English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
metameric در وزن و ترکیب برابر و درخواص شیمیایی دگرگون حلقهای
Other Matches
metamer جسمی که در ترکیب و سنگینی با جسم دیگر برابرولی درخواص شیمیایی است
cyclic compound ترکیب حلقهای
bicyclic compound ترکیب دو حلقهای
bicyclo compound ترکیب دو حلقهای
compound ترکیب شیمیایی
chemical combination ترکیب شیمیایی
compounded ترکیب شیمیایی
chemical compound ترکیب شیمیایی
compounds ترکیب شیمیایی
chemical shift equivalent protons پروتونهای با جابجایی شیمیایی برابر
absorption compound ترکیب شیمیایی جذب کننده
tetrahydrate ترکیب شیمیایی شامل چهارمولکول اب
trihydrate ترکیب شیمیایی دارای سه ملکول اب
metamerism برابری در ترکیب و وزن ودگرگونی در خواص شیمیایی
geochemistry علمی که درباره ترکیب وتغییرات شیمیایی پوسته زمین بحث میکند
intrinsic energy انرژی موجود در یک ترکیب شیمیایی انرژی ذاتی
altering دگرگون کردن دگرگون شدن
altered دگرگون کردن دگرگون شدن
alters دگرگون کردن دگرگون شدن
alter دگرگون کردن دگرگون شدن
heterodyne ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
chemical survey بررسی منطقه از نظر شیمیایی تجسس از نظر وجود عوامل شیمیایی
direct dyes رنگینه های مستقیم [که بدون نیاز به دندانه بصورت مستقیم با آب و الیاف پنبه، ابریشم و پشم ترکیب داده شده و رنگ های روشن و براقی را بوجود می آورد ولی در عین حال در برابر شستشو، پایداری خوبی ندارد.]
howitzer توپی که طول لوله ان برابر با 02 تا03 برابر کالیبر باشد
harmonic motion اهنگ مرکبی که از ترکیب چند موج صوتی ساده تر ترکیب شده باشد
isomer جسمی که ترکیب ان با ترکیب جسم دیگریکی است
isomerous جسمی که ترکیب ان با ترکیب جسم دیگریکی است
doubled up سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
double سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
density سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
densities سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
isodomun [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
isodomon [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
composition ترکیب یکان ترکیب رزمی
compositions ترکیب یکان ترکیب رزمی
trans- دگرگون
otherguise دگرگون
vicissitudinous دگرگون
sensitive to corrosion حساس در برابر زنگ زدگی حساس در برابر خوردگی
gyrates حلقهای
gyrated حلقهای
armillary حلقهای
gyrate حلقهای
ring cartilage حلقهای
areolar حلقهای
annular حلقهای
cricoid حلقهای
gyrating حلقهای
ring tailed دم حلقهای
turns دگرگون ساختن
endomorph درون دگرگون
dissimilar دگرگون ناهمسان
catabolize دگرگون شدن
metamorphic rocks سنگهای دگرگون
changful دگرگون شونده
turn دگرگون ساختن
metamorphic دگرگون شده
transmogrification دگرگون سازی
transform دگرگون کردن
metamorphosing دگرگون کردن
metamorphoses دگرگون کردن
to transform [into] دگرگون کردن [به]
metamorphosed دگرگون کردن
metamorphose دگرگون کردن
transforms دگرگون کردن
transforming دگرگون کردن
technical دگرگون شونده
transformed دگرگون کردن
to alter [to] دگرگون شدن
metabolic دگرگون شونده
to alter [to] دگرگون کردن
changeable دگرگون شدنی
alterative دگرگون سازنده
restructures دگرگون کردن
restructured دگرگون کردن
restructure دگرگون کردن
metamerism تشکیل حلقهای
loop structure ساختار حلقهای
loop sling بند حلقهای
cycloalkanes الکانهای حلقهای
girdle حلقهای بریدن
extracyclic برون حلقهای
cyclic admittance گذرایی حلقهای
cyc;ization حلقهای شدن
cyclic impedance ناگذرایی حلقهای
closed chain زنجیر حلقهای
cyclic reactance راکتانس حلقهای
loop antenna انتن حلقهای
parrel طناب حلقهای
quasi cyclic شبه حلقهای
girdled حلقهای بریدن
girdles حلقهای بریدن
girdling حلقهای بریدن
ring structure ساختار حلقهای
ring network شبکه حلقهای
tricyclic drugs داروهای سه حلقهای
ring counter شمارنده حلقهای
it is quite another story now اوضاع اکنون دگرگون
changeable دگرگون پذیر متلون
ireversible دگرگون نشدنی بر نگشتنی
triplicate سه برابر سه برابر کردن
ring shift تغییر مکان حلقهای
macrocyclic effect اثر درشت حلقهای
macrocyclic musks مشکهای درشت حلقهای
multireel file پرونده چند حلقهای
token ring network شبکه نشانه حلقهای
infinite حلقهای که خروج ندارد.
