Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English
Persian
This letter has been tampered with .
در این نامه دست برده شده
Other Matches
post script
مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
letter of intent
تمایل نامه نامه علاقه مندی به انجام معامله
pourparley
جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparler
جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
cryptoparts
بخشهای یک نامه رمز قسمتهای رمزی نامه
libeling
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libel
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelled
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeled
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelling
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libels
هجو نامه یا توهین نامه افترا
written agreement
موافقت نامه پیمان نامه
certificates
رضایت نامه شهادت نامه
certificate
رضایت نامه شهادت نامه
affidavits
شهادت نامه قسم نامه
credential
گواهی نامه اعتبار نامه
to a. letter
روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
villain
برده
bondsman
برده
bondman
برده
bondservant
برده
serfs
برده
serf
برده
male salve
برده
villains
برده
slaves
برده
slaved
برده
slave
برده
slaving
برده
wrapt
برده
escaped slave
برده فراری
allottee
سهم برده
named
نام برده
dealing in slaves
برده فروشی
enslaving
برده کردن
master slave
ارباب و برده
enslaves
برده کردن
abrogate
از میان برده
overwrought
کار برده
enslaved
برده کردن
slaveholder
صاحب برده
manumission
ازادی برده
enslave
برده کردن
mameluke
برده بنده
abrogates
از میان برده
conspicuious consumption
بکار برده شد
slavery
برده داری
slave trade
برده فروشی
above
نام برده
slave merchant
برده فروش
slaver
تاجر برده
slave computer
کامپیوتر برده
slaveholding
برده داری
slaveholding
مالکیت برده
slaver
برده فروش
slaveholder
برده دار
testacy
دارای وصیت نامه بودن نگارش وصیت نامه
master slave system
سیستم ارباب و برده
manumission
ازاد کردن برده
rapt
برده شده مجذوب
above named
نام برده شده
echeloned displacement
تغییرموضع رده برده
To emancipate a slave.
برده ای را آزاد کردن
slave mode
حالت پیرو یا برده
named here under
نام برده درزیر
bond servant
برده بدون مزدواجرت
proslavery
طرفداری از برده فروشی
emancipation
ازاد کردن برده
setting free
ازاد کردن برده
lastmentioned
اخر از همه نام برده
prize poem
شعری که جایزه برده است
echeloned displacement
تغییر مکان رده برده
holandric
منحصرا از طرف پدر ارث برده
His name is never mentioned anywhere .
اسمی ازاو درجایی برده نمی شود
he took her in to dinner
انزن را بسفره خانه برده پهلویش نشست
My legs fell asleep
[are numb]
.
ساق پاهایم خوابشان برده
[سر شده اند]
.
truck trailer
ارابه بی موتوری که توسط کامیون برده شود
love set
بازنده محض بدون حتی یک گیم برده
aposteriori
از معلول بعلت رسیده از مخلوق بخالق پی برده استنتاجی
latifundium
ملک کشاورزی باوسایل اولیه که برده ها در ان کارمیکرده اند
slave drivers
نظارت کننده بر کار برده ها کارفرمای سخت گیر
slave driver
نظارت کننده بر کار برده ها کارفرمای سخت گیر
hologynic
منحصرا از مادر ارث برده بصورت صفت مغلوب
paroli
دوبرابر داو بوسیله افزودن پول برده بدان
in tow
<idiom>
برده شدن ازجایی به جای دیگر ،همراهی با کسی
photoresist
فرایند بکار برده شده در تولیددستگاههای نیمه هادی
primary products
محصولاتی که به عنوان مواد اولیه بکار برده میشود
built up frog
قطعهای شبیه به قلب که برای ریلها به کار برده میشود
roman a clef
داستان واقعی که نام شخصیتهای ان بطور ناشناس برده شده
direct materials costs
هزینههای مواد اولیهای که مستقیما در کالا بکار برده میشود
prizing
کشتی یا کالایی که به موجب حقوق جنگی در دریا به غنیمت برده شود
bar winding
میله هایی که به عنوان سیم پیچی در رتور به کار برده میشود
dense binary code
کدی که تمام حالتهای ممکن الگوی دودوئی در ان بکار برده میشود
prizes
کشتی یا کالایی که به موجب حقوق جنگی در دریا به غنیمت برده شود
prized
کشتی یا کالایی که به موجب حقوق جنگی در دریا به غنیمت برده شود
prize
کشتی یا کالایی که به موجب حقوق جنگی در دریا به غنیمت برده شود
telescopic chimney
دود کشی که تیکههای انراتوی هم برده انرا کوتاه وبلند میکنند
liberty party
حزب مخالف سیستم برده داری که در سال 0481 در ایالات متحده امریکاتشکیل شد
leviathan
جانور بزرگ دریایی که درکتاب عهد عتیق نام برده شده نهنگ
leviathans
جانور بزرگ دریایی که درکتاب عهد عتیق نام برده شده نهنگ
reentrant
روالی که میتواند توسط چندین برنامه مستقل بطورهمزمان بکار برده شوددرون رو
bed plate
پایه یا شاسی فولادی پیش ساخته که به عنوان فونداسیون به کار برده میشود
beansprouts
