English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (31 milliseconds)
English Persian
to make both ends meet در حدود درامد خود خرج کردن
Other Matches
disposable personal income درامد شخصی قابل تصرف درامد خالص پس از کسرمالیات
gini coefficient شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
banding روش مشخص کردن حدود یک تصویر روی صفحه نمایش کامپیوتر با محدود کردن اطراف آن
delimits تعیین کردن حدود
delimited تعیین کردن حدود
delimiting تعیین کردن حدود
delimiting تحدید حدود کردن
delimit تحدید حدود کردن
demarcating تعیین حدود کردن
demarcates تعیین حدود کردن
demarcated تعیین حدود کردن
peg تعیین حدود کردن
demarcate تعیین حدود کردن
delimits تحدید حدود کردن
abound تعیین حدود کردن
pegs تعیین حدود کردن
delimited تحدید حدود کردن
delimit تعیین کردن حدود
to live beyond one's means بیش از حدود استطاعت خودخرج کردن
to mark out a ground حدود زمینی را تععین کردن یانشان دادن
functional distribution of income توزیع درامد بر حسب کارکرد توزیع درامد بین عوامل تولیدبدون توجه به مالکیت عوامل تولید
to out run the constable بیش از درامد خرج کردن
upper memory کیلو بایت از حافظه قرار گرفته بین حدود کیلوبایت و مگابایت . حافظه بیشتر بعد از حافظه معمول کیلوبایت است و قبل از حدود مگابایت
live up to one's income به اندازه درامد خود خرج کردن
to i. any one into abenefice کسیرابرای دریافت درامد کلیسا معرفی کردن
elastic banding روش تعریف حدود تصویر روی صفحه کامپیوتر با محدود کردن اطراف آن با یک مرز
regressive income tax مالیات بر درامد کاهنده مالیات بر درامد نزولی
life cycle hypothesis فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
about <adv.> حدود
roughly <adv.> حدود
ranged حدود
realm حدود
about در حدود
well-nigh در حدود
range حدود
realms حدود
precinct حدود
compass حدود
in the neighbourhood در حدود
neighbourhoods حدود
precincts حدود
modules حدود
module حدود
neighborhoods حدود
delimited حدود
neighbourhood حدود
well nigh در حدود
delimits حدود
tether حدود
tethered حدود
vicinity حدود
definitions حدود
confine حدود
tethering حدود
purview حدود
confining حدود
scope حدود
ranges حدود
delimiting حدود
delimit حدود
ambit حدود
scantling حدود
thereabouts در آن حدود
limit حدود
definition حدود
perambulation حدود
neiggourhood حدود
tethers حدود
thereabouts در حدود آن وقت
yaw تجاوز از حدود
ranged حدود وسعت
run ردپا حدود
therabout دران حدود
probability limits حدود احتمالی
class interval حدود طبقه
class limits حدود طبقه
ranges حدود وسعت
runs ردپا حدود
out خارج از حدود
out- خارج از حدود
in round numbers 00 در حدود 001 عد د
coastal frontier حدود ساحلی
thereabout دران حدود
verges نزدیکی حدود
verge نزدیکی حدود
boundaries حدود یکان
boundaries حدود چیزی
boundary حدود یکان
limits of confidence حدود اطمینان
boundary حدود چیزی
limit of fire حدود اتش
ranges حدود محدوده
within cry در حدود صد ارس
periphery محیط حدود
peripheries محیط حدود
vicinity در حدود در اطراف
reaching وسعت حدود
reaches وسعت حدود
delimitation تعیین حدود
with in ear shot در حدود صدا رس
confinement تحدید حدود
graphic limits حدود گرافیکی
delimitation تحدید حدود
limit check مقابله حدود
whereabouts درچه حدود
purview حدود میدان
purview of an occupation حدود کاری
reached وسعت حدود
trimester در حدود سه ماه
range حدود محدوده
lines حدود رویه
confidence limits حدود اطمینان
confidence limits حدود اعتماد
range حدود وسعت
line حدود رویه
outed خارج از حدود
in the neighborhood of در حدود [ریاضی]
ranged حدود محدوده
yawed تجاوز از حدود
demarcation تعیین حدود
frontiers حدود و ثغور
coextensive هم حدود وثغور
gamut حدود حیطه
reach وسعت حدود
hereabout دراین حدود
inbound محصور در حدود معینی
format حدود و مشخصات فرش
spheres مرتبه حدود فعالیت
tolerance حدود قابل تحمل
sphere مرتبه حدود فعالیت
orbits دور حدود فعالیت
tolerances حدود قابل تحمل
orbited دور حدود فعالیت
orbit دور حدود فعالیت
outre خارج از حدود معمولی
mark out a ground تحدید حدود زمین
scope میدان و برد و حدود
ultra vires تجاوز از حدود اختیارات
limitation clause ماده تعیین حدود
thereabouts در حدود آن میزان یا تعداد
whereabout حدود تقریبی مکان
limitation clause عبارت تعیین حدود
compass حدود وثغور حوزه
as far as in me lies تا انجاکه در حدود توانایی من است
to override one's commission از حدود ماموریت خود تجاوزکردن
range of music حدود یا میدان علم موسیقی
quart پیمانهای در حدود بیک لیتر
corrida برنامهای در حدود شش مسابقه گاوبازی
transfer limit حدود تصحیحات انتقال تیر
ultra vires خارج از حدود اختیارات قانونی
ultra vires بیش از حدود اختیارات قانونی
quarts پیمانهای در حدود بیک لیتر
limit of fire حدود میدان اتش تیربار یاسلاح
boundary disclaimer نشان دهنده حدود جغرافیایی منطقه
transition layer منطقه یا حدود انحراف درارتفاع پرواز
We will be checking out around noon. ما حدود ظهر تسویه حساب میکنیم.
neatline خطوط باریک حدود کناره نقشه
emoluments درامد
returned درامد
returning درامد
returns درامد
earnings درامد
hatch درامد
revenue درامد
hatched درامد
earning درامد
admissions درامد
remunerative پر درامد
emolument درامد
return درامد
gainings درامد
prelusion درامد
makings درامد
admission درامد
proceeds درامد
total revenue درامد کل
hatches درامد
income درامد
it wasprologue to the nextmove درامد
comings in درامد
means درامد
total income درامد کل
the bill defined his powers حدود اختیارات وی دران لایحه معلوم گردید
My earnings come to around 5ooo Tomans per month. درآمدم به حدود 5000 تومان درماه می رسد
field of view حدود دید یک دوربین شبیه سازی شده
buddy line طنابی که در حدود 01 متر که 2 غواص را به هم وصل میکند
ultra vires بیش از حد مجاز قانونی متجاوز از حدود اختیار
iron pyrites ترکیب شیمیائی است که حدود 5 تا 02 درصداهن دارد
income leakage کسر درامد
income per capita درامد سرانه
incremental revenue درامد نهائی
marginal income درامد نهائی
marginal revenue درامد نهائی
net revenue درامد خالص
it weighed kilogrammes سه کیلوگرم درامد
mean income درامد متوسط
income leakage نشت درامد
it proved false دروغ درامد
income tax مالیات بر درامد
net income درامد خالص
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com