Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8 milliseconds)
English
Persian
to fail to provide an answer
درماندن در دادن پاسخ
Other Matches
answers
پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answer
پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answering
پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answered
پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
it is inexpedient to reply
پاسخ دادن مصلحت نیست پاسخ دادن مقتضی نیست
reply
[answer]
پاسخ نامه ای
[پاسخ به پیام پست الکترونیکی ]
[پاسخ زبانی دفاعیه]
answering
: پاسخ دادن
answered
: پاسخ دادن
rejoining
پاسخ دادن
rejoin
پاسخ دادن
rejoined
پاسخ دادن
responded
پاسخ دادن
respond
پاسخ دادن
answer
: پاسخ دادن
rejoins
پاسخ دادن
to make a response
پاسخ دادن
answers
: پاسخ دادن
responds
پاسخ دادن
fails
درماندن
failed
درماندن
fail
درماندن
rejoins
پاسخ دفاعی دادن
rejoining
پاسخ دفاعی دادن
return a negative
پاسخ منفی دادن
to answer in the a
پاسخ مثبت دادن
rejoin
پاسخ دفاعی دادن
rejoinders
پاسخ دفاعی دادن
rejoined
پاسخ دفاعی دادن
rejoinder
پاسخ دفاعی دادن
replying
پاسخ دادن جواب کتبی
reply
پاسخ دادن جواب کتبی
replies
پاسخ دادن جواب کتبی
replied
پاسخ دادن جواب کتبی
readiness to report
امادگی برای پاسخ دادن
to beg the question
در پاسخ به پرسشی جاخالی دادن
to fail
[memory]
درماندن
[حافظه یا خاطره]
replies
پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
answers
پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی
respond
پاسخ دادن یا عمل کردن به دلیلی
irresponsiveness
عدم امادگی برای پاسخ دادن
responded
پاسخ دادن یا عمل کردن به دلیلی
replied
پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
answer
پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی
responds
پاسخ دادن یا عمل کردن به دلیلی
answering
پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی
reply
پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
replying
پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
answered
پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی
to respond to blackmail
[a threat]
پاسخ دادن به باج گیری
[ تهدیدی]
inquiry
ترمینالی که برای دستیابی و پاسخ دادن به فایلهای ذخیره شده روی کامپیوتر دور به کار می رود
inquiries
ترمینالی که برای دستیابی و پاسخ دادن به فایلهای ذخیره شده روی کامپیوتر دور به کار می رود
intelligence
1-توانایی پاسخ دادن . 2-توانایی وسیله برای اجرای و پردازش برنامه
quoting
خصوصیتی در پستهای الکترونیکی که امکان پاسخ دادن به پیام به همراه متن پیام اصلی میدهد
voice answer back
یک دستگاه پاسخ صوتی که میتواندسیستم کامپیوتری را به یک شبکه تلفنی وصل کند تا پاسخ صوتی را به درخواستهای انجام شده از ترمینالهای تلفنی فراهم اورد
originated
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originates
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originate
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originating
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
reducing
تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reduce
تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reduces
تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
responsions
پاسخ
statement
پاسخ
response
[commentary]
پاسخ
replication
پاسخ
rebutter
پاسخ رد
representation
[statement]
پاسخ
reaction
[answer, commentary]
پاسخ
item of written comment
پاسخ
responses
پاسخ
answerback
در پاسخ
response
پاسخ
counterplea
پاسخ رد
no
: پاسخ نه
in reply to
در پاسخ
in answer to
در پاسخ به
negative reply
پاسخ رد
answered
پاسخ
replies
پاسخ
replied
پاسخ
responded
پاسخ
reply
