Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 57 (7 milliseconds)
English	Persian
visual	درمعرض دید
visually	درمعرض دید
visuals	درمعرض دید
Search result with all words
wind	درمعرض بادگذاردن
winds	درمعرض بادگذاردن
prone	درمعرض
susceptibility	درمعرض اسیب بودن
susceptibility	درمعرض بودن
disposable	درمعرض
sun	درمعرض افتاب قرار دادن
sunned	درمعرض افتاب قرار دادن
sunning	درمعرض افتاب قرار دادن
suns	درمعرض افتاب قرار دادن
luminescence	پدیده نورافشانی جسمی پس ازقرار گرفتن درمعرض تابش اشعه
disposal	مصرف درمعرض گذاری
market	درمعرض فروش قرار دادن
marketed	درمعرض فروش قرار دادن
markets	درمعرض فروش قرار دادن
vulnerable	درمعرض اسیب در معرض
open	درمعرض
opened	درمعرض
opens	درمعرض
exposure	درمعرض گذاری
exposures	درمعرض گذاری
expose	درمعرض گذاشتن نمایش دادن
expose	درمعرض اشعه قرار دادن
exposes	درمعرض گذاشتن نمایش دادن
exposes	درمعرض اشعه قرار دادن
exposing	درمعرض گذاشتن نمایش دادن
exposing	درمعرض اشعه قرار دادن
bleak	درمعرض بادسرد متروک
bleaker	درمعرض بادسرد متروک
bleakest	درمعرض بادسرد متروک
bleakly	درمعرض بادسرد متروک
subject	درمعرض
subjected	درمعرض
subjecting	درمعرض
subjects	درمعرض
exhibit	درمعرض نمایش قراردادن
exhibited	درمعرض نمایش قراردادن
exhibiting	درمعرض نمایش قراردادن
exhibits	درمعرض نمایش قراردادن
adventure	درمعرض مخاطره گذاشتن دستخوش حوادث کردن
adventures	: درمعرض مخاطره گذاشتن دستخوش حوادث کردن
breathy	درمعرض نسیم
confiscable	درمعرض ضبط وتوقیف
confiscatable	درمعرض ضبط وتوقیف
disposure	درمعرض گذاری
disposure	درمعرض دید قرار گرفتن فاهر شدن
draughth	درمعرض جریان هوا
exposure to cold	درمعرض سرما بودن
piezoelectric	ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
solarize	درمعرض افتاب قراردادن
to expose to sale	درمعرض فروش گذاشتن
to hang by the eyelids	درمعرض خطربودن
to put on the market	درمعرض فروش قرار دادن
to place on the market	درمعرض فروش قرار دادن
Partial phrase not found.

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com