards اعطا
awarded اعطا
vouchsafement اعطا
endowments اعطا
award اعطا
bestowal اعطا
endowment اعطا
awarding اعطا
impartation اعطا
varsity تیم اول دانشگاه یا دانشکده دانشگاهی
dispensation اعطا تقدیر
dispensations اعطا تقدیر
heisman trophy جام هایزمن برای بهترین بازیگر دانشگاهی
alma mater مدرسه یا دانشگاهی که شخص در آن پرورش یافته است
naturalization اعطا یا قبول تابعیت
edict of emancipation ازادی بی قید و شرط اعطا شد
beam attack تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
campus network شبکهای که شبکههای محلی کوچکتر را به هم وصل میکند در هر سازمان یا سایت دانشگاهی
elevation indicator صفحه مدرج درجه طبلک درجه
shoulder patch درجه روی بازوی درجه داران
prize courts به دست امده عنوان غنیمت جنگی اعطا نمیشود
particularism اعطا استقلال سیاسی به کشورها و اجزاء متشکله یک امپراطوری
academe فعالیت هایی که اساتید دانشگاهی انجام می دهند نظیر نوشتن مقاله، تدریس و غیره
sighting bar ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
superelevation درجه ارتفاع درجه بلندی
third class درجه سوم بلیط درجه 3
third-class درجه سوم بلیط درجه 3
graduates درجه بندی کردن
rates درجه بندی کردن
echelonment درجه بندی کردن
graduate درجه بندی کردن
pegs کوشش کردن درجه
peg کوشش کردن درجه
rate درجه بندی کردن
grades درجه بندی کردن
grade درجه بندی کردن
graduating درجه بندی کردن
gradate درجه بندی کردن مخلوط کردن
segregation جدا کردن درجه بندی کردن
gaduate درجه بندی کردن تغلیظ کردن
sighting leaf ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
void از درجه اعتبار ساقط کردن
grade نوع درجه بندی کردن
grades نوع درجه بندی کردن
peering هم درجه کردن بدرجه اشرافی
peered هم درجه کردن بدرجه اشرافی
miter گوشه 09 درجه را نصف کردن
peer هم درجه کردن بدرجه اشرافی
ranks درجه دادن دسته بندی کردن
setting up بستن درجه به سلاح تنظیم کردن
rank درجه دادن دسته بندی کردن
set بستن درجه به سلاح تنظیم کردن
ranked درجه دادن دسته بندی کردن
sets بستن درجه به سلاح تنظیم کردن
degrade کم کردن درجه خفیف کردن
degrades کم کردن درجه خفیف کردن
zeroes قلق گیری کردن تنظیم درجه جنگ افزار
zeros قلق گیری کردن تنظیم درجه جنگ افزار
zero قلق گیری کردن تنظیم درجه جنگ افزار
dialed تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dial تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dialled تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dials تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
brevet درجه افتخاری دادن فرمان درجه افتخاری
grader ماشینی که برای درجه بندی کردن مواد و محصول بکارمیرودو بانها شیب منظم میدهد
emancipation proclamation اعلامیه ازادی بردگان اعلامیهای که در اول ژانویه 3681 به وسیله ابراهام لینکلن رئیس جمهور امریکاصادر و به موجب ان به بردگان سیاهپوست امریکایی ازادی اعطا شد
grade درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grades درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
master at arms درجه دار انتظامات ناو درجه دار ارشد ناو
division police petty officer درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
rating طبقه بندی کردن درجه بندی
ratings طبقه بندی کردن درجه بندی
entomology حشره شناسی [حشره شناسی] [جانور شناسی] [رشته دانشگاهی]
downgrading کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
degrees درجه
tophole درجه یک
rank درجه
ranked درجه
mark درجه
second class درجه دو
low grade کم درجه
gauge glass درجه اب
gauge=gage درجه
topnotch درجه یک
second rate درجه دو
copesetic درجه یک
gage=gauge درجه
marks درجه
proportion درجه
proportions درجه
degree درجه
gage درجه
nobby درجه یک
scalage درجه
top درجه یک
top hole درجه یک
second-rate درجه دو
pitch درجه
ranks درجه
echelons درجه
equally <adv.> به یک درجه
pitches درجه
top-notch درجه یک
just as well <adv.> به یک درجه
copacetic درجه یک
echelon درجه
grade درجه
second class درجه 2
first class درجه یک
run of the mine بی درجه
title درجه
high-class درجه یک
slap-up درجه یک
grades درجه
elevation درجه
clinical thermometer درجه
gauge درجه
kyu درجه
gauges درجه
elevations درجه
titles درجه
aquastat درجه
third rate درجه سه
first string درجه یک
length درجه
lengths درجه
chinical t. درجه
rate درجه
classy درجه یک
scale درجه
number one درجه یک
rates درجه
gauged درجه
third-rate درجه سه
primary alcohol الکل 1 درجه
third rate درجه سوم
calibrate درجه بندی
berated خلع درجه
secondary road جاده درجه دو
adjustability درجه انطباق
rating درجه بندی
grades درجه رتبه
third class road جاده درجه سه
bar sight ستون درجه
gaduate درجه دار
whither بکدام درجه
adjusted elevation درجه تنظیمی
primery amine امین 1 درجه
rating درجه رتبه
primary carbon کربن 1 درجه
berate خلع درجه
third-rate درجه سوم
consistency درجه غلظت
temperatures درجه گرما
temperatures درجه حرارت
baccalaureate درجه باشلیه
secondary carbon کربن 2 درجه
grades درجه شدت
hold a candle to <idiom> درهمان درجه
grade درجه بندی
secondary amine امین 2 درجه
second degree of readiness امادگی درجه دو
grade درجه رتبه
calibrates درجه بندی
fluidity درجه سفتی
grade درجه شدت
berates خلع درجه
oxidation degree درجه اکسایش
fuel grade درجه سوخت
calibrated درجه بندی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com