English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 190 (10 milliseconds)
English Persian
shay درشکه دوچرخه دونفره
Other Matches
hansoms درشکه دوچرخه
cabriolet درشکه دوچرخه
hansom درشکه دوچرخه
tilbury درشکه روباز سبک دوچرخه
hackney coach کالسکه یا درشکه کرایه درشکه چهارچرخه ودو اسبه
phaeton درشکه سوار درشکه چی
phaethon درشکه سوار درشکه چی
ballroom dancing رقصهای دونفره
two man block دفاع دونفره
mixed doubles دونفره مختلط
double team تیم دونفره
individual pursuit تعقیبی دونفره
pairs تیم دونفره
starred نوعی قایق دونفره
stars نوعی قایق دونفره
pairs تیم دونفره اسکیت
similar pairs مسابقه دونفره اسکیت
double end ball دسته کفچه دونفره
dance skating رقص دونفره زن و مرد
star نوعی قایق دونفره
double بازی دونفره خطای دبل
doubled بازی دونفره خطای دبل
doubled up بازی دونفره خطای دبل
t bar lift تله اسکی دونفره یا کلنگی
j bar lift تله اسکی میلهای دونفره
ice dancing مسابقه رقص دونفره روی یخ
long service line خط طولی زمین در بازی دونفره
golf بازی بصورت انفرادی یا دونفره یا چهارنفره
mixed pairs مسابقه تیمهای اسکیت دونفره زن و مرد
poker pocket billiards بیلیارد کیسهای دونفره یابیشتر با گوی اصلی و 61گوی شماره دار
two man rule قانون حضور یاتصویب دونفره یا تصویب به وسیله دونفر برای انجام کار
gharry درشکه
four wheeler درشکه
speedway درشکه رو
phaeton درشکه
droshky درشکه
coachman درشکه چی
carriageable درشکه رو
phaethon درشکه
coachmen درشکه چی
hackie درشکه چی
hacked درشکه کرایه
hack درشکه کرایه
garriage and paie درشکه دواسبه
coach park مکانپارکینگاتوبوسو درشکه
sidecar درشکه چهارچرخه
cabstand ایستگاه درشکه
dash board گل گیر درشکه
coach house درشکه خانه
calash نوعی درشکه
carriage and four درشکه چهاراسبه
hacks درشکه کرایه
sleigh درشکه سورتمه
there is a p in the carriage درشکه مسافردارد
sleighs درشکه سورتمه
carriage road راه درشکه رو
tandems درشکه دو نفری
to keep a carriage درشکه داشتن
tandem درشکه دو نفری
perambulator درشکه بچگانه
horseless carriage درشکه بی اسب
sidecars درشکه چهارچرخه
hood کروک درشکه
hoods کروک درشکه
hackney carriage درشکه کرایهای
perambulators درشکه بچگانه
shandrydan درشکه تک اسبه قدیمی
shandradan درشکه تک اسبه قدیمی
clarence درشکه چهارچرخه پوشیده
curricle درشکه دوچرخهای سبک
hackney man راننده درشکه کرایهای
troika ارابه یا درشکه سه اسبه
hach درشکه کرایهای زحمت
Tonga تانگا درشکه هندی
coachload افراد سوار بر درشکه
hackman راننده درشکه کرایهای
carriole درشکه سبک تک اسبه
barouche نوعی درشکه چهارچرخه
buckboard درشکه بدون کروک
bassinet درشکه دستی بچگانه
fiacre کالسکه یا درشکه چهارچرخه کرایه
gigs درشکه تک اسبه که دو چرخ دارد
gigman کسیکه درشکه تک اسبه دارد
gig درشکه تک اسبه که دو چرخ دارد
tarantass درشکه بی فنروچهار چرخه روسی
hackney درشکه کرایه اسب کرایبه
fly man راننده درشکه تک اسبه کرایهای
carry all درشکه یک اسبه وچهارچرخه چنته یا خورجین
cariole درشکه یا کالسکه سبک و کوچک یک اسبه
calash کروک درشکه نوعی روسری یا باشلق
stanhope درشکه چهارچرخه بدون کروک وسبک
carryall درشکه یک اسبه وچهارچرخه چنته یا خورجین
bikes دوچرخه
bicycles دوچرخه
bike دوچرخه
bicycle دوچرخه
cart دوچرخه
carting دوچرخه
carts دوچرخه
carted دوچرخه
sleighs درشکه برقی دستگاه کشوی عاید و دافع
sleigh درشکه برقی دستگاه کشوی عاید و دافع
buggy نوعی درشکه سبک یک اسبه حشره دار
caroche نوعی کالسکه یادرشکه درشکه سواری کردن
kicking strap تسمهای که اسب درشکه راازجفتک زدن بازمیدارد
buggies نوعی درشکه سبک یک اسبه حشره دار
match foursome مسابقه بین دو تیم دونفره بایک گوی برای هر تیم
four ball مقایسه امتیازهای تیم دونفره در هر بخش باامتیازهای تیم حریف
motor-assisted pedal cycle [British English] دوچرخه موتوردار
bicycle دوچرخه پایی
bicycles دوچرخه پایی
folding bicycle دوچرخه تاشو
cyclist دوچرخه سوار
tandem دوچرخه دونفری
two wheel tractor تراکتور دوچرخه
cyclists دوچرخه سوار
velocipede دوچرخه پایی
tandems دوچرخه دونفری
handle bar دسته دوچرخه
push bike دوچرخه پایی
bicycle kick پای دوچرخه
bicycle path راه دوچرخه رو
caisson ارابه دوچرخه
cycling دوچرخه سواری
cycle track راه دوچرخه رو
bicycle pump تلمبه دوچرخه
push bikes دوچرخه پایی
buglet بوق دوچرخه
bicyclist دوچرخه سوار
biker دوچرخه سوار
cartwright's shop دوچرخه سازی
jinrikisha درشکه ژاپنی که توسط حمال کشیده میشود ریکشا
jinriki درشکه ژاپنی که توسط حمال کشیده میشود ریکشا
coach dog یکجورسگ که برای رفتن دنبال درشکه تربیت میکنند
to go by bicycle دوچرخه سواری کردن
velodrome پیست دوچرخه سواری
bicycle path مسیر دوچرخه سواری
wheelsman دوچرخه سوار شراعبان
bikes مخفف bicycle دوچرخه
gearwheel چرخ رکاب دوچرخه
to walk a bicycle دوچرخه را با دست بردن
full-suspension bike دوچرخه کاملا معلق
motor cycle دوچرخه موتوردار موتورسیکلت
wheelman دوچرخه سوار شراعبان
bicycles دوچرخه سواری کردن
bicycle دوچرخه سواری کردن
to ride a bicycle دوچرخه سواری کردن
bike مخفف bicycle دوچرخه
check string ریسمان درشکه که مسافربوسیله ان راننده رابه ایست کردن اگاهی
She wobbled on her bike. او [زن] روی دوچرخه خود می لرزید.
