Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
physiotherapy
درمان فیزیکی
Other Matches
therapist
متخصص درمان شناسی درمان شناس
therapists
متخصص درمان شناسی درمان شناس
heparinize
باهپارین درمان کردن تحت درمان باهپارین قراردادن
client centered therapy
درمان متمرکز بر درمان جو
physical
فیزیکی
physico mathematical
فیزیکی و ریاضی
physical change
تغییرات فیزیکی
physical capital
سرمایه فیزیکی
physical analysis
تجزیه فیزیکی
psychopaysical
روانی- فیزیکی
physical constant
ثابتهای فیزیکی
physical unit
واحد فیزیکی
physicalism
فیزیکی نگری
physical security
امنیت فیزیکی
biophysical
زیستی- فیزیکی
physical record
رکورد فیزیکی
physical state
حالت فیزیکی
physical quantity
کمیت فیزیکی
physical design
طرح فیزیکی
hardware
واحدهای فیزیکی
physical constraints
محدودیتهای فیزیکی
physical format
قالب بندی فیزیکی
physical drive
دیسک گردان فیزیکی
physio chemical
وابسته به شیمی فیزیکی
physical constant
ثابت فیزیکی
[فیزیک]
environments
محیط یا موقعیتهای فیزیکی
environment
محیط یا موقعیتهای فیزیکی
marginal physical product
محصول فیزیکی نهائی
lay (light) into
<idiom>
حمله فیزیکی کردن
physical
فیزیکی مربوط به تاسیسات
geopolitics
مطالعه نفوذ عوامل فیزیکی
marginal physical product of labor
محصول فیزیکی نهائی کار
marginal physical product of capital
محصول فیزیکی نهائی سرمایه
geophysical survey
مطالعه خواص فیزیکی زمین
environmental security
تامین محیطی و فیزیکی منطقه
isotropic
دارای خواص فیزیکی مشابه
line
اتصال فیزیکی به ارسال داده
lines
اتصال فیزیکی به ارسال داده
sizes
ابعاد فیزیکی یک تصویر یا شی یا صفحه
size
ابعاد فیزیکی یک تصویر یا شی یا صفحه
deformation
تغییر شکل فیزیکی درساختمان
electro magnetism
علم روابط فیزیکی میان
remediless
بی درمان
natural philosophy
درمان
medicative
درمان کن
immedicable
بی درمان
cures
درمان
cured
درمان
medicament
درمان
medicaments
درمان
remedied
درمان
remedies
درمان
remedy
درمان
remedying
درمان
client
درمان جو
clients
درمان جو
treatments
درمان
therapy
درمان
treatment
درمان
water cure
اب درمان
irremediable
بی درمان
cure
درمان
physicochemical
وابسته به خواص فیزیکی وشیمیایی اجسام
built into
که هنوز بخش فیزیکی سیستم است
gather writer
تمرکز اطلاعات در داخل یک رکورد فیزیکی
conjoint therapy
درمان زوجی
cooperative therapy
درمان تعاونی
It'll be OK.
<idiom>
درمان میشود!
aversion therapy
درمان اجتنابی
curative
درمان بخش
pithiatism
درمان تلقینی
chemotherapy
درمان دارویی
aceology
درمان شناسی
active therapy
درمان فعال
adjunctive therapy
درمان جنبی
adjuvent therapy
درمان تکمیلی
an active remedy
درمان کاری
analytic therapy
درمان تحلیلی
multiple therapy
درمان تعاونی
corrective therapy
درمان اصلاحی
interpretive therapy
درمان تفسیری
healable
درمان پذیر
marriage therapy
درمان زناشویی
hydropathist
اب درمان دان
iamatology
درمان شناسی
kinesalgia
جنبش درمان
cure all
درمان هر درد
depth therapy
درمان عمقی
direct therapy
درمان رهنمودی
dual sex therapy
درمان دو جنسیتی
electrotherapeutics
درمان برقی
operable
قابل درمان
existential therapy
درمان وجودی
inpatient
تحت درمان
faith healing
درمان اعتقادی
remedying
درمان میزان
treats
درمان شدن
remedy
درمان کردن
therapeusis
درمان شناسی
supportive therapy
درمان حمایتی
cure
درمان بخشیدن
cured
درمان بخشیدن
incurable
بی درمان بیچاره
remedies
درمان کردن
cures
درمان بخشیدن
remedies
درمان میزان
remedy
درمان میزان
incurable
درمان ناپذیر
remedied
درمان کردن
remedied
درمان میزان
social therapy
درمان اجتماعی
remediless
درمان ناپذیر
remedying
درمان کردن
treats
درمان کردن
remediable
درمان پذیر
psychotherapy
درمان روانی
treatable
قابل درمان
treat
درمان کردن
therapeutist
درمان شناس
placebo therapy
درمان با دارونما
post treatment follow up
پیگیری پس از درمان
treat
درمان شدن
psychotherapy ortherapeutics
روح درمان
therapeutics
درمان شناسی
quadrangular therapy
درمان دو زوجی
treated
درمان کردن
treated
درمان شدن
relationship therapy
درمان ارتباطی
faith cure
درمان اعتقادی
pedestals
میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال
pedestal
میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال
communication
اتصال فیزیکی که داده روی آن ارسال میشود
communication
مسیر فیزیکی که فرستنده را به گیرنده وصل میکند
hands on
فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
aircraft alternation
اصلاحات در خواص فیزیکی وخصوصیات پرواز هواپیما
hands-on
فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
therapeutically
از لحاظ درمان شناسی
Patience is a plaster for all sores .
