Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (38 milliseconds)
English
Persian
redundancies
در دفاع دعوی از مسائل خارجی استفاده کردن
redundancy
در دفاع دعوی از مسائل خارجی استفاده کردن
Other Matches
computer literacy
دانش کامپیوترها و چگونگی استفاده از انها برای حل مسائل
econometrics
استفاده از روشهای اماری در بررسی مسائل اقتصادی اقتصاد سنجی
briefest
خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
briefer
خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
brief
خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
briefed
خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
the concert of europe
منظوردولی هستند که پس ازشکست ناپلئون اول در سال 5181 در کنفرانس وین سیاست خارجی خود را با هم هماهنگ ساختند و این هماهنگی بخصوص در زمینه مسائل مربوط به بالکان وعثمانی محسوس بود
trover
دعوی مطالبه قیمت مال مغصوب دعوی مطالبه قیمت مال مورد استفاده بلاجهت
pretending
دعوی یاادعا کردن اقامه دعوی کردن
pretends
دعوی یاادعا کردن اقامه دعوی کردن
pretend
دعوی یاادعا کردن اقامه دعوی کردن
interrupts
اتصال به واحد پردازش مرکزی از خارج سیستم که به رسانههای خارجی امکان استفاده از امکانات وقفه CPU را میدهد
interrupting
اتصال به واحد پردازش مرکزی از خارج سیستم که به رسانههای خارجی امکان استفاده از امکانات وقفه CPU را میدهد
interrupt
اتصال به واحد پردازش مرکزی از خارج سیستم که به رسانههای خارجی امکان استفاده از امکانات وقفه CPU را میدهد
positive externalities
صرفه جوئیهای خارجی عوارض خارجی مثبت پی امدهای خارجی مثبت
samisch variation
واریاسیون زمیش در دفاع هندی شاه در دفاع نیمزوهندی شطرنج
restitution of conjugal rights
دعوی الزام شوهر به مراجعت به خانه دعوی الزام به ایفاء وفایف زناشویی
exterior angle
زاویهء خارجی کثیرالاضلاع زوایای خارجی حاصله ازتقاطع یک خط بادوخط موازی
external symbol dictionary
فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
impurity
جزء تشکیل دهنده خارجی ناخالصی ماده خارجی
exploits
از فرصت استفاده کردن استفاده از موفقیت کردن بهره کشی کردن اغتنام فرصت کردن
exploit
از فرصت استفاده کردن استفاده از موفقیت کردن بهره کشی کردن اغتنام فرصت کردن
exploiting
از فرصت استفاده کردن استفاده از موفقیت کردن بهره کشی کردن اغتنام فرصت کردن
russian defence
دفاع پتروف نام قدیمی دفاع اسلاو
schleman defence
دفاع شلیمان در روی لوپز دفاع یانیش
set up claim to
دعوی کردن
quarrels
دعوی کردن
suing
دعوی کردن
sues
دعوی کردن
quarrel
دعوی کردن
sued
دعوی کردن
quarreled
دعوی کردن
quarreling
دعوی کردن
quarrelled
دعوی کردن
sue
دعوی کردن
quarrelling
دعوی کردن
go to law
