English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 301 (14 milliseconds)
English Persian
aboard در پایگاه
Search result with all words
database بازیابی و بهنگام سازی محاورهای رکوردهای پایگاه داده با استفاده از ترمینالهای line-on
database ول اجرا نگهداری سیستم پایگاه داده ها است
database که یک سیستم مدیریت پایگاه داده ایجاد می کنند
database ترکیب سخت افزار و نرم افزار که برای پردازش سریع اطلاعات پایگاه داده ها طراحی شده است
database مجموعه دستوراتی که به کاربر اجازه ایجاد تغییر ساده در پایگاه داده ها میدهد
database شرح روش ارتباط رکوردها و فیلدهای پایگاه داده
database روش سازماندهی و ایجاد پایگاه داده ها
database نرم افزار مدیریت پایگاه داده که روی کامپیوتر سرور شبکه اجرا میشود و در یک سیستم Client / Server استفاده میشود. کاربر با نرم افزار مشتری کار میکند که دادهای که ازنرم افزار سرور بازیابی شده است فرمت میکند و نمایش میدهد
database تغییر و مدیریت و استفاده از پایگاه داده میدهد.
database پایگاه داده ها
databases بازیابی و بهنگام سازی محاورهای رکوردهای پایگاه داده با استفاده از ترمینالهای line-on
databases ول اجرا نگهداری سیستم پایگاه داده ها است
databases که یک سیستم مدیریت پایگاه داده ایجاد می کنند
databases ترکیب سخت افزار و نرم افزار که برای پردازش سریع اطلاعات پایگاه داده ها طراحی شده است
databases مجموعه دستوراتی که به کاربر اجازه ایجاد تغییر ساده در پایگاه داده ها میدهد
databases شرح روش ارتباط رکوردها و فیلدهای پایگاه داده
databases روش سازماندهی و ایجاد پایگاه داده ها
databases نرم افزار مدیریت پایگاه داده که روی کامپیوتر سرور شبکه اجرا میشود و در یک سیستم Client / Server استفاده میشود. کاربر با نرم افزار مشتری کار میکند که دادهای که ازنرم افزار سرور بازیابی شده است فرمت میکند و نمایش میدهد
databases تغییر و مدیریت و استفاده از پایگاه داده میدهد.
databases پایگاه داده ها
foothold جای ثابت پایگاه
footholds جای ثابت پایگاه
source فرم یا تنی که داده از آن بازیابی میشود تا وارد پایگاه داده ها شود
bag قطعه برزنت چهارگوش وصل به زمین بعنوان پایگاه
bags قطعه برزنت چهارگوش وصل به زمین بعنوان پایگاه
demand جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demanded جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demands جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
aggregate دستوری در برنامه مدیریت پایگاه داده که باعث شروع یک تابع محاسباتی میشود
aggregate تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود
aggregates دستوری در برنامه مدیریت پایگاه داده که باعث شروع یک تابع محاسباتی میشود
aggregates تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود
queried زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queried 1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود
queried زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
queried پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
queries زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queries 1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود
queries زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
queries پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
query زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
query 1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود
query زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
query پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
querying زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
querying 1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود
querying زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
querying پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
gather و مرتب کردن و وارد کردن آن به روش درست در پایگاه داده
gathered و مرتب کردن و وارد کردن آن به روش درست در پایگاه داده
free پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
freed پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
freeing پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
frees پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
integrated پایگاه داده که قادر به تامین اطلاعات برای نیازهای مختلف بدون داده افزودنه است
collection و مرتب کردن در پایگاه داده
collections و مرتب کردن در پایگاه داده
physical سازمان دهی و ساختار پایگاه داده ذخیره شده
language زبان در سیستم هدایت پایگاه داده ها که امکان میدهد در پایگاه داده ها به راحتی جستجو شود و پرسش شود
languages زبان در سیستم هدایت پایگاه داده ها که امکان میدهد در پایگاه داده ها به راحتی جستجو شود و پرسش شود
raw 1-اطلاعی که هنوز وارد سیستم کامپیوتری نشده است . 2-دادهای که در پایگاه داده ها که برای تامین اطلاعات کاربر باید پردازش شود
status پایگاه
map شرح نحوه ارتباط رکوردها و فیلدها در پایگاه داده ها
maps شرح نحوه ارتباط رکوردها و فیلدها در پایگاه داده ها
distribute سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
distributes سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
distributing سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
hit جستجوی موفق در پایگاه داده
hits جستجوی موفق در پایگاه داده
hitting جستجوی موفق در پایگاه داده
connect ضربه موفق در پایگاه دوم
connects ضربه موفق در پایگاه دوم
corner طرفین پایگاه اصلی
cornering طرفین پایگاه اصلی
corners طرفین پایگاه اصلی
get دستور بدست آوردن رکورد از فایل یا پایگاه داده
gets دستور بدست آوردن رکورد از فایل یا پایگاه داده
getting دستور بدست آوردن رکورد از فایل یا پایگاه داده
structure زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structures زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structuring زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
privacy قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
pigeon در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeons در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
citadel پایگاه مستحکم ارگ
citadels پایگاه مستحکم ارگ
authority لیستی از اصط لاحات که توسط افرادی که پایگاه داده ها را ایجاد و از آن استفاده می کنند مط رح می شوند
entities موضوعی که داده ذخیره شده در فایل یا پایگاه داده ها به آن مراجعه میکند
entity موضوعی که داده ذخیره شده در فایل یا پایگاه داده ها به آن مراجعه میکند
select یافتن و بازیابی اطلاعات مشخص از پایگاه داده ها
selected یافتن و بازیابی اطلاعات مشخص از پایگاه داده ها
selects یافتن و بازیابی اطلاعات مشخص از پایگاه داده ها
filter انتخاب رکوردهای مختلف از فایل پایگاه داده ها
filters انتخاب رکوردهای مختلف از فایل پایگاه داده ها
station پایگاه
stationed پایگاه
stations پایگاه
white پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
whiter پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
whitest پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
Other Matches
roll back کاریک برنامه کاربردی پایگاه داده ها برای توقف تراکنش و برگشت پایگاه داده ها به وضعیت قبلی
deployment operating base پایگاه پشتیبانی گسترش جنگی پایگاه کمک به گسترش نیروها
station list فهرست قسمتهای پایگاه دفترچه راهنمای قسمتهای مختلف پایگاه
sql زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود
dense index اندیس پایگاه داده حاوی آدرس یا ورودی برای هر موضوع یا ورودی در پایگاه داده
QBE زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود
post پایگاه
post- پایگاه
posted پایگاه
campound پایگاه
posts پایگاه
site پایگاه
sited پایگاه
sