English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English Persian
chevron درجه نظامی روی بازو
chevrons درجه نظامی روی بازو
Other Matches
chevrons پایه درجه نظامی
chevron پایه درجه نظامی
stripe درجه نظامی پاگون
stripes درجه نظامی پاگون
insignia درجه یا علامت صنفی نظامی
suspending تعلیق درجه یاتعلیق مزایای نظامی
suspend تعلیق درجه یاتعلیق مزایای نظامی
suspends تعلیق درجه یاتعلیق مزایای نظامی
printwheel چرخی که از چندین بازو ساخته شده باشد به هر شکل حروف در انتهای بازو قرار دارد که در چاپگر claing wheel به کار می رود
drill sergeant گروهبان مسئول صف جمع درجه دار مسئول تمرین حرکات نظامی
militarism روح سربازی یا نظامی گری نظامی گری توسل به قدرت نظامی
judge advocate دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
facings یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
facing یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
maneuvred تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvred تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
terminal command فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
manoeuvre تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvres تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvres تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvring تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvring تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
terminal سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
terminals سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
rank and file صفوف مختلف نظامی سلسله مراتب نظامی
phantom order قرارداد تولید وسایل نظامی درزمان جنگ قرارداد تبدیل کارخانههای شخصی به کارخانجات نظامی
military government حکومت نظامی فرمانداری نظامی
military channel چانل نظامی مجرای نظامی
beam attack تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
shoulder patch درجه روی بازوی درجه داران
elevation indicator صفحه مدرج درجه طبلک درجه
forearm بازو
forearms بازو
humeeerus بازو
upper arm بازو
the humeral bone بازو
brachium بازو
grain بازو
arm بازو
humeri استخوان بازو
humeruses استخوان بازو
the humeral bone استخوان بازو
humerus استخوان بازو
armband بازو بند
armbands بازو بند
patent anchor لنگر بی بازو
brassart زره بازو
humeeerus استخوان بازو
muscular strength زور بازو
army terminals باراندازهای نظامی سکوهای نظامی باراندازهای نیروی زمینی
military impedimenta شماره بارنامه نظامی شماره حمل بار نظامی
chevrons دستکش ارم بازو
cubitus ساعد پیش بازو
brachio <prefix> وابسته به بازو [پزشکی]
shovel pass پاس از زیر بازو
chevron دستکش ارم بازو
hen hawk ضربه از زیر بازو
wrist wrestling مسابقه نیروی بازو
brachium هر عضوی شبیه بازو
shovel pass پاس اززیر بازو
arm wrestling مسابقه نیروی بازو
sighting bar ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
third class درجه سوم بلیط درجه 3
third-class درجه سوم بلیط درجه 3
superelevation درجه ارتفاع درجه بلندی
more power to your elbow خدازور بازو بشما بدهد
arm hand steadiness test ازمون استواری دست و بازو
open faced دارای سیمای بازو بی تزویر
armless <adj.> بی بازو [در آخر جمله می آید]
sighting leaf ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
change up جهشهای کوتاه برای استراحت بازو
change of pace جهشهای کوتاه برای استراحت بازو
overarm بالا اوردن بازو تا بالای شانه
jackknife بازو بسته شونده شیرجه رفتن
fins جلو و عقب بردن بازو در اب برای حرکت
fin جلو و عقب بردن بازو در اب برای حرکت
extends کشیدن بدن یاراست کردن بازو یاپای ژیمناست
dog paddle شنای به پشت با حرکت پا وبدون بیرون امدن بازو از اب
lunge حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
extending کشیدن بدن یاراست کردن بازو یاپای ژیمناست
extend کشیدن بدن یاراست کردن بازو یاپای ژیمناست
lunged حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
lunges حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
lunging حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
swing bar اسبابی مانند دنبل برای تقویت عضلههای بازو و شانه
swing bell اسبابی مانند دنبل برای تقویت عضلههای بازو و شانه
