Total search result: 201 (11 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
orthography |
درست نویسی |
|
|
Other Matches |
|
coincidence function |
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد |
meet |
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند |
and |
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد |
joins |
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد |
join |
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد |
meets |
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند |
OR function |
تابع منط قی که وقتی خروجی درست میدهد که یک ورودی درست باشد |
joined |
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد |
intersection |
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند |
intersections |
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند |
conjunctions |
تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود |
conjunction |
تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود |
either or operation |
تابع منط قی که وقتی خروجی درست دارد که یک ورودی درست داشته باشد |
false |
1-اشتباه نه درست و نه صحیح . 2-اصط لاح منط قی معادل دودویی مخالف درست |
assertion |
1-عبارت برنامه از یک قاعده یا قانون 2-قاعدهای که درست است یا درست فرض میشود |
alternation |
تابع منط قی که یک خروجی درست را در صورتی که هر یک از ورودی ها درست باشد ایجاد میکند |
unions |
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود |
disjunction |
تابع منط قی که در صورتی که ورودی درست باشد خروجی درست تولید میکند |
union |
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود |
pascal |
زبان برنامه نویسی ساخت یافته سطح بالا که برای میکروها و آموزش برنامه نویسی به کار می رود |
procedure |
زبان برنامه نویسی سطح بالا که امکان برنامه نویسی تابعی را فراهم میکند |
stenography |
مختصر نویسی کوتاه نویسی |
modula |
زمان برنامه نویسی سطح بالا مشتق شده از پاسکال که از روشهای برنامه نویسی تابعی و انتزاع داده استفاده میکند |
structured programming |
برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته |
temper |
درست ساختن درست خمیر کردن |
tempers |
درست ساختن درست خمیر کردن |
tempered |
درست ساختن درست خمیر کردن |
forth |
نوعی برنامه نویسی جهت استفاده در برنامه نویسی وفیفهای |
c |
رقمی در سیستم عدد نویسی مبنای شانزده که متنافر باعدد 21 در سیستم دهدهی است نام یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که مناسب برای حل مسائل است |
judiciousness |
قضاوت درست تشخیص درست |
be the spitting image of someone <idiom> |
درست مثل کسی بودن [درست شبیه کسی به نظر رسیدن] |
modular programming |
برنامه نویسی پیمانهای برنامه نویسی واحدی |
The convict cannot distinguish between right and wrong [distinguish right from wrong] . |
این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص [تشخیص درست را از نادرست] بدهد. |
apl |
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی |
alternative |
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد |
EXOR |
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند |
alternatives |
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد |
differences |
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند |
exjunction |
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند |
difference |
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند |
exclusive |
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند |
automatic programming |
روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار |
dispersion |
تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد |
denial |
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد |
denials |
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد |
NAND function |
تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد |
symmetric difference |
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند |
automatic coding |
برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه نویسی خودکار |
except |
تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند |
equality |
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند |
chirography |
خط نویسی |
listing |
فهرست نویسی |
enters |
نام نویسی |
report writer |
گزارش نویسی |
letter paper |
کاغذ نویسی |
listing |
اسم نویسی |
leetter writing |
کاغذ نویسی |
laconism |
کوته نویسی |
precipitousness work |
خلاصه نویسی |
allegorization |
تمثیل نویسی |
pindaric |
مغلق نویسی |
listings |
اسم نویسی |
listings |
فهرست نویسی |
