English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English Persian
cease engagement درگیری را قطع کنید
Search result with all words
liner باسرعت حداکثر هواپیما حرکت کنید در درگیری هوایی
liners باسرعت حداکثر هواپیما حرکت کنید در درگیری هوایی
Other Matches
heads up در درگیری هوایی اعلام اینکه هواپیما دروضعیت لازم برای درگیری قرار ندارد
emergency scramble درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
repeat بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
repeats بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
adding اضافه کنید زیاد کنید
adds اضافه کنید زیاد کنید
add اضافه کنید زیاد کنید
prescan خصوصیت بیشتر اسکنرهای مسط ح که اسکن سریع و با realution کم انجام می دهند تا نمونه اصلی را مجدد بررسی کنید یا ناحیهای که باید بهتر اسکن شود مشخص کنید
contention درگیری
engagement درگیری
contretemps درگیری
engagements درگیری
contentions درگیری
involvement درگیری
brake قطع درگیری
braked قطع درگیری
brakes قطع درگیری
engagement درگیری با دشمن
braking قطع درگیری
engagements درگیری با دشمن
brush with the law <idiom> درگیری با قانون
disengagement قطع درگیری
jaw clutch coupling درگیری دندانه
rules of engagement قوانین درگیری
self involvement خود- درگیری
gear in درگیری دو چرخ دنده
emergency scramble درگیری اضطراری هواپیماها
set to مشت بازی درگیری
set-tos مشت بازی درگیری
set-to مشت بازی درگیری
break off position نقطه قطع درگیری
catalytic ترغیب کننده دشمن به درگیری
rules of engagement روشهای درگیری پدافند هوایی
coupling جفت شدگی اتصال درگیری
gear arrangment نظم و ترتیب درگیری دو چرخ دنده
cease engagement درگیری قطع هدف را تعقیب نکنید
engagement control کنترل درگیری توپخانه پدافندهوایی با دشمن
tactical reconnaissance براوردموقعیت رزمی در حالتی که درگیری نزدیک است
gates فرمان پرواز هواپیما باحداکثر سرعت در درگیری هوایی
gate فرمان پرواز هواپیما باحداکثر سرعت در درگیری هوایی
bully درگیری بر سر تصاحب توپ اغاز استفاده از گوی بین دوحریف
bullying درگیری بر سر تصاحب توپ اغاز استفاده از گوی بین دوحریف
fewest تعداد 7 هواپیما یا کمتر از ان که در درگیری هوایی شرکت داشته باشند
igo علامت من پست گشتی خود راترک می کنم در درگیری هوایی
bullied درگیری بر سر تصاحب توپ اغاز استفاده از گوی بین دوحریف
few تعداد 7 هواپیما یا کمتر از ان که در درگیری هوایی شرکت داشته باشند
fewer تعداد 7 هواپیما یا کمتر از ان که در درگیری هوایی شرکت داشته باشند
bullies درگیری بر سر تصاحب توپ اغاز استفاده از گوی بین دوحریف
heading crossing angle زاویه بین سمت مسیرهواپیمای رهگیر و هواپیمای هدف در لحظه درگیری
armed peace حالتی که دولتهابدون درگیری نظامی خود رابرای جنگ احتمالی اماده می کنند
tied on در درگیری هوایی یعنی هواپیمای یاد شده داخل ارایش قسمت من است
target discrimination قدرت رادار برای درگیری باهدفهای مختلف یا تشخیص هدفهای مختلف
scrambling فرمان درگیری بهواپیمای رهگیر قاطی کردن رهگیری کردن
scrambles فرمان درگیری بهواپیمای رهگیر قاطی کردن رهگیری کردن
scrambled فرمان درگیری بهواپیمای رهگیر قاطی کردن رهگیری کردن
scramble فرمان درگیری بهواپیمای رهگیر قاطی کردن رهگیری کردن
pounces در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pouncing در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounced در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounce در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
tackles درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackled درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackle درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackling درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
ease off شل کنید
say no more بس کنید
aircraft scrambling دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
action report گزارش عملیات جنگی گزارش درگیری با دشمن
combats نبرد رزم کردن جنگ کردن درگیری تن به تن
combat نبرد رزم کردن جنگ کردن درگیری تن به تن
combated نبرد رزم کردن جنگ کردن درگیری تن به تن
combating نبرد رزم کردن جنگ کردن درگیری تن به تن
deleted حذف کنید
deleting حذف کنید
delete حذف کنید
make a hurry عجله کنید
vide infara را نگاه کنید
keep at it مداومت کنید
wait a second تامل کنید
i say نگاه کنید
into a ball نخ راگلوله کنید
deletes حذف کنید
hurry up عجله کنید
dele پاک کنید
oyez توجه کنید
leontief table نگاه کنید به :
have patience with me با من حوصله کنید
oyez گوش کنید
move out حرکت کنید
give it a wipe انراخشک کنید
attention to orders توجه کنید
hold hard صبر کنید
accelerando کم کم تند کنید
push the door to در راپیش کنید
Turn (let) the dog loose. سگ راباز کنید
cautions توجه کنید
cautioning توجه کنید
repeats تکرار کنید
suppose فرض کنید
repeat تکرار کنید
supposes فرض کنید
supposing فرض کنید
recive مصرف کنید
caution توجه کنید
cautioned توجه کنید
Notice the details! توجه کنید به جزییات !