front raise تمرین با دنبل از ناحیه ران تاشانه و ساعد روی بازو
thrust فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
thrusts فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
thrusting فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
scoops شوت سه گام از زیر بازو ضربه یا پاس با پراندن توپ
scooping شوت سه گام از زیر بازو ضربه یا پاس با پراندن توپ
scooped شوت سه گام از زیر بازو ضربه یا پاس با پراندن توپ
scoop شوت سه گام از زیر بازو ضربه یا پاس با پراندن توپ
bar printer چاپگری که در آن حروفی که روی بازو هستند به کاغذ می چسبند یا چاپ می شوند
master slave manipulator بازو و دست خودکار که به وسیله اپراتوراز فاصله دوری هدایت میشود
hand salute سلام نظامی دادن سلام نظامی
martial law مقررات حکومت نظامی حکومت نظامی
court martial محاکمه نظامی محاکمه نظامی کردن
brevet درجه افتخاری دادن فرمان درجه افتخاری
feints فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
flip pass پاس کوتاه از زیر بازو پاس سریع با استفاده از مچ
master at arms درجه دار انتظامات ناو درجه دار ارشد ناو
division police petty officer درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
foreign military sales فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
positioned مدت زمان لازم برای دستیابی به داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا ماشین نوار. حاوی تمام حرکات ماده از قیبل نوک خواندن و بازو
position مدت زمان لازم برای دستیابی به داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا ماشین نوار. حاوی تمام حرکات ماده از قیبل نوک خواندن و بازو
soldiers نظامی
martial نظامی
military نظامی
soldier نظامی
fort دژ نظامی
mil نظامی
warlike نظامی
martin نظامی
serviced نظامی
service نظامی
general outpatient clinic درمانگاه نظامی
the military profession کار نظامی
the sabre حکومت نظامی
ceremony مراسم نظامی
ceremonies مراسم نظامی
martial law حکومت نظامی
to attain a great age به سن بالارسیدن [نظامی ]
strongholds قلعه نظامی
khaki لباس نظامی
stronghold قلعه نظامی
the sabre نیروی نظامی
militarists نظامی گرا
militarist نظامی گرا
word of command فرمان نظامی
standing orders امریه نظامی
Military operations. عملیات نظامی
camped اردوگاه نظامی
camp اردوگاه نظامی
military service خدمت نظامی
tunc پیراهن نظامی
truck vehicle خودرو نظامی
strategic map نقشه نظامی
civilians غیر نظامی
civilian غیر نظامی
drilling تمرین نظامی
civil غیر نظامی
standing order امریه نظامی
soldier نظامی شدن
military spending مخارج نظامی
military justice دادسرای نظامی
martial court دادگاه نظامی
military tribunal دادگاه نظامی
martial rule حکومت نظامی
martial spirit روح نظامی
military intervention مداخله نظامی
military intelligence اطلاعات نظامی
military grid شبکه نظامی
military governor فرمانداری نظامی
military justice دادرسی نظامی
maneuver تمرین نظامی
military occupational speciality کد تخصصی نظامی
invasion currency پول نظامی
military specifications کدتخصصی نظامی
military specifications خصوصیات نظامی
military services قسمتهای نظامی
military resources منابع نظامی
military psychology روانشناسی نظامی
military posture وضعیت نظامی
military posture ارایش نظامی
military platform سکوی نظامی
militarization نظامی کردن
militarize نظامی کردن
military court دادگاه نظامی
military courtesy احترامات نظامی
military courtesy شئونات نظامی
military crest خط الراس نظامی
military doctorine دکترین نظامی
military doctorine مقررات نظامی
military expenditure مخارج نظامی
military funds اعتبار نظامی
military funds بودجه نظامی
military convention اتحاد نظامی
military comission کمیسیون نظامی
military comission هیئت نظامی
military adviser مستشار نظامی
military advisor مستشار نظامی
military area منطقه نظامی
military assistance کمک نظامی
military attache وابسته نظامی
military body هیئت نظامی
military government دولت نظامی
military strategy استراتژی نظامی
soldier فرد نظامی
guest house مهمانسرای نظامی
guest houses مهمانسرای نظامی
salute احترام نظامی
saluted احترام نظامی
salutes احترام نظامی
saluting احترام نظامی
military governor حاکم نظامی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com