to hop on your bicycle روی دوچرخه خود جهیدن
fixie bicycle [fixie , one-gear bike without brakes] دوچرخه تک دنده [با چرخ آزاد]
motor paced حرکت اتومبیل جلو دوچرخه
stage race مسابقه مرحلهای دوچرخه سواری
peloton گروه دوچرخه سواران جادهای
fives هندبال انگلیسی انفرادی یا دونفره با سه یاچهار دیوار که هر گیم 51امتیاز دارد که مانند والیبال اگردو تیم درامتیاز 41مساوی شوند بازی به 61ختم میشود
australian pursuit مسابقه تعقیبی 8 نفره دوچرخه سواری
ralliear یکجور گردونه سبک دوچرخه وچهارنفری
to bike دوچرخه سواری کردن [اصطلاح روزمره]
trailers یدک دوچرخه یاسه چرخه یاواگن
trailer یدک دوچرخه یاسه چرخه یاواگن
cyclo cross مسابقه دوچرخه درمسیرهای شیبدار و ناهموار
To dismount from a horse(bicycle). از اسب ( دوچرخه وغیره ) پایین آمدن
It was wrong of you to take the bicycle . کار غلطی کردی که دوچرخه را برداشتی
I bought the bicycle on impulse . یکدفعه زد بکله ام واین دوچرخه راخریدم
banking track انحنای پیست دوچرخه سواری بطرف داخل
He fell off his bike and bruised his knee. او [مرد] از دوچرخه افتاد و زانویش کوفته [کبود] شد.
fixed-gear bicycle دوچرخه دنده ثابت [بدون چرخ آزاد]
I'm saving up for a new bike. من برای یک دوچرخه جدید صرفه جویی می کنم.
point race مسابقه دوچرخه سواری طولانی چند مرحلهای
italian pursuit مسابقه تعقیبی تیمی دوچرخه سواری از 2 تا 5 نفر
pursuit مسابقه دوچرخه سواری انفرادی یا تیمی تعقیبی بازمانگیری
pursuits مسابقه دوچرخه سواری انفرادی یا تیمی تعقیبی بازمانگیری
madison مسابقه دوچرخه سواری استقامت 6 روزه بین 2 تیم
burn off خسته کردن رقیب باگرفتن سرعت اولیه دوچرخه
kermesse مسابقه دوچرخه سواری 3 تا5 مایل در شهر و خارج
dog cart یکجورگردونه دوچرخه که کرسیهای ان پشت بپشت گذاشته شده وبرای
golf cart گاری دوچرخه برای حمل وسایل بازیگران در زمین گلف
suck wheels رکاب زدن پشت سر دوچرخه سوار دیگر به منظور کاستن از فشار هوا
wheel sucker دوچرخه سوار ماهر در ادامه مسیر پشت سر نفر دیگری برای کاستن از فشار هوا
sag wagon وسیله نقلیه که به دنبال دوچرخه سواران در جاده حرکت میکند تا کسانی را که از مسابقه خارج می شوندسوار کند
miss and out مسابقه دوچرخه سواری بین 3 نفر یا بیشتر که نفر اخرحذف میشود
banked track پیست اتومبیلرانی با انحنای برجسته پیست انحناداربرجسته دوچرخه سواری
Tune in tomorrow when we'll be exploring what things to look for in a bike computer. کانالتان را فردا [به این برنامه] تنظیم کنید وقتی که ما بررسی می کنیم به چه چیزهایی درکامپیوتر دوچرخه توجه کنیم.
jigger درشکه یک اسبه گاری تک اسبه
Now that it's summer the thing to do would be to use the bicycle to commute to work. حالا که تابستان است کاری که می توان کرد این است که از دوچرخه برای رفت و آمد به سر کاراستفاده کرد.
badminton بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
tour de france مسابقه تور دو فرانس بمسافت 0004 کیلومتر در12 روز که دوچرخه سواران از کشورهای فرانسه بلژیک اسپانیا ایتالیا المان و سویس می گذرند و از سال 3091پایه گذاری شده و اغلب مسیرکوهستانی است
bell lap زنگ اخرین دور مسابقه دوچرخه سواری صدای زنگ در اخرین دور دو
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com