Dictiornary-Farsi | درعلم نظری | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 106 (6 milliseconds)

English	Persian
in theory	درعلم نظری


Other Matches

theorization	تحقیقات نظری استدلال نظری
rhetorician	عالم درعلم بدیع
rhetoricians	عالم درعلم بدیع
he is a prodigy of learning	درعلم معرکه است
theologize	درعلم الهیات بحث کردن
cosmologist	دانشمند ومحقق درعلم عالم وجود
He is an authority on medical science .	درعلم پزشکی صاحب نظر است
pyrotechnic	مربوط به استفاده ازاتش درعلم وهنر اتش بازی
indiscrimination	بی نظری
opinionative	نظری
theoretical	نظری
visionary	نظری
theoretic	نظری
visionaries	نظری
armchair	نظری
armchairs	نظری
notionalist	عالم نظری
peninsularity	تنگ نظری
pure mathematics	ریاضیات نظری
narrow minddedness	کوتع نظری
theoretical value	مقدار نظری
metapolitics	سیاسیات نظری
metaphsics	فلسفه نظری
latitudinarianism	وسیع نظری
insularism	تنگ نظری
inspectional	نظری دیدنی
illiberal views	تنگ نظری
revisionary	تجدید نظری
theoretical type	سنخ نظری
theoretical span	دهانه نظری
a priori	تئوری و نظری
theoretical rising	طلوع نظری
theoretical plate	بشقابک نظری
theoretical mode	نمای نظری
theoretical frequency	بسامد نظری
theoretical competition	رقابت نظری
theoretical chemistry	شیمی نظری
unique in every sense of the word	از هر نظری بی مانند
subjectivism	حالت نظری
theoretical setting	غروب نظری
sight check	مقابله نظری
provinciality	تنگ نظری
spanned	دهانه نظری
theory	علم نظری
spanning	دهانه نظری
theory	اصول نظری
parochialism	کوته نظری
spans	دهانه نظری
theories	تحقیقات نظری
theories	علم نظری
theories	اصول نظری
theory	تحقیقات نظری
objectivity	اصل بی نظری
expected value	مقدار نظری
objectivity	بیطرفی و بی نظری
erotics	عشق نظری
dogmatic theology	لاهوت نظری
span	دهانه نظری
oversights	اشتباه نظری
oversight	اشتباه نظری
theorized	استدلال نظری کردن
theorized	تحقیقات نظری کردن
theoretics	تحقیقات نظری در علوم
theorize	استدلال نظری کردن
theorize	تحقیقات نظری کردن
theorising	استدلال نظری کردن
theorist	طرفدار استدلال نظری
theorists	طرفدار استدلال نظری
A comparison of theory and practice.	مقایسه ای از نظری و عمل.
theorised	استدلال نظری کردن
theorised	تحقیقات نظری کردن
theorises	استدلال نظری کردن
theorises	تحقیقات نظری کردن
theorizes	استدلال نظری کردن
theorizes	تحقیقات نظری کردن
notionalist	متخصص علوم نظری
dogmatics	علم الهیات نظری
visionary	وابسته بدلایل نظری
notionalist	هواخواه استدلال نظری
short sighted	ناشی از کوته نظری
visionaries	وابسته بدلایل نظری
theorizing	استدلال نظری کردن
theorising	تحقیقات نظری کردن
that is a good idea	خوب نظری است
theorizing	تحقیقات نظری کردن
short sight	نزدیک بینی کوتاه نظری
theorists	متخصص علوم نظری نگرشگر
theorist	متخصص علوم نظری نگرشگر
height equivalent of theroretical plate	ارتفاع معادل بشقابک نظری
doctrinal	عقیدهای مبنی بر عقاید نظری
hull speed	حداکثر سرعت نظری قایق
to theorize [about something]	استدلال نظری کردن [در باره چیزی]
to theorise [about something] [British E]	استدلال نظری کردن [در باره چیزی]
to make a remark	حرفی زدن افهار نظری کردن
There is no disagreement among us.	اختلاف نظری بین ماوجود ندارد
pedantry or pedantism	پیروی ازعلم کتابی یا قواعد نظری
I don't want to say anything about that.	من نمی خواهم در باره آن مورد نظری بدهم.
pedantize	پیروی علم کتاب یاقواعد نظری کردن
kinetic theory of heat	عقیده نظری نسبت باینکه گرماازجنبش ذرات پیدامیشود
thermostatics	اصول نظری یا فرضیه علمی درباره موازنه گرما
I wI'll not comment on this issue.	درباره این مطلب اظهار نظری نمی کنم
h.e.t.p	plate theoretical equivalentof height ارتفاع معادل بشقابک نظری
inquisition	نظری که هیات منصفه در ذیل برگ بازجویی میدهد رسیدگی
inquisitions	نظری که هیات منصفه در ذیل برگ بازجویی میدهد رسیدگی
What does Main Street think of this policy?	بازاریها و خانواده های متوسط چه نظری در باره این سیاستمداری دارند؟

in theory

درعلم نظری