Dictiornary-Farsi | درکتاب مقدس گفته شده است | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (12 milliseconds)

English	Persian
it say in the bible that	درکتاب مقدس گفته شده است


Other Matches

ipso dixit	گفته بی دلیل گفته استبدادی
halidom	چیز مقدس جای مقدس
booked	درکتاب یادفترثبت کردن
books	درکتاب یادفترثبت کردن
book	درکتاب یادفترثبت کردن
officinal names of drugs	نامهای داروها چنانکه درکتاب داروسازی امده است
grangerite	کسیکه موادچاپی وعکس ازکتابهای دیگربریده درکتاب تالیفی خودگذا
leviathans	جانور بزرگ دریایی که درکتاب عهد عتیق نام برده شده نهنگ
leviathan	جانور بزرگ دریایی که درکتاب عهد عتیق نام برده شده نهنگ
sayings	گفته
doctrine	گفته
doctrines	گفته
parol	گفته
saying	گفته
I was told ...	به من گفته شد ...
statement	گفته
dite	گفته
dixit	گفته
sentence	گفته
sentences	گفته
sentencing	گفته
dicta	گفته
statements	گفته
inviolable	مقدس
saints	مقدس
saint	مقدس
prayerful	مقدس
heavenly minded	مقدس
sanctified	مقدس
sanctimonious	مقدس
sacrosanct	مقدس
sacred	مقدس
venerable	مقدس
numinous	مقدس
hallowed	مقدس
holier	مقدس
holiest	مقدس
holy	مقدس
saintly	مقدس
missatement	گفته نادرست
he is said to have fled	گفته اند
tag	گفته مبتذل
maxim	گفته اخلاقی
maxims	گفته اخلاقی
told	گفته شده
spoken	گفته شده
It is being said that ...	گفته می شود که ...
ipso dixit	گفته محض
ipsedixit	گفته محض
laconism	گفته پر مغز
mentioned <adj.> <past-p.>	گفته شده
bywords	گفته اخلاقی
byword	گفته اخلاقی
unsay	گفته نشدن
to leave unsaid	نا گفته گذاردن
so saying	اینرا گفته
tags	گفته مبتذل
that was said above	که دربالا گفته شد
that was said above	که درفوق گفته شد
statements	گفته بیانیه
said	گفته شده
named <adj.> <past-p.>	گفته شده
statement	گفته بیانیه
stated <adj.> <past-p.>	گفته شده
termed <adj.> <past-p.>	گفته شده
tartufe	خشکه مقدس
halidome	جای مقدس
scriptures	کتاب مقدس
hallow	مقدس کردن
halidome	چیز مقدس
St	مخفف مقدس
tartuffe	مقدس ریایی
tartuffe	خشکه مقدس
hagiology	ادبیات مقدس
the Holy Trinity	تثلیت مقدس
holily	بطور مقدس
tartufe	مقدس ریایی
moralistic	خشکه مقدس
the holy	کتاب مقدس
sanctimoniousness	مقدس نمایی
Holy Weeks	هفتهی مقدس
sacred books	کتابهای مقدس
sacred places	جاهای مقدس
sancify	مقدس شمردن
sanctified airs	مقدس نمایی
sanctimony	مقدس نمایی
st.michael	پطرس مقدس
holyday	روز مقدس
stoup	قدح اب مقدس
holy legislator	شارع مقدس
SS	مخفف مقدس
saints	مقدس شمردن
sanctimonious	مقدس نما
fiesta	روز مقدس
Holly Sepulchre	مقبره مقدس
fiestas	روز مقدس
relic	اثار مقدس
Holy Father	پدر مقدس
relics	اثار مقدس
innocent	مبرا مقدس
scripture	کتاب مقدس
saint	مقدس شمردن
dedication cross	صلیب مقدس
shrine	جای مقدس
sanctuaries	جایگاه مقدس
Holy Week	هفتهی مقدس
Mashhad	هر مقدس مشهد
sanctuary	جایگاه مقدس
shrines	جای مقدس
Holy Writ	کتاب مقدس
ipso dixit	او خود گفته است
abovementioned <adj.>	گفته شده در بالا
If only you had told me .	کاش به من گفته بودی
it is truly said	راست گفته اند
it is well said	خوب گفته اند
above-quoted <adj.>	گفته شده در بالا
above-mentioned <adj.>	گفته شده در بالا
It is an old saying that …	از قدیم گفته اند که ...
foregoning	پیش گفته شده
direct oration	گفته یا قول مستقیم
d. of a statement	تکذیب گفته ایی
aforesid	پیش گفته شده