gneiss نوعی سنگ دگرگون شده
metabolize دگرگون کردن از طریق متابولیزم
transformative قابل تبدیل دگرگون شونده
change دگرگون کردن یاشدن دگرگونی
changed دگرگون کردن یاشدن دگرگونی
changes دگرگون کردن یاشدن دگرگونی
changing دگرگون کردن یاشدن دگرگونی
inner loop حلقهای درون حلقه دیگر
ring sight شکاف درجه حلقهای یا دایرهای
dehydrocyclization حلقهای شدن با هیدروژن زدایی
fused ring system سیستم حلقهای جوش خورده
key-ring حلقهای که بدان کلید می اویزند
key-rings حلقهای که بدان کلید می اویزند
link belt نوار حلقهای جداشونده فشنگ
multireel sorting مرتب کردن چند حلقهای
v , series سری عوامل شیمیایی بی بو وبی رنگ عصبی سری عوامل شیمیایی عصبی
nose ring حلقهای که به بینی گاومیزنند تا بدان اورابکشند
cyclic کد حلقهای که مربوط به اعداد دهدهی میشود
without recourse عبارتی که درفهر نویسی اسناد قابل انتقال بکار می رود و به وسیله ان فهر نویس مسئوولیت خودرا در برابر فهر نویسان بعدی نفی میکند و تنها خودرا در برابر کسی که سند رابرایش صادر کرده است مسئول قرار میدهد
irreversibly چنانکه نتوان دگرگون یا واژگون ساخت یا لغو نمود
disc حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
discs حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
ringthe bull بازی ای که دران حلقهای راپرتاب میکنندتابه قلابی بیاویزد
heteronym کلمهای که املای ان باکلمه دیگریکسان ولی معنی وتلفظ ان دگرگون
counter دو مسیر سیگنال که در دو جهت مخالف ارسال میشوداطراف شبکه حلقهای
vorticel جانور ذره بینی حلقهای شکل که در اب ایستاده زندگی میکند
countered دو مسیر سیگنال که در دو جهت مخالف ارسال میشوداطراف شبکه حلقهای
countering دو مسیر سیگنال که در دو جهت مخالف ارسال میشوداطراف شبکه حلقهای
loop حلقهای که انتها ندارد مگر اینکه برنامه متوقف شود
messages تعداد بیتهایی که یک پیام را نگه می دارند و در یک شبکه حلقهای می چرخند
message تعداد بیتهایی که یک پیام را نگه می دارند و در یک شبکه حلقهای می چرخند
loops حلقهای که انتها ندارد مگر اینکه برنامه متوقف شود
looped حلقهای که انتها ندارد مگر اینکه برنامه متوقف شود
homonym کلمهای که تلفظ ان با کلمه دیگر یکسان ولی معنی ان دگرگون باشد
self- حلقهای که هر محل یا دستیابی ثبات را در حین اجرا به محلی که بودند بر می گرداند
splash proof enclosure حفافت در برابر قطرات اب حفافت در برابر باران حفافت در مقابل ریزش قطرات اب
Cambridge ring استاندارد شبکه محلی برای وصل کردن چندین وسیله و کامپیوتر در یک اتصال حلقهای می سازد
chemical biological and radiological شیمیایی
chemical sense حس شیمیایی
chemic شیمیایی
chemical شیمیایی
chemicals شیمیایی
chemical operations عملیات شیمیایی
chemical pollution الودگی شیمیایی
chemical kinetics سینتیک شیمیایی
chemical industries صنایع شیمیایی
precipitated رسوب شیمیایی
chemical herbicide علف کش شیمیایی
chemical physics فیزیک شیمیایی
chemical fuel سوخت شیمیایی
chemical exchange تبادل شیمیایی
chemical equilibrium تعادل شیمیایی
chemical equivalent هم ارز شیمیایی
chemical properties خواص شیمیایی
chemical weathering هوازدگی شیمیایی
precipitate رسوب شیمیایی
chemical species گونههای شیمیایی
chemical shift جابجایی شیمیایی
chemical security تامین شیمیایی
chemical survey تجسس شیمیایی
chemical research پژوهش شیمیایی
chemical reactor واکنشگاه شیمیایی
chemical reaction واکنش شیمیایی
chemiluminescence نورتابی شیمیایی
chemical energy انرژی شیمیایی
chemical analyse تجزیه شیمیایی
chemical agent ماده شیمیایی
chemical agent عامل شیمیایی
chemical munition سلاح شیمیایی
organic compound مواد شیمیایی
biochemical زیستی- شیمیایی
chemical ammunition مهمات شیمیایی
man-made fiber الیاف شیمیایی
decomposition هوازدگی شیمیایی
chemical analysis تجزیه شیمیایی
chemical element عنصر شیمیایی
chemical deposits نهشتهای شیمیایی
chemical defense پدافند شیمیایی
chemical injection تزریق شیمیایی
chemical grouting تزریق شیمیایی
chemical consolidation تزریق شیمیایی
precipitates رسوب شیمیایی
precipitating رسوب شیمیایی
chemical bond پیوند شیمیایی
chemism خاصیت شیمیایی
mulches ماده شیمیایی
cloud attack تک با ابر شیمیایی
mulch ماده شیمیایی
quasichemical شبه شیمیایی
fertilizers کود شیمیایی
fertilizer کود شیمیایی
fertilisers کود شیمیایی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com