Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (14 milliseconds)
English
Persian
honor
درجه نشان
Search result with all words
color
پرچم یکان یا جنگی نشان و درجه روی شانه وسینه
isotheral line
خطی که بوسیله ان جاهایی که درجه گرمای متوسط انها 000 نشان داده میشود
resilience
درجه مقاومت فرش در برابر سایش
[این عامل نشان دهنده مقاومت فرش بر اثر رفت و آمد و مستهلک شدن آن است.]
Other Matches
beam attack
تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
shoulder patch
درجه روی بازوی درجه داران
elevation indicator
صفحه مدرج درجه طبلک درجه
sighting bar
ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
third class
درجه سوم بلیط درجه 3
third-class
درجه سوم بلیط درجه 3
superelevation
درجه ارتفاع درجه بلندی
puncuation
نشان گذاری نقطه و نشان هایی که برای بخش ها بکار میرود
garters
عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
garter
عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
sighting leaf
ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
discretionary
خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود
silver star
نشان ستاره نقره یا عالیترین نشان خدمتی
scarry
دارای نشان داغ یا نشان جراحت وزخم
markings
نشان دار سازی نشان
poniter
نشان دهنده نشان گیرنده
marking
نشان دار سازی نشان
flags
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flag
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
brevet
درجه افتخاری دادن فرمان درجه افتخاری
supervisory
1-سیگنالی که نشان میدهد آیا مدار مشغول است یا خیر. 2-سیگنالی که وضعیت وسیله را نشان میدهد
to impress a mark on something
نشان روی چیزی گذاردن چیزیرا نشان گذاردن
marks
نشان کردن نشان
mark
نشان کردن نشان
master at arms
درجه دار انتظامات ناو درجه دار ارشد ناو
division police petty officer
درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
ground resolution
قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
indicator
نشان دهنده دستگاه نشان دهنده
altitude azimuth
عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
low grade
کم درجه
rates
درجه
title
درجه
chinical t.
درجه
nobby
درجه یک
lengths
درجه
classy
درجه یک
first class
درجه یک
rate
درجه
elevation
درجه
gauges
درجه
degrees
درجه
echelon
درجه
clinical thermometer
درجه
kyu
درجه
titles
درجه
echelons
درجه
gauged
درجه
degree
درجه
gauge
درجه
elevations
درجه
pitch
درجه
pitches
درجه
copesetic
درجه یک
copacetic
درجه یک
high-class
درجه یک
aquastat
درجه
proportion
درجه
just as well
<adv.>
به یک درجه
first string
درجه یک
scalage
درجه
equally
<adv.>
به یک درجه
second class
درجه دو
gage=gauge
درجه
second class
درجه 2
marks
درجه
grades
درجه
run of the mine
بی درجه
gage
درجه
number one
درجه یک
grade
درجه
slap-up
درجه یک
mark
درجه
top-notch
درجه یک
proportions
درجه
second rate
درجه دو
scale
درجه
tophole
درجه یک
length
درجه
topnotch
درجه یک
top
درجه یک
ranked
درجه
third rate
درجه سه
gauge=gage
درجه
gauge glass
درجه اب
rank
درجه
top hole
درجه یک
third-rate
درجه سه
ranks
درجه
second-rate
درجه دو
tertiary alcohol
الکل 3 درجه
optimum
درجه لازم
freezing points
درجه یخ بندان
freezing point
درجه یخ بندان
viscosity
درجه غلیظی
fuel grade
درجه سوخت
first rate
نخستین درجه
first class brick
اجر درجه یک
first rate
درجه اول
to take one's d.
درجه گرفتن
measuring glass
درجه دار
minimum elevation
حداقل درجه
tertiary hydrogen
هیدروژن 3 درجه
void ratio
درجه تخلخل
tip top
بالاترین درجه
inferiors
درجه دوم
the positive d.
درجه مطلق
third class road
جاده درجه سه
thirty degree cut
برش 03 درجه
inferior
درجه دوم
third degree of readiness
امادگی درجه سه
stage
درجه مرحله
stages
درجه مرحله
tertiary carbon
کربن 3 درجه
salinity
درجه شوری
tiptop
درجه اعلی
tertiary amine
امین 3 درجه
trial elevation
درجه ازمایشی
centigrade degree
درجه صدبخشی
first water
درجه اول
tiptop
بالاترین درجه
octan rating
درجه اکتان
first class
درجه اول
third rater
درجه سوم
primary carbon
کربن 1 درجه
degree of saturation
درجه اشباع
degree of relationship
درجه خویشاوندی
secondary carbon
کربن 2 درجه
secondary amine
امین 2 درجه
d.p
درجه بسپارش
degree of freedom
درجه ازادی
secondary alcohol
الکل 2 درجه
second degree of readiness
امادگی درجه دو
degree of precision
درجه دقت
secondary hydrogen
هیدروژن 2 درجه
degree opulence
درجه توانگری
primery amine
امین 1 درجه
alloy
درجه ماخذ
alloys
درجه ماخذ
peak
منتها درجه
peaking
منتها درجه
peaks
منتها درجه
boiling point
درجه جوش
boiling points
درجه جوش
grades
درجه رتبه
degree of polymerization
درجه بسپارش
second class
دومین درجه
second class
درجه دوم
rear sight
شکاف درجه
quadratic equation
معادلات درجه دو
grade
درجه شدت
quarternary canal
کانال درجه 4
non commissioned officer
درجه دار
non-commissioned officer
درجه دار
non-commissioned officers
درجه دار
reversible elbow
زانوی 09 درجه
grade
درجه رتبه
quadratic
درجه دوم
clump
درجه سردوشی
grades
درجه شدت
grade
درجه بندی
royal honor
درجه سلطنتی
efficiency
درجه تاثیر
oil guage
درجه روغن
speeding
درجه تندی
speeds
درجه تندی
strain hardness
سختی درجه
elevation scale
طبلک درجه
elevation scale
مقیاس درجه
standard rudder
51 درجه سکان
so far
تا این درجه
dan
درجه درکاراته
elevation circle
قطاع درجه
speed
درجه تندی
summated ratings
مجموع درجه ها
oxidation degree
درجه اکسایش
tenth rate
درجه دهم
elevation stop
حد نهایی درجه
t. far
تا این درجه
confidence level
درجه اطمینان
consistence
درجه غلظت
supply sergeant
درجه دارتدارکات
cope flask
درجه روئی
superlatively
در درجه عالی
degree of advancement
درجه پیشرفت
degree of centralization
درجه تمرکز
slide aperture
شکاف درجه
grades
درجه بندی
primary alcohol
الکل 1 درجه
dot pitch
درجه نقطه
tones
درجه صدا
secondary road
جاده درجه دو
crest
بالاترین درجه
tone
درجه صدا
cresting
بالاترین درجه
efficacy
درجه تاثیر
sharp shooter
تیرانداز درجه 1
degree of dissociation
درجه تفکیک
elevating arc
قطاع درجه
degree of compaction
درجه تراکم
degree of crystalinity
درجه بلورینگی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com