above said	بالا گفته شده
divers statements	گفته هایی چند
afore-mentioned <adj.>	گفته شده در بالا
aforementioned <adj.>	گفته شده در بالا
ipsedixit	خود او گفته است
the above was a summary	آنچه دربالا گفته شد
pali	زبان مقدس بودائیان
pontify	خودرا مقدس نمودن
postil	تفسیر کتاب مقدس
biblical	وابسته به کتاب مقدس
sanctum	قدس جایگاه مقدس
sacredly	بطور مقدس یا محترم
biblical	مطابق کتاب مقدس
religiosity	خشکه مقدس بودن
hermeneutic	ایین تفسیرکتاب مقدس
anointment	تقدیس با روغن مقدس
altar-table	میز مقدس در کلیسا
bibliolatry	پرستش کتاب مقدس
guaiacum	عودالانبیاء درخت مقدس
mitsvot	حکم کتاب مقدس
it say in the bible that	در کتاب مقدس میگوید
mitzvah	حکم کتاب مقدس
in p of my statement	برای اثبات گفته خودم
indirect oration	گفته یا قول غیر مستقیم
in proof of his statement	برای اثبات گفته خود
Actions speak louder than words .	دو صد گفته چونیم کردار نیست
Enough has been said!	به اندازه کافی گفته شده!
It needs to be said that ...	لازم هست که گفته بشه که ...
dictums	گفته افهار نظر قضایی
dictum	گفته افهار نظر قضایی
I told you , didnt I ?	من که بتو گفتم ( گفته بودم )
on cne's own initiative	بی انکه کسی گفته باشد
recants	گفته خود را تکذیب کردن
put in <idiom>	اضافه چیزی که قبلا گفته شد
recanting	گفته خود را تکذیب کردن
recanted	گفته خود را تکذیب کردن
recant	گفته خود را تکذیب کردن
ipsissima verba	عین بیانات و گفته شخص
People of the Book	پیروان کتاب مقدس [ دین]
vedic	وابسته به وداکتاب مقدس هندو
veda	کتاب مقدس باستانی هند
to	مادریک کلمه مقدس است
altar of credence	[جایگاه نان و شراب مقدس]
feretory	[صندوق آثار مقدس کلیسا]
bibles	بطورکلی هر رساله یاکتاب مقدس
buretto	تنگ مخصوص شراب مقدس
it is said in the bible that	در کتاب مقدس می گوید یامینویسد که
midrash	تفسیر کتاب مقدس یهود
apis	گاو مقدس مصریان قدیم
martinmas	جشن مارتین مقدس در 11نوامبر
buret	تنگ مخصوص شراب مقدس
lignum vitae	درخت مقدس خشب الانبیاء
bible	بطورکلی هر رساله یاکتاب مقدس
scriptural	مطابق متن کتاب مقدس
hermeneutics	علم یا ایین تفسیرکتاب مقدس
non collegiate	در باب شاگردی گفته میشود بی دانشکده
affimable	شایسته انکه بطورقطع گفته شود
action speaks louder than words <proverb>	دو صد گفته چون نیم کردار نیست
per	طبق جزئیات که در مشخصات گفته شده
undershot	درباب چرخی گفته میشود) که اب اززیرانرابگرداند
to repeat oneself	کاریا گفته خودرا تکرار کردن
What you say is true in a sense .	گفته شما به معنایی صحیح است
biblicism	پیروی تحت لفظی از کتاب مقدس
credence	[قفسه یا میز در حرم مقدس کلیسا]
revised version	ترجمه اصلاح شده کتاب مقدس
lectionary	ایات منتخبه یا قسمتی از کتاب مقدس
vulgate	نسخه لاتین قدیمی کتاب مقدس
enshrine	ضریح ساختن مقدس وگرامی داشتن
lector	قاری کتاب مقدس در کلیسای کاتولیک
zion	کوه مقدس اورشلیم قوم اسرائیل
i saw this p in the scripture	این فقره را در کتاب مقدس دیدم
post classical	در باب ادبیات یونانی ورومی گفته میشود
ana	:مجموعه یا گلچینی از گفته هاو اقوال یک شخص
A constant guest is never welcome . <proverb>	به همیشه میهمان خوشامد گفته نمى شود .
scripturalism	اعتقادبه نص کتاب مقدس دلبستگی بدلائل نقلی
reliquary	فرف مخصص نگهداری اثار مقدس یا باستانی
reliquaries	فرف مخصص نگهداری اثار مقدس یا باستانی
paradigms	ایه کتاب مقدس که مثالی رامتضمن است