English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 110 (6 milliseconds)
English Persian
moderate sea دریای معتدل
Other Matches
Anatolia منطقه آناتولی که بین دریای سیاه و دریای مدیترانه قرار داشته و یکی از مراکز عمده قالیبافی ترکی، کردی، ارمنی و یونانی است. بیشتر به بافت فرش با گره ترکی معروف بوده و به دوران سلجوقیان باز می گردد.
high sea دریای ازاد دریای ازاد خارج از مرزکشور
moderates معتدل
soft-spoken معتدل
soft spoken معتدل
mitigatory معتدل
mildest معتدل
milder معتدل
moderate معتدل
soberly معتدل
moderated معتدل
green معتدل
greenest معتدل
mild معتدل
sanest معتدل
moderate fog مه معتدل
temperate معتدل
sober معتدل
mitigative معتدل
middleman معتدل
middlemen معتدل
moderating معتدل
sane معتدل
saner معتدل
flat calm دریای روغنی
dead sea دریای لوط
high sea دریای ازاد
high seas دریای ازاد
mare clausum دریای بسته
mediterranean sea دریای مدیترانه
adriatic sea دریای ادریانیک
aegean sea دریای اژه
mare liberum دریای ازاد
blue water دریای ازاد
territorial sea دریای داخلی
the black sea دریای سیاه
Oman دریای عمان
smooth see دریای ارام
seaway دریای متلاطم
sea nettle ستاره دریای
sea fight جنگ دریای
rough sea دریای خراب
territorial sea دریای ساحلی
attemper معتدل کردن
medium متوسط معتدل
mediums متوسط معتدل
modest معتدل نسبتا کم
temperate climate اب و هوای معتدل
temperate climate اقلیم معتدل
heavy sea دریای خیلی خراب
gannet غاز دریای شمالی
pontic وابسته به دریای سیاه
solan قاز دریای شمالی
service squadron قسمت خدمات دریای
pontic شبیه دریای سیاه
bathyal مربوط به دریای عمیق
atlantic دریای محیط غربی
pores در دریای تفکرغوطه ور شدن
pore در دریای تفکرغوطه ور شدن
Channel Islands جزیرههای دریای مانش
calm sea دریای خیلی ارام
closed sea دریای غیر ازاد
erythrean وابسته به دریای قلزم
inordinate مفرط غیر معتدل
sane views نظریات معقولانه یا معتدل
soft shell دارای عقیده معتدل
moderate ماده معتدل کننده
moderated ماده معتدل کننده
moderates ماده معتدل کننده
moderating ماده معتدل کننده
ambivert ادم معتدل و میانه رو
polynya منطقه اب ازاد دریک دریای یخ
polynia منطقه اب ازاد دریک دریای یخ
booby نوعی قاز دریای شمالی
mediterranean sea دریای روم بحر الروم
ship fever طوفان سخت در دریای چین
slake معتدل شدن کاهش یافتن
alloys عیار زدن معتدل کردن
seasons ادویه زدن معتدل کردن
slaked معتدل شدن کاهش یافتن
season ادویه زدن معتدل کردن
seasoned ادویه زدن معتدل کردن
slakes معتدل شدن کاهش یافتن
modifies تغییر دادن معتدل ساختن
modify تغییر دادن معتدل ساختن
modifying تغییر دادن معتدل ساختن
alloy عیار زدن معتدل کردن
typhoons توفان سخت دریای چین گردباد
overland route راه سفر به هندوستان از دریای مدیترانه
typhoon توفان سخت دریای چین گردباد
submarine زیر دریای [نظامی] [علوم طبیعی]
snug down امادگی قبل از ورود به دریای طوفانی
submarine boat زیر دریای [نظامی] [علوم طبیعی]
intemperate zone منطقه غیر معتدل یرد یا بسیارگرم
jabiru لک لک ابزی نقاط گرم و معتدل امریکا
Latvia جمهوری لتونی در کرانهی جنوبی دریای بالتیک
small craft warning پرچم قرمز یا چراغ قرمزبعلامت باد شدید و دریای خطرناک
fire support station نققه هدف اتش پشتیبانی دریایی ایستگاه اتش دریای
China denies militarizing South China Sea. چین را تکذیب نظامی جنوب دریای چین است.
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
baltic دریای بالتیک در شمال اروپا وابسته به بالتیک
flat ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flattest ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
mediterranean وابسته بدریای مدیترانه دریای مدیترانه
temper معتدل کردن میزان کردن
tempers معتدل کردن میزان کردن
tempered معتدل کردن میزان کردن
socialist international بین الملل سوسیالیست انجمن جهانی احزاب سوسیال دمکرات در لندن که به سال 1591 تاسیس یافته است واعضا ان را احزاب سوسیالیست معتدل تشکیل می دهند
fabianism نحله سوسیالیستی معتدل که به سال 4881 درانگلستان تشکیل شد و در واقع پایه حزب کارگر محسوب میشود . اصحاب این مسلک باعقاید مارکس در زمینه لزوم کشمکش طبقاتی و نیز انقلاب و شدت عمل جهت وصول به اهداف سوسیالیزم موافقت ندارند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com