English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
supervisor request درخواست نافر
Other Matches
observers نافر عینی نافر یا مشاهده کننده دیدبان جلوی توپخانه
observer نافر عینی نافر یا مشاهده کننده دیدبان جلوی توپخانه
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
request modify درخواست تصحیح دارم درخواست تغییر میکنم
call up درخواست شناسایی شبکه درخواست اعلام شناسایی درشبکه حاضر و غایب کردن ایستگاههای بی سیم
call-up درخواست شناسایی شبکه درخواست اعلام شناسایی درشبکه حاضر و غایب کردن ایستگاههای بی سیم
call-ups درخواست شناسایی شبکه درخواست اعلام شناسایی درشبکه حاضر و غایب کردن ایستگاههای بی سیم
requisitions درخواست کردن درخواست وسایل
excess demand درخواست بیش از حد درخواست اضافی
requisition درخواست کردن درخواست وسایل
requisitioning درخواست کردن درخواست وسایل
requisitioned درخواست کردن درخواست وسایل
call mission درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
requistioner قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
steward نافر
onlooker نافر
onlookers نافر
observers نافر
stewards نافر
observer نافر
beholders نافر
beholder نافر
overseer نافر
supervisors نافر
supervisor نافر
overseers نافر
controller نافر
trailer نافر
trailers نافر
by stander نافر
looker-on نافر
lookers-on نافر
viewers نافر
butler نافر
butlers نافر
surveillant نافر
intendant نافر
controllers نافر
viewer نافر
warden نافر
bailiff نافر
wardens نافر
bailiffs نافر
manciple نافر
looker on نافر
probation officers مامور نافر
steward مباشر نافر
bystander بیننده نافر
superintendents نافر مباشر
chamberlains نافر مالی
chamberlain نافر مالی
bystanders بیننده نافر
stewards مباشر نافر
test protectors نافر ازمایشات
superintendent نافر مباشر
overseer نافر سرپرست
warden نافر نگهبان
warden نافر بازرس
wardens نافر نگهبان
wardens نافر بازرس
majordomo نافر خوانسالار
pollsters نافر انتخابات
official receiver عضو نافر
spectator بیننده نافر
pollster نافر انتخابات
nonproductive نافر اور
proctor نافر نایب
overseers نافر سرپرست
supervisory system سیستم نافر
supervisory routine روال نافر
supervisory program برنامه نافر
supervisor engineer مهندس نافر
supervisor call فراخوانی نافر
progress chaser نافر پیشرفت
proctor نافر امتحان
elevated pole قطب نافر
probation officer مامور نافر
word processing supervisor نافر پردازش کلمه
tutorials نافر درس دانشجویان
zenith نقطه قائم بر نافر
controller نافر کنترل کننده
forward air controller نافر مقدم هوایی
chamberlain نافر پرده دار
juries مقامات رسمی نافر
major-domos نافر خوان سالار
major-domo نافر خوان سالار
major domo نافر خوان سالار
svc فراخوانی نافر یا سرپرست
chamberlains نافر پرده دار
tutorial نافر درس دانشجویان
zenith distance فاصله ارتفاع نافر
tutors نافر درس دانشجویان
tutored نافر درس دانشجویان
controllers نافر کنترل کننده
aircontroller نافر مقدم هوایی
stewardess نافر خرج مونث
tutor نافر درس دانشجویان
jury مقامات رسمی نافر
sidewalk superintendent نافر عملیات ساختمانی
stewardesses نافر خرج مونث
requests درخواست اماد کردن درخواست کردن
requesting درخواست اماد کردن درخواست کردن
request درخواست اماد کردن درخواست کردن
requested درخواست اماد کردن درخواست کردن
fire call درخواست اتش توپخانه درخواست اتش
nadir پای عمود نافر خط ندیر
parallax اختلاف رویت با در نظر گرفتن محل دید نافر
chief army censor افسر نافر فرماندهی عملیات مشترک نیروی زمینی
visitors بازرس و نافر شرکتها مامور بررسی وضع مجانین
visitor بازرس و نافر شرکتها مامور بررسی وضع مجانین
circle of position دایرهای که از موضع نفرات عبور میکند دایره مکان نافر
technical observer بازرس یا نافر فنی کارخانه در یکانهای رزمی که نافربه طرز استفاده از وسیله میباشد
requisitions درخواست
requisitioning درخواست
requistion for money درخواست
demand درخواست
claim درخواست
requisitioned درخواست
solicitation درخواست
d. of a request در درخواست
enquiry درخواست
requisition درخواست
claimed درخواست
application درخواست
imploration درخواست
demanded درخواست
demands درخواست
suit درخواست
suited درخواست
suits درخواست
applications درخواست
claiming درخواست
tender درخواست
requested درخواست
tendered درخواست
requests درخواست
tenderest درخواست
tendering درخواست
postulate درخواست
postulated درخواست
request درخواست
postulates درخواست
indents درخواست
claims درخواست
appeals درخواست
appealed درخواست
appeal درخواست
requesting درخواست
supplication درخواست
indenting درخواست
on request of which [at his request] به درخواست او
indent درخواست
postulating درخواست
embarkation officer افسر مسئول بارگیری یا سوارشدن افسر نافر سوار شدن ستون
vertical circle دایره عظیمه ماربر راس القدم و سمت القدم نافر
to g. any one's request درخواست کسیراپذیرفتن
demanded <adj.> <past-p.> درخواست شده
fire message درخواست اتش
toa for a job or position درخواست کارکردن
writ of subpoena برگ درخواست
d. note درخواست پرداخت
declaration of intention درخواست تابعیت
demand code رمز درخواست
demandant درخواست کننده
document number شماره درخواست
excess demand درخواست مازاد
to make an application [to apply] درخواست کردن
asking and ordering درخواست و سفارش
speak for <idiom> درخواست کردن
put in for something <idiom> درخواست چیزی
pleader درخواست دادن
requisition number شماره درخواست
stock requisition درخواست کالا
asked <adj.> <past-p.> درخواست شده
round robin درخواست کتبی
rrayer درخواست التماس
requisition line خط درخواست اماد
request signal علامت درخواست
purchase requisition درخواست خرید
at the request of به خواهش [به درخواست]
supplicate درخواست کردن
claimed <adj.> <past-p.> درخواست شده
materials requisition درخواست مواد
on call بنا به درخواست
plead with درخواست کردن
solicits درخواست کردن
entreated درخواست کردن
apply درخواست کردن
entreating درخواست کردن
entreats درخواست کردن
pray درخواست کردن
soliciting درخواست کردن
prayed درخواست کردن
praying درخواست کردن
applies درخواست دادن
prays درخواست کردن
inquiries اسستسفار درخواست
applies درخواست کردن
entreat درخواست کردن
inquiry اسستسفار درخواست
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com