out with him اورا بیرون کنید
When will you depart? کی شما حرکت می کنید؟
off with his head سرش را از تن جدا کنید
Do you agree that … آیا تصدیق می کنید که …
trails هدف را تعقیب کنید
trailing هدف را تعقیب کنید
trailed هدف را تعقیب کنید
mayday خطر کمک کنید
infile به ستون دو حرکت کنید
trail هدف را تعقیب کنید
maydays خطر کمک کنید
record as target اماج را ثبت کنید
wait a minute اندکی صبر کنید
stack arms تفنگها راچاتمه کنید
wait a minute یک دقیقه صبر کنید
supra ببالا نگاه کنید
sus.per coll حلق اویزش کنید
wait a little کمی صبر کنید
I won't be talked into it! من را نمیتوانید متقاعد کنید!
wait a second اندکی صبر کنید
wait a second یک خرده صبر کنید
Turn the water tap on . شیر آب را باز کنید
Please behave yourself . Please be courteous. ادب را رعایت کنید
NB خوب دقت کنید
observe silence سکوت را رعایت کنید
you do me injustice در باره من بی عدالتی می کنید
she your profit with him سودخودرابا اوتقسیم کنید
shift colors پرچم را تعویض کنید
single file به ستون یک حرکت کنید
try and came کوشش کنید که بیائید
Please check the ... لطفا ... را کنترل کنید.
opened مروحه را باز کنید
chains مراجعه کنید به CATENA
drop track تعقیب را قطع کنید
do good to others بدیگران نیکی کنید
opens مروحه را باز کنید
chain مراجعه کنید به CATENA
avast ایست توقف کنید
Please check the water. لطفا آب را کنترل کنید.
Full tank, please. لطفا باک را پر کنید.
check firing عناصرتیر را بررسی کنید
open مروحه را باز کنید
Refer (turn over) to page 110. به صفحه 110مراجعه کنید
continue your studies تحصیلات خودرادنبال کنید
Cash is in short supply these days . از حقوق ماهانه ام کم کنید
KEEP LEFT از سمت چپ حرکت کنید.
Every day that you go unheeded, you need to count on that day هر روز که بیفتید، باید در آن روز حساب کنید
Call a doctor quickly. فورا پزشک خبر کنید.
Please don't wake me until 9 o'clock! لطفا من را ساعت ۹ بیدار کنید!
Please call the police. لطفا پلیس را خبر کنید.
Please check the oil. لطفا روغن را کنترل کنید.
Please check the battery. لطفا باطری را کنترل کنید.
KEEP RIGHT از سمت راست حرکت کنید.
Which bank do you bank with? با کدام بانک کار می کنید؟
Can you help me? ممکن است کمکم کنید؟
Please get it off ! [Please clean it up !] لطفا این را پاک کنید !
Offer him some chocolates. به ایشان شکلات تعارف کنید
Please consider my suggestion. لطفا" به پیشنهاد من توجه کنید
Enter it in the books . آنرا دردفاتر وارد کنید
Can you find your way out? راهتان را به خارج می توانیدپیدا کنید ؟
Wont you have sweets (candies) شیرینی میل نمی کنید ؟
He helped me for my fathers sake. بخاطر پدرم به من کمک کنید
Do you feel hungry? شما احساس گرسنگی می کنید؟
Line up the children in order of height. بچه ها رابترتیب قد بخط کنید
Erase ( clean ) the blackboard. تخته سیاه راپاک کنید
Please sign here. لطفا اینجا را امضا کنید.
Drop me just before you get to the turning. مرانرسیده ره سر پیچ پیاده کنید
Act according to the previous procedure. بترتیب گذشته عمل کنید
Please have my bill ready. لطفا صورتحسابم را آماده کنید.
Please heat up my food. لطفا" غذایم را داغ کنید
up with it! بلندش کنید بگذاریدش بالا
negative altitude ارتفاع هواپیما را تصحیح کنید
identifying مشاهده کردن شناسایی کنید
large spread فاصله گلوله ها راکم کنید
adjusting میزان کردن تنظیم کنید
repeat range با همین مسافت تیراندازی کنید
clear and hold منطقه را پاک و حفظ کنید
record firing عناصر تیر را ثبت کنید
associated file وقتی فایل را انتخاب می کنید
plead for the widow در حق بیوه زنان دادخواهی کنید
o bey your parents والدین خودرا اطاعت کنید
identify مشاهده کردن شناسایی کنید
identifies مشاهده کردن شناسایی کنید
strangle یاد شده را خاموش کنید
adjusts میزان کردن تنظیم کنید
drop قطره سقوط کردن کم کنید
Call an ambulance quickly. فورا یک آمبولانس خبر کنید.
dropped قطره سقوط کردن کم کنید
dropping قطره سقوط کردن کم کنید
drops قطره سقوط کردن کم کنید
identified مشاهده کردن شناسایی کنید
associated document وقتی فایل را انتخاب می کنید
Follow signs for York. به تابلوهای شهر یورک توجه کنید.
Follow signs for York. به علائم شهر یورک توجه کنید.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com