English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
over rough and smooth در زمین ناهموار وهموار در پستی وبلندی
Other Matches
terrain relief پستی وبلندی زمین
conchoidal دارای پستی وبلندی هایی شبیه داخل صدف
broken ground زمین ناهموار
rolling terrain زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
low land پستی زمین
terrain features پستی وبلندیهای زمین
the quantity of a vowel کوتاهی وبلندی حرف صدایی کمیت حرف مصوت
rugged ناهموار
scabrous ناهموار
hackly ناهموار
out of flat ناهموار
knolly ناهموار
ragged left چپ ناهموار
iron bound ناهموار
unfair ناهموار
unfairly ناهموار
hummocky ناهموار
rude ناهموار
rudest ناهموار
cragged ناهموار
craggy ناهموار
bumpier ناهموار
jagged ناهموار
ruder ناهموار
bumpiest ناهموار
bumpy ناهموار
scaly ناهموار
uneven ناهموار
central postal directory دفتر مرکزی خدمات پستی دفتر مدیریت پستی مرکزی
roughest زمخت ناهموار
ragged ناهموار ژنده
rough زمخت ناهموار
ruff ناهموار کردن
uneven road جاده ناهموار
raggedly بطور ناهموار
rough country سرزمین ناهموار
ruffs ناهموار کردن
rougher ناهموار کننده
rough درشت ناهموار
roughest درشت ناهموار
raggelly بطور ناهموار
ragged right راست ناهموار
ruffe ناهموار کردن
drafted کپی ناهموار یا رسم
ruggedly بطور ناهموار یا ملایم
rippled دارای سطح ناهموار
drafts کپی ناهموار یا رسم
ripple دارای سطح ناهموار
ripples دارای سطح ناهموار
rippling دارای سطح ناهموار
draft کپی ناهموار یا رسم
warting ناهموار شدن سطح فلز
jag چاک زدن ناهموار بریدن
section out شکستن موج بطور ناهموار
off road racing مسابقه مخصوص در مسیر وزمینهای ناهموار
cyclo cross مسابقه دوچرخه درمسیرهای شیبدار و ناهموار
draft کپی ناهموار از یک متن پیش از تصحیح خطا
drafts کپی ناهموار از یک متن پیش از تصحیح خطا
drafted کپی ناهموار از یک متن پیش از تصحیح خطا
off roader شرکت کننده در مسابقه مخصوص در مسیر طولانی در زمینهای ناهموار
clowning دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clowned دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
hercules نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
pancakes در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
inductive earthing زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
geotaxis گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
pancake در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
center field قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
frost heave برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
regulus نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
honest john نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
nap of the earth از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
off side سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
off roader شرکت کننده درمسابقه موتورسیکلت رانی درزمینهای ناهموار برای چندصد مایل
fracto cumulus ابرهای ناهموار کومولوس که در انها تکههای مختلف تغییرات پیوستهای را نشان میدهد
pedrail اسباب خودکار برای اسان کردن حرکت ماشینهای سنگین در جادههای ناهموار
to break up از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
tellurian ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
geognosy زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
perelotok زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
sergeant گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeants گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
styx نوعی موشک زمین به زمین دریایی
inferiority پستی
mail پستی
paltriness پستی
turpitude پستی
shabbiness پستی
knavishness پستی
doggery پستی
pitifulness پستی
humbly به پستی
mails پستی
seediness پستی
roguishness پستی
ribaldry پستی
degradation پستی
plebeianism پستی
ingloriousness پستی
zip codes کد پستی
bastardization پستی
currishness پستی
vulgarism پستی
muckiness پستی
abjection پستی
villainy پستی
lowness پستی
wretchedly به پستی
abasement پستی
abjectness پستی
lowliness پستی
lowlihead پستی
scoundrelism پستی
vileness پستی
blackguardism پستی
despicably به پستی
despicableness پستی
zip code کد پستی
doggedness پستی
rliness پستی
brassiness پستی
scurviness پستی
scrubbiness پستی
postal پستی
debasement پستی
lowland پستی
sordidness پستی
meaness پستی
meanness پستی
baseness پستی
plebeianness پستی
humbleness پستی
ignobleness or ignobility پستی
subservience or cy پستی
misery پستی
flunkeyism پستی
zipcode کد پستی
prosternation پستی
squalidity پستی
squalidness پستی
miseries پستی
postage حق پستی
post code کد پستی
covenant runing with land شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
posts بسته پستی
posts مجموعه پستی
posted بسته پستی
post مجموعه پستی
hilliness پستی و بلندی
parcels امانت پستی
scurvily از روی پستی
post order حواله پستی
post road جاده پستی
mail coach دلیجان پستی
post بسته پستی
post- مجموعه پستی
post- بسته پستی
posted مجموعه پستی
mail services خدمات پستی
recess پستی تورفتگی
shabbily ازروی پستی
mail merge ادغام پستی
menially از روی پستی
mail merging ادغام پستی
mailing list فهرست پستی
mailing lists فهرست پستی
mail cart ارابه پستی
profaneness بیحرمتی پستی
mail box جعبه پستی
abjectly از روی پستی
meanly از روی پستی
sordidly از روی پستی
scaliness پستی نکبت
recreancy پستی ارتداد
pp بستهی پستی
recesses پستی تورفتگی
basely ازروی پستی
ruggedness پستی و بلندی
contemptibility پستی خواری
vulgarity پستی وحشیگری
post office order چک یا حواله پستی
servilely از روی پستی
post matter محمولات پستی
postal services خدمات پستی
to fire off a postcard ورقه پستی
post bag کیف پستی
post matter چیزهای پستی
parcel امانت پستی
parcel post بسته پستی
ups and down پستی و بلندی
beggarly از روی پستی
vilely از روی پستی
postage تمبر پستی
postage مخارج پستی
sneakingly از روی پستی
rascally از روی پستی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com