اقامه دعوی کردن دادخواهی کردن عارض شدن
stet processus
گزارش اصلاحی تنظیم کردن ترک دعوی کردن
disclaiming
ترک دعوی کردن
disclaims
ترک دعوی کردن
disclaim
ترک دعوی کردن
to go
[fall]
together by the ears
[outdated]
<idiom>
شروع به دعوی کردن
disclaimed
ترک دعوی کردن
traverse
تکذیب کردن دعوی
quarreled
دعوی کردن منازعه
quarrel
دعوی کردن منازعه
litigates
طرح دعوی کردن
litigating
طرح دعوی کردن
relinquish a claim
ترک دعوی کردن
traverses
تکذیب کردن دعوی
subduct
ترک دعوی کردن
relinquishes
ترک دعوی کردن
relinquished
ترک دعوی کردن
litigated
طرح دعوی کردن
quarreling
دعوی کردن منازعه
litigate
طرح دعوی کردن
quarrels
دعوی کردن منازعه
disaffirm
ترک دعوی کردن
pretend to
دعوی یا ادعا کردن
traversing
تکذیب کردن دعوی
traversed
تکذیب کردن دعوی
lodge a complaint
اقامه دعوی کردن
quarrelling
دعوی کردن منازعه
quarrelled
دعوی کردن منازعه
relinquish
ترک دعوی کردن
to pretend to wisdom
دعوی عقل یا حکمت کردن
pretends
بخود بستن دعوی کردن
pretend
بخود بستن دعوی کردن
pretending
بخود بستن دعوی کردن
dismissal
عزل مختومه کردن دعوی
dismissals
عزل مختومه کردن دعوی
tae
پرش کردن با پا دفاع کردن و با پا ضربه زدن و خرد کردن
bring an action against someone
علیه کسی اقامه دعوی کردن
litigated
دعوی کردن مورد اعتراض قراردادن
litigates
دعوی کردن مورد اعتراض قراردادن
litigate
دعوی کردن مورد اعتراض قراردادن
litigating
دعوی کردن مورد اعتراض قراردادن
bring a suit against a person
اقامه دعوی علیه کسی کردن
lodge a complaint against someone
علیه کسی اقامه دعوی کردن
to start quarrelling
<idiom>
شروع به دعوی کردن
[اصطلاح روزمره]
defect skipping
روش مشخص کردن و برچسب گداری شیارهای حساس مغناطیسی در حال ساخت تا استفاده نشوند. اشاره به شیار بعدی مناسبی که قابل استفاده است
outwork
استحکامات خارجی دژ سنگرهای خارجی
foreign exchange
پول خارجی ارز خارجی
process
جریان دعوی از مجرای قانون تعقیب کردن
processes
جریان دعوی از مجرای قانون تعقیب کردن
to square up
خود را آماده کردن
[برای دعوی یا حمله]
solenoid sweep
پاک کردن مین با استفاده ازقدرت سیم پیچی مغناطیسی مین روبی با استفاده ازسلونوئید
advocate
دفاع کردن
to stick up for
دفاع کردن از
propugn
دفاع کردن از
answered
دفاع کردن
asserting
دفاع کردن از
asserted
دفاع کردن از
to defend
[from]
دفاع کردن
[از]
answer
دفاع کردن
asserts
دفاع کردن از
advocating
دفاع کردن
advocated
دفاع کردن
advocates
دفاع کردن
buckler
دفاع کردن
makki
دفاع کردن
deraign
دفاع کردن
assert
دفاع کردن از
answering
دفاع کردن
defended
دفاع کردن از
implead
دفاع کردن
defend
دفاع کردن
defend
دفاع کردن از
to make a d.