جوانهی سویا و یا لوبیای مانگ که در سالاد و خوراکهای چینی به کار برده میشود
beansprout
جوانهی سویا و یا لوبیای مانگ که در سالاد و خوراکهای چینی به کار برده میشود
newton raphson
اصطلاحی که به یک رویه محاورهای بکار برده شده درحل معادلات اطلاق میشود
fet
Transistor Effect Field نیمه هادی که به عنوان یک عنصر حافظه بکار برده میشود
reflex
یک برنامه تحلیلی پایگاه داده که برای ایجاد و کنترل اطلاعات به شکل یک لیست بکار برده میشود
reflexes
یک برنامه تحلیلی پایگاه داده که برای ایجاد و کنترل اطلاعات به شکل یک لیست بکار برده میشود
recredential
نامهای است که بعضی اوقات رئیس دولتی که سفیر نزد ان ماموریت دارد در جواب احضار نامه سفیر به رئیس دولت فرستنده سفیر می نویسد و در واقع این نامه پاسخی است به استوار نامهای که سفیر در شروع ماموریتش تقدیم داشته است
flowcharting symbol
علامتی برای نمایش عملیات داده ها روند کار یا وسائل روی یک نمودار گردش کاربکار برده میشود
serfs
درسیستم فئودالی به رعایای وابسته به زمین اطلاق می شد اگر چه برده نبودند لیکن فاقد ازادی واقعی محسوب می شدند
serf
درسیستم فئودالی به رعایای وابسته به زمین اطلاق می شد اگر چه برده نبودند لیکن فاقد ازادی واقعی محسوب می شدند
good riddance to bad rubbish
<idiom>
وقتی تو خوشحالی از اینکه چیزی یا کسی به جای دیگری برده بشه یا فرستاده بشه
dictatorships
این لفظ را مارکس به شکل دیکتاتوری پرولتاریاdictatorship prolotarian به کار برده است که مفهوم ان " حکومت مطلقه طبقه رنجبر یا کارگر " میباشد
ebcdic
کد کامپیوتربرای نشان دادن یک الگوی خاص از هشت بیت باینری یک کد 8 بیتی که برای نمایش اطلاعات در کامپیوتر مدرن بکار برده میشود
dictatorship
این لفظ را مارکس به شکل دیکتاتوری پرولتاریاdictatorship prolotarian به کار برده است که مفهوم ان " حکومت مطلقه طبقه رنجبر یا کارگر " میباشد
black wash
نوع دیگری ازگرافیت و کک و ذغال سخت یامواد الی است که با مایعی بطور معلق و برای پوشش ماهیچههای تر و قالبهای ماسهای به کار برده میشود
mask
یک کلمه ماشینی حاوی الگوئی از بیت ها بایت ها یاکاراکترها که برای استخراج یا گزینش قسمت هایی ازکلمات ماشینی دیگر بکار برده میشود
masks
یک کلمه ماشینی حاوی الگوئی از بیت ها بایت ها یاکاراکترها که برای استخراج یا گزینش قسمت هایی ازکلمات ماشینی دیگر بکار برده میشود
scitovsky double criterion
که براساس ان تغییری ایده ال استکه دران کسانیکه بهره برده اند بتوانندکسانیراکه زیان میبرند جبران نموده و در مقابل زیان کنندگان قادر نباشند که ازتغییر جلوگیری نمایند
dictatorship of proletariat
اصطلاحی است که بوسیله کارل مارکس برای توصیف مرحلهای از سوسیالیسم بکار برده شد .در این مرحله طبقه بورژوا یا سرمایه داران قدرت را از دست می دهند و کارگران قدرت را دراختیار می گیرند .
manifest
نامه
manifested
نامه
manifesting
نامه
post boy
نامه بر
manifests
نامه
carriers
نامه بر
correspoundence
نامه ها
letters
نامه
letter
نامه
carrier
نامه بر
epistle
نامه
breve
نامه
epistles
نامه
wordbook
واژه نامه
dictionary
لغت نامه
herbal
گیاه نامه
open letter
نامه سر گشاده
open letters
نامه سر گشاده
protocol
پیوند نامه
by low
ایین نامه
testimonials
گواهی نامه
word book
واژه نامه
missive
نامه رسمی
bylaw
ایین نامه
glossary
واژه نامه
missives
نامه رسمی
letters
معرفی نامه
byelaw
ایین نامه
lexicon
[dictionary]
واژه نامه
billet doux
نامه عاشقانه
bill of sale
بیع نامه
wordbook
لغت نامه
word book
لغت نامه
lexicon
[dictionary]
لغت نامه
testimonials
تصدیق نامه
bail bond
ضمانت نامه
bacchanalian song
ساقی نامه
acknowledgment
شهادت نامه
rental
اجاره نامه
demand note
مطالبه نامه
treaties
عهد نامه
protocols
پیوند نامه
glossary
لغت نامه
treaties
موافقت نامه
bill of lading
بار نامه
testimonial
تصدیق نامه
bill of divorce
طلاق نامه
bill of exception
اعتراض نامه
testimonial
گواهی نامه
treaty
موافقت نامه
treaty
عهد نامه
bill of indicment
ادعا نامه
bylaws
ایین نامه
threnode
سوگ نامه
letter of recommendation
توصیه نامه
the original letter
عین نامه
letter writer
نامه نگاری
letter writer
نامه نویس
letter writing
نامه نگاری
letters of administration
قیم نامه
letters of procurator
وکالت نامه
warrant of attorney
وکالت نامه
tenency agreement
اجاره نامه
letter of recommendation
سفارش نامه
letter of invitation
دعوت نامه
letter of introduction
معرفی نامه
letter de chancellerie
نامه رسمی
letter missive
امر نامه
threnod
سوگ نامه
letter no
نامه شماره 5
letter of a
اگاهی نامه
letter of a
اطلاع نامه
threnddy
سوگ نامه
letter of indemnity
ضمانت نامه
letter of indemnity
غرامت نامه
letters patent
نامه سرگشوده
letters patent
نامه سرگشاده
packet boat
کشتی نامه بر
passionary
شهادت نامه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com