Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (11 milliseconds)
English	Persian
doctorship	درجه دکتری یا پزشکی
Other Matches
doctorate	درجه دکتری
doctorates	درجه دکتری
doctors	درجه دکتری دادن به
doctored	درجه دکتری دادن به
postdoctoral	درجه فوق دکتری
doctor	درجه دکتری دادن به
doctoring	درجه دکتری دادن به
doctorhood	دکتری
doctoral	دکتری
dictoral	مربوط به دکتری
doctorates	عنوان دکتری
doctorate	عنوان دکتری
theses	رساله دکتری قضیه
thesis	رساله دکتری قضیه
And you are supposed to be a doctor ! some doctor ( physician ) you are !	مثلا" ناسلامتی شما یک دکتری !
beam attack	تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
professional service	تیمهای متخصص پزشکی قسمتهای تخصصی پزشکی
premedical	دوره مقدماتی پزشکی وابسته به پیش پزشکی
elevation indicator	صفحه مدرج درجه طبلک درجه
shoulder patch	درجه روی بازوی درجه داران
otorhinolaryngology	پزشکی گوش و حلق و بینی [پزشکی]
ENT medicine	پزشکی گوش و حلق و بینی [پزشکی]
sighting bar	ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
third-class	درجه سوم بلیط درجه 3
third class	درجه سوم بلیط درجه 3
superelevation	درجه ارتفاع درجه بلندی
sighting leaf	ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
brevet	درجه افتخاری دادن فرمان درجه افتخاری
master at arms	درجه دار انتظامات ناو درجه دار ارشد ناو
division police petty officer	درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
aeromedical unit	یکان تخلیه پزشکی هوایی یکان مسئول تخلیه پزشکی
mark	درجه
nobby	درجه یک
gauge glass	درجه اب
copesetic	درجه یک
copacetic	درجه یک
clinical thermometer	درجه
chinical t.	درجه
marks	درجه
lengths	درجه
second class	درجه 2
length	درجه
scalage	درجه
classy	درجه یک
run of the mine	بی درجه
kyu	درجه
first string	درجه یک
elevation	درجه
elevations	درجه
gauge	درجه
grade	درجه
first class	درجه یک
just as well <adv.>	به یک درجه
echelons	درجه
equally <adv.>	به یک درجه
gage	درجه
grades	درجه
gauges	درجه
gauge=gage	درجه
gauged	درجه
gage=gauge	درجه
echelon	درجه
ranks	درجه
pitches	درجه
pitch	درجه
proportion	درجه
high-class	درجه یک
topnotch	درجه یک
tophole	درجه یک
top hole	درجه یک
proportions	درجه
titles	درجه
title	درجه
number one	درجه یک
slap-up	درجه یک
third-rate	درجه سه
scale	درجه
degree	درجه
third rate	درجه سه
top-notch	درجه یک
aquastat	درجه
degrees	درجه
second class	درجه دو
rates	درجه
rank	درجه
second-rate	درجه دو
top	درجه یک
rate	درجه
low grade	کم درجه
ranked	درجه
second rate	درجه دو
medic	پزشکی
doctorhood	پزشکی
medical	پزشکی
medicines	پزشکی
medicine	پزشکی
medico	پزشکی
doctoral	پزشکی
medical profession	پزشکی
natural philosophy	پزشکی
leech craft	پزشکی
shadings	درجه رنگ
ninth	درنهمین درجه
consistence	درجه غلظت
berating	خلع درجه
brick layer	بنای درجه دو
berates	خلع درجه
graduation	درجه گرفتن
comparative	درجه تفضیلی
confidence level	درجه اطمینان
shade	درجه رنگ
graduation	درجه بندی
centigrade degree	درجه صدبخشی
stair	مرتبه درجه
honorary	درجه افتخاری
ninths	درنهمین درجه
calibration	درجه بندی
shades	درجه رنگ
baume degree	درجه بومه
grading	درجه بندی
adjusted elevation	درجه تنظیمی
puny	درجه پست
adjustability	درجه انطباق
consistency	درجه غلظت
largely	تا درجه زیادی
quantum	درجه میزان
fluidity	درجه سفتی
comparatives	درجه تفضیلی
supremely	با علی درجه
clumps	درجه سردوشی
angle of elevation	زاویه درجه
pinnacle	منتهی درجه
battle sight	شکاف درجه
battle sight	درجه جنگی
bar sight	ستون درجه
bar sight	شکاف درجه
baccslavreate	درجه شوالیه
clumping	درجه سردوشی
clump	درجه سردوشی
clumped	درجه سردوشی
baccalaureate	درجه باشلیه
anti knock property	درجه اکتان
pinnacles	منتهی درجه
cope flask	درجه روئی
rear sight	شکاف درجه
standard rudder	51 درجه سکان
strain hardness	سختی درجه
summated ratings	مجموع درجه ها
superlatively	در درجه عالی
supply sergeant	درجه دارتدارکات
t. far	تا این درجه
tenth rate	درجه دهم
tertiary alcohol	الکل 3 درجه
tertiary amine	امین 3 درجه
tertiary carbon	کربن 3 درجه
tertiary hydrogen	هیدروژن 3 درجه
the positive d.	درجه مطلق
so far	تا این درجه
slide aperture	شکاف درجه
sharp shooter	تیرانداز درجه 1
reversible elbow	زانوی 09 درجه
royal honor	درجه سلطنتی
salinity	درجه شوری
second class	درجه دوم
second class	دومین درجه
second degree of readiness	امادگی درجه دو
secondary alcohol	الکل 2 درجه
secondary amine	امین 2 درجه
secondary carbon	کربن 2 درجه
secondary hydrogen	هیدروژن 2 درجه
secondary road	جاده درجه دو
third class road	جاده درجه سه
third degree of readiness	امادگی درجه سه
third rater	درجه سوم
white wool	پشم درجه یک
water hardness	درجه سختی آب
thirty degree cut	برش 03 درجه
tip top	بالاترین درجه
tiptop	بالاترین درجه
tiptop	درجه اعلی
to take one's d.	درجه گرفتن
trial elevation	درجه ازمایشی
viscosity	درجه غلیظی
void ratio	درجه تخلخل
head over heels <idiom>	منتهای درجه
hold a candle to <idiom>	درهمان درجه
economy class	درجه توریستی
standard class	درجه استاندارد
scaling	درجه بندی
quarternary canal	کانال درجه 4
d.p	درجه بسپارش
degree of saturation	درجه اشباع
degree opulence	درجه توانگری
dot pitch	درجه نقطه
efficacity	درجه تاثیر
eldership	ارشدیت درجه
electrical degree	درجه الکتریکی
elevating arc	قطاع درجه
elevation circle	قطاع درجه
elevation scale	مقیاس درجه

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com