دفاع کردن
fend
دفاع کردن
plead
دفاع کردن
pleaded
دفاع کردن
pleads
دفاع کردن
ward off
دفاع کردن
defended
دفاع کردن
defending
دفاع کردن از
answers
دفاع کردن
defending
دفاع کردن
say a good word for
دفاع کردن
defends
دفاع کردن از
defends
دفاع کردن
externalized
خارجی کردن
externalizing
خارجی کردن
externalised
خارجی کردن
externalization
خارجی کردن
externalising
خارجی کردن
externalizes
خارجی کردن
externalises
خارجی کردن
externalize
خارجی کردن
breasts
باسینه دفاع کردن
bays
دفاع کردن درمقابل
to keep at bay
دفاع کردن درمقابل
breast
باسینه دفاع کردن
defense
دفاع کردن استحکامات
bay
دفاع کردن درمقابل
speak out
<idiom>
دفاع کردن از چیزی
bayed
دفاع کردن درمقابل
baying
دفاع کردن درمقابل
champions
مبارزه دفاع کردن از
championing
مبارزه دفاع کردن از
championed
مبارزه دفاع کردن از
assert oneself
از حق خود دفاع کردن
defenses
دفاع کردن استحکامات
parried
سد کردن دفاع مستقیم
defence
دفاع کردن استحکامات
parry
سد کردن دفاع مستقیم
champion
مبارزه دفاع کردن از
parrying
سد کردن دفاع مستقیم
parries
سد کردن دفاع مستقیم
external sort
جور کردن خارجی
externalsorting
جور کردن خارجی
battle problems
مسائل جنگی
operational problems
مسائل عملیاتی
matters of great moment
مسائل مهم
business matters
مسائل کسبی
economic problems
مسائل اقتصادی
beside the point
<idiom>
مسائل حاشیهای
religious matters
مسائل مذهبی
political matters
مسائل سیاسی
disaffirm
دعوی سابق را به صلح ختم کردن نقض احکام صادره از دادگاهها
mayhen
ازوسیله دفاع محروم کردن
bield
شجاع شدن دفاع کردن
eot geo reo
باز کردن دفاع ضربدری
detachment parry
دفاع با دور کردن شمشیرحریف
to defend oneself
[against]
از خود دفاع کردن
[درمقابل]
collective goods
کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
tax administration
مسائل اجرایی مالیات
adopting the opinion
تقلید در مسائل شرعی
macroeconomic issues
مسائل اقتصاد کلان
to act in self-defence
دفاع از خود اقدام
[حرکت]
کردن
outflanked
ازجناح خارجی بدشمن حمله کردن
outflanking
ازجناح خارجی بدشمن حمله کردن
substantialize
دارای وجود خارجی کردن یاشدن
outflank
ازجناح خارجی بدشمن حمله کردن
outflanks
ازجناح خارجی بدشمن حمله کردن
deporting
تبعید کردن فرد خارجی ازکشور
deported
تبعید کردن فرد خارجی ازکشور
deports
تبعید کردن فرد خارجی ازکشور
deport
تبعید کردن فرد خارجی ازکشور
reed
شانه
[وسیله ای که جهت کوبیدن و محکم کردن نخ پود در چله استفاده می شود و بیشتر در دارهای مکانیکی مورد استفاده قرار می گیرد. اندازه اینگونه شانه به پهنای عرض بافت است.]
wilson
پرش از لبه خارجی یک اسکیت و چرخش کامل در هوا وبازگشت روی لبه خارجی اسکیت دیگر
Take things as you find them.
<proverb>
مسائل را همانگونه نه هستند بپذیر .
convention
باره مسائل حزبی ناحیهای
indifferentism
لاقیدی نسبت به مسائل مذهبی
sensationalism
پیروی از مسائل احساساتی وشورانگیز
conventions
باره مسائل حزبی ناحیهای
external diseconomies
عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
to vindicate a religion
دیانتی را بثبوت رساندن یاازان دفاع کردن
To perfect oneself in a foreign language .
معلومات خودرا در یک زبان خارجی کامل کردن
omnibus bill
لایحه قانونی که مسائل گوناگون در بر دارد
glasnost
سیاست بحث آزاد مطالب و مسائل
endogenous
مسائل ناشی از درونه سیستم اقتصادی
separate opinion
رایی که نافربه مسائل مختلف باشد
humanism
دلبستگی به مسائل مربوط بنوع بشر
urbiculture
مسائل ومشکلات زندگی شهری وشهرها
usages
استعمال استفاده مورد استفاده بودن استعمال کردن
usage
استعمال استفاده مورد استفاده بودن استعمال کردن
one on one
دفاع یارگری دفاع تک به تک
defense
دفاع وزارت دفاع
outside
خم کردن بدن به قسمت خارجی منحنی پیچ اسکی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com