Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 146 (7 milliseconds)
English	Persian
shelver	در تاقچه گذار
Other Matches
shelf	تاقچه
sconce	تاقچه
shelflike	تاقچه مانند
sconce	تاقچه سربخاری
shelf	در تاقچه گذاشتن
shelving	تاقچه یاقفسه بندی
shelf	هرچیز تاقچه مانند
shelve	تاقچه دار کردن
shelved	تاقچه دار کردن
steatopygous	دارای کفل تاقچه دار
steatopygic	دارای کفل تاقچه دار
shelving	موادیکه از ان تاقچه میسازند شیب
transitions	گذار
over	گذار
over-	گذار
transition	گذار
mortgagor	رهن گذار
grounder	پایه گذار
instaurator	بنیاد گذار
insurant	بیمه گذار
legator	میراث گذار
legiskative	قانون گذار
nomographer	قانون گذار
lienee	وثیقه گذار
lowpass	پایین گذار
mark sense	نشان گذار
legislatrix	قانون گذار زن
grounder	کار گذار
crossing site	محل گذار
deepositor	ودیعه گذار
demographic transition	گذار جمعیت
depositor	امانت گذار
differentiator	فرق گذار
discriminator	فرق گذار
dotter	نقطه گذار
punctuator	نقطه گذار
encoder	رمز گذار
grader	نمره گذار
graduator	درجه گذار
coder	رمز گذار
space bar	فاصله گذار
spotter	خال گذار
trend-setter	بدعت گذار
impressionistic	برداشت گذار
tapper	توپی گذار
tracked layer	ریل گذار
tracklayer	ریل گذار
transit time	زمان گذار
transition period	دوره گذار
zoogenic	بچه گذار
transition state	حالت گذار
trend-setters	بدعت گذار
shelver	در قفسه گذار
prizer	قیمت گذار
outdoor recreation	گشت و گذار
oviparous	تخم گذار
pawnor	رهن گذار
pledgor	رهن گذار
pledgor	وثیقه گذار
pracitcable	گذار کردنی
pricer	قیمت گذار
marker pen	علامت گذار
founders	بنیان گذار
foundered	بنیان گذار
legislator	قانون گذار
legislators	قانون گذار
investors	سرمایه گذار
bypass	کنار گذار
bypassed	کنار گذار
bypasses	کنار گذار
bypassing	کنار گذار
heretics	بدعت گذار
heretic	بدعت گذار
swindler	کلاه گذار
swindlers	کلاه گذار
auctioneer	حراج گذار
auctioneers	حراج گذار
contributory	خراج گذار
innovator	بدعت گذار
innovators	بدعت گذار
foundering	بنیان گذار
founder	بنیان گذار
blazers	علامت گذار
blazer	علامت گذار
investor	سرمایه گذار
accomodating	منت گذار
assessor	خراج گذار
racers	مسابقه گذار
bailer	امانت گذار
handler	دسته گذار
bailor	امانت گذار
markers	نشان گذار
marker	نشان گذار
valuers	قیمت گذار
handlers	دسته گذار
legislatress	قانون گذار زن
valuer	قیمت گذار
insured	بیمه گذار
legislative	قانون گذار
racer	مسابقه گذار
salver	مرهم گذار
salvers	مرهم گذار
position control	پیچ مرکز گذار
truster	ودیعه گذار اعتباردهنده
uniparous	هر باریک تخم گذار
spacebar	کلید فاصله گذار
testator	شاهد میراث گذار
depositor	ودیعه گذار مودع
subcaliber	تفنگ اثر گذار
buoy tender	ناو بویه گذار
burst gate	لامپ پیام گذار
free capital	سرمایه گذار پولی
dot generator	مولد خال گذار
dan runner	کشتی بویه گذار
minelayer	کشتی مین گذار
minelayer	ناو مین گذار
miscreant	بدعت گذار خبیث
money lender	پول به بهره گذار
dan layers	شناوه بویه گذار
net laying ship	کشتی تور گذار
buoy tender	کشتی بویه گذار
mine layer	کشتی مین گذار
parentheses free nataton	نشان گذار بدون پرانتز
truster	باور کننده امانت گذار
pathfinder	هواپیمای علامت گذار مسیر
You are not pulling my leg , are you ?	نکند دار ؟ سر بسرم می گذار ؟
pathfinders	هواپیمای علامت گذار مسیر
spademan	نفر خرج گذار توپ
to mince matters	از گفتن راستی فرو گذار کردن
godmother	نام گذار بچه مادر خوانده روحانی
godmothers	نام گذار بچه مادر خوانده روحانی
range ladder	تنظیم تیربه روش نردبانی با شلیک گذار و کوتاه
loader	خرج گذار پر کننده توپ سمبه پر کن ماشین خاک بارکن
encrypt	تبدیل متن به حالت امن با استفاده از سیستم رمز گذار
encipher	تبدیل متعلق به کد محافظت شده توسط سیستم رمز گذار
nomothetes	کسیکه گماشته میشد تا درقانون تجدیدنظر نماید قانون گذار
sentinel	1-علامت گذار یا چاپگر بخش خاص داده .2-پرچمی که وضعیت ثبات را پس از عملیات ریاضی یا منط قی گزارش میدهد
sentinels	1-علامت گذار یا چاپگر بخش خاص داده .2-پرچمی که وضعیت ثبات را پس از عملیات ریاضی یا منط قی گزارش میدهد
winter	قشلاق کردن زمستانرا بر گذار کردن زمستانی
winters	قشلاق کردن زمستانرا بر گذار کردن زمستانی
crossing area	منطقه گذار منطقه پایاب
financier	سرمایه دار سرمایه گذار
depositor	صاحب سپرده سپرده گذار
financiers	سرمایه دار سرمایه گذار
zoogenous	بچه زا بچه گذار

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com