prescriptions |
نسخه نویسی |
enlistment |
نام نویسی |
microcoding |
ریزبرنامه نویسی |
cryptography |
رمز نویسی |
prescription |
نسخه نویسی |
macrography |
درشت نویسی |
entered |
نام نویسی |
grandiloquence |
قلنبه نویسی |
dactyliography |
نگین نویسی |
automatic writing |
ناهشیار نویسی |
prolixity |
دراز نویسی |
prosaism |
نثر نویسی |
prosaism |
مبتذل نویسی |
registration |
نام نویسی |
codification |
قانون نویسی |
dramaturgy |
فن درام نویسی |
programming |
برنامه نویسی |
stenography |
تند نویسی |
graphorrhea |
بی ربط نویسی |
conveyancing |
قباله نویسی |
enrollment |
اسم نویسی |
synonymy |
مترادف نویسی |
indorsement |
فهر نویسی |
tachygraphy |
تند نویسی |
commentation |
تقریظ نویسی |
enlistments |
نام نویسی |
endorsements |
پشت نویسی |
endorsements |
فهر نویسی |
palingraphia |
وارونه نویسی |
annotation |
حاشیه نویسی |
annotation |
فهر نویسی |
annotations |
حاشیه نویسی |
annotations |
فهر نویسی |
mirror writing |
وارونه نویسی |
endorsement |
پشت نویسی |
enter |
نام نویسی |
lexicography |
فرهنگ نویسی |
lexicography |
لغت نویسی |
countersigning |
فهر نویسی |
countersigned |
فهر نویسی |
countersign |
فهر نویسی |
shorthand |
مختصر نویسی |
shorthand |
تند نویسی |
brachygraphy |
مختصر نویسی |
mythography |
افسانه نویسی |
typing |
ماشین نویسی |
duplication |
دونسخه نویسی |
endorsement |
فهر نویسی |
subscriptions |
پذیره نویسی |
subscription |
پذیره نویسی |
coding |
برنامه نویسی |
brachygraphy |
تند نویسی |
callings |
خوش نویسی |
rewritten |
دوباره نویسی |
rewrote |
دوباره نویسی |
calligraphy |
خوش نویسی |
note paper |
کاغذ نویسی |
countersigns |
فهر نویسی |
acceeptance |
قبولی نویسی |
laconicism |
کوته نویسی |
microprogramming |
ریزبرنامه نویسی |
rewriting |
دوباره نویسی |
rewrite |
دوباره نویسی |
rewrites |
دوباره نویسی |
macroprogramming |
درشت برنامه نویسی |
tots |
سرجمع حاشیه نویسی |
optimm programming |
برنامه نویسی بهینه |
mathematical programming |
برنامه نویسی ریاضی |
reenlistment |
تجدید نام نویسی |
lexicographical |
مربوط به لغت نویسی |
entered |
نام نویسی کردن |
linear programming |
برنامه نویسی خطی |
optimum coding |
برنامه نویسی بهینه |
paragrahia |
ناخوشی غلط نویسی |
impanel |
نام نویسی کردن |
restrictive indorsement |
پشت نویسی مقید |
restrictive indorsement |
فهر نویسی مشروط |
enters |
نام نویسی کردن |
reprogramming |
برنامه نویسی مجدد |
relative coding |
برنامه نویسی نسبی |
microcoding device |
دستگاه ریزبرنامه نویسی |
optimum programming |
برنامه نویسی بهینه |
logic programming |
برنامه نویسی منطقی |
modular programming |
برنامه نویسی پیمانهای |
qualified indorsement |
فهر نویسی مقید |
lexicographic order |
ترتیب لغت نویسی |
enter |
نام نویسی کردن |
programming |
برنامه نویسی کامپیوتر |
back |
پشت نویسی کردن |
interlinear |
دارای میان نویسی |
one for one |
زبان برنامه نویسی |
programming statement |
حکم برنامه نویسی |
backs |
پشت نویسی کردن |
program language |
زبان برنامه نویسی |
interlineation |
در میان سطر نویسی |
itemization |
جزء بجزء نویسی |
programming librarian |
بایگان برنامه نویسی |
programming aids |
ادوات برنامه نویسی |
programming language |
زبان برنامه نویسی |
number system |
سیستم عدد نویسی |
numeric coding |
برنامه نویسی عددی |
indorsation |
پشت نویسی کردن |
indorse |
پشت نویسی کردن |
tot |
سرجمع حاشیه نویسی |
indorse |
فهر نویسی کردن |
leetter writing |
نامه نویسی انشا |
modular coding |
برنامه نویسی پیمانهای |
land sturm |
نام نویسی همگانی |
qualified endorsement |
پشت نویسی مقید |
programming team |
تیم برنامه نویسی |
micrograph |
الت ریز نویسی |
purism |
لفظ قلم نویسی |
microprograming |
ریز برنامه نویسی |
programming aids |
کمک برنامه نویسی |
by acceptance |
از طریق قبولی نویسی |
endorsed |
فهر نویسی کردن |
endorses |
پشت نویسی کردن |
endorsing |
پشت نویسی کردن |
endorsing |
فهر نویسی کردن |
endorsed |
پشت نویسی کردن |
automatic programming |
برنامه نویسی اتوماتیک |
automatic coing |
برنامه نویسی خودکار |
annotation symbol |
علامت حاشیه نویسی |
endorses |
فهر نویسی کردن |
endorse |
پشت نویسی کردن |
script assistant |
معاون برنامه نویسی |
endorse |
فهر نویسی کردن |
enlistment |
نام نویسی کردن |
enlistments |
نام نویسی کردن |
applicants |
داوطلب نام نویسی |
applicant |
داوطلب نام نویسی |
endorsements |
فهر نویسی جیرو |
enlist |
نام نویسی کردن |
enlisting |
نام نویسی کردن |
enlists |
نام نویسی کردن |
endorsement |
فهر نویسی جیرو |
essay |
تالیف مقاله نویسی |