پاسخ
replying
پاسخ
respond
پاسخ
answer
پاسخ
answering
پاسخ
responds
پاسخ
answers
پاسخ
early answer
پاسخ زود
frequency respone
پاسخ فرکانس
vab
پاسخ سمعی
response amplitude
دامنه پاسخ
plea
پاسخ دعوی
come up with
<idiom>
یافتن پاسخ
w response
پاسخ کلی
color response
پاسخ رنگ
answerable
پاسخ دار
content response
پاسخ محتوایی
consummatory response
پاسخ پایانی
correct response
پاسخ درست
right answer
پاسخ درست
voice answer back
پاسخ سمعی
whole response
پاسخ کلی
conditioned response
پاسخ شرطی
distal response
پاسخ دوربرد
emitted response
پاسخ صدوری
delayed response
پاسخ درنگیده
vaccum response
پاسخ غیابی
response threshold
استانه پاسخ
pleas
پاسخ دعوی
response strength
نیرومندی پاسخ
original response
پاسخ ابتکاری
response set
امایه پاسخ
response rate
سرعت پاسخ
response latency
نهفتگی پاسخ
response intensity
شدت پاسخ
response generalization
تعمیم پاسخ
response equivalence
هم ارزی پاسخ
response duration
مدت پاسخ
response differentiation
تفکیک پاسخ
replier
پاسخ دهنده
popular response
پاسخ رایج
position response
پاسخ مکانی
preparatory response
پاسخ مقدماتی
response time
زمان پاسخ
rejoinder
پاسخ دفاعی
image response
پاسخ تصویر
rejoinders
پاسخ دفاعی
impluse response
پاسخ ایمپولز
to definitive answer
پاسخ قطعی
irresponsive
پاسخ ندهنده
responsorial
پاسخ دهنده
manipulandum
ابزار پاسخ
operandum
ابزار پاسخ
rejoined
در پاسخ گفتن
running rate
اهنگ پاسخ
discriminatory response
پاسخ افتراقی
moro response
پاسخ مورو
movement response
پاسخ حرکت
reflection response
پاسخ قرینه
answers
: جواب پاسخ
answer mode
حالت پاسخ
rejoining
در پاسخ گفتن
anatomy response
پاسخ کالبدی
an a answer
پاسخ مثبت
answering
پاسخ به یک سوال
answer
: جواب پاسخ
answered
: جواب پاسخ
answers
پاسخ به یک سوال
oracle
پاسخ مبهم
calculation
پاسخ تقریبی
solutions
پاسخ یک مشکل
rejoin
در پاسخ گفتن
answering
: جواب پاسخ
answerback
پاسخ برگشتی
anticipatory response
پاسخ انتظاری
oracles
پاسخ مبهم
rejoins
در پاسخ گفتن
answer
پاسخ به یک سوال
solution
پاسخ یک مشکل
answered
پاسخ به یک سوال
unconditioned response
پاسخ غیر شرطی
phoned
پاسخ به تماس در تلفن
response hierarchy
سلسله مراتب پاسخ
answer
[to something]
پاسخ
[به چیزی]
[راه حل]
interrogator responsor
دستگاه پرسش- پاسخ
high frequency responce
پاسخ فرکانس بالا
phoning
پاسخ به تماس در تلفن
he returned a negative
پاسخ منفی داد
response time
زمان پاسخ دهی
no reply necessary
[NRN]
نیازی به پاسخ نیست.
stimulus response model
الگوی محرک- پاسخ
affirmative
پاسخ "بله " بود
phone
پاسخ به تماس در تلفن
open ended question
پرسش باز پاسخ
calculation
پاسخ به یک مشکل در ریاضی
inquiry system
سیستم پرسش- پاسخ
i pause for a reply
منتظر پاسخ هستم
modulation frequency response
پاسخ فرکانس مدولاسیون
s r psychology
روانشناسی محرک- پاسخ
phones
پاسخ به تماس در تلفن
solve
یافتن پاسخ یک مشکل
galvanic skin response
پاسخ برقی پوست
shading response
پاسخ سایه روشن
achromatic color response
پاسخ رنگ بی فام
stimulus response psychology
روانشناسی محرک- پاسخ
pilomotor response
پاسخ سیخ شدن مو
all or none response
پاسخ همه یا هیچ
conditioned escape response
پاسخ گریز شرطی
conditioned avoidance response
پاسخ اجتنابی شرطی
s r model
الگوی محرک- پاسخ
conditioned emotional response
پاسخ هیجانی شرطی
cer
پاسخ هیجانی شرطی
white space response
پاسخ به بخش سفید
psychogalvanic response
پاسخ گالوانیکی- روانی
stimulus response theory
نظریه محرک- پاسخ
surrebutter
اخرین پاسخ خواهان
solved
یافتن پاسخ یک مشکل
solves
یافتن پاسخ یک مشکل
solving
یافتن پاسخ یک مشکل
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com