<proverb>
صبر,درمان هر دردیست .
homoeopaths
جور درمان خواه
therapeutist
متخصص درمان شناسی
homeopath
جور درمان خواه
x ray therapy
درمان با اشعه مجهول
sex therapy
درمان اختلالات جنسی
neuropsychiatric
درمان روانی عصبی
homeopaths
جور درمان خواه
mud bath
گل مالی تن برای درمان
insulin shock therapy
درمان با ضربه انسولین
electric convulsive therapy
درمان با تشنج برقی
carbon dioxide therapy
درمان با انیدرید کربنیک
shock therapy
درمان با ضربه برقی
directive group therapy
درمان رهنمودی گروهی
activity group therapy
درمان با فعالیت گروهی
ect
درمان با تشنج برقی
electroconvulsive therapy
درمان با تشنج برقی
therapeutic
وابسته به درمان شناسی
chemotherapy
درمان بواسطه موادشیمیایی
electroshock therapy
درمان با ضربه برقی
encounter group therapy
درمان با گروه رویارویی
indoklon therapy
درمان با استنشاق اندوکلون
insulin coma therapy
درمان با اغماء انسولینی
networks
اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
networking
اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
communication
سوکت یا اتصال فیزیکی که به وسیله اجازه ارتباط میدهد
ended
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
end
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
security specialist
فردی که مسئول امنیت فیزیکی مرکز کامپیوتر است
ends
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
media
هر ماده فیزیکی که برای ذخیره داده به کار می رود
network
اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
chiropodist
متخصص درمان وحفافت پاها
they are cured by nature
طبیعت انها را درمان میکند
physical medicine
درمان بدنی و توان بخشی
physiatrics
درمان امراض باوسایل طبیعی
root canal therapy
درمان ریشه
[دندان پزشکی]
endodontic therapy
درمان ریشه
[دندان پزشکی]
hydropathic
وابسته به درمان کردن ناخوشی با اب
root canal procedure
درمان ریشه
[دندان پزشکی]
root canal treatment
[RCT]
درمان ریشه
[دندان پزشکی]
chiropodists
متخصص درمان وحفافت پاها
implosive therapy
درمان با غرقه سازی تجسمی
Jealousy is a remediless disease.
<proverb>
یسد درد بى درمان است .
nephritic
درمان کننده ناخوشی گرده
Tears remedy every irremediable ailment.
<proverb>
گریه بر هر درد بى درمان دواست .
channeling
اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
channeled
اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
channel
اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
channelled
اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
channels
اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
sonde
اسباب اندازه گیری اوضاع فیزیکی وجوی ارتفاعات زیادماوراء جو
interior label
بجای اینکه برچسب خارجی یا فیزیکی روی محفظه باشد
physical analysis
جداسازی ذرات خاک از نظر قطر دانه ها به روش فیزیکی
osteopathy
درمان بوسیله مالش استخوان و مفاصل
occupational therapy
درمان بوسیله اشتغال بکار کاردرمانی
mirror writing shadow reading
کامپیوتر میزبان با دو دیسک فیزیکی برای بالا بردن سرعت دسترسی
real memory
حافظه فیزیکی موجود که توسط CPU قابل آدرس دهی است
landline
خط وط ارتباطی که از کابل برای اتصال فیزیکی و الکتریکی دو وسیله استفاده می کنند
transmissions
ارتباط فیزیکی بین در نقط ه که امکان ارسال داده را فراهم میکند.
transmission
ارتباط فیزیکی بین در نقط ه که امکان ارسال داده را فراهم میکند.
hydropath establishment
بیمارستانی که ناخوشیها را در انجا بااب درمان می کنند
radiotherapy
رادیو تراپی درمان بوسیله نیروی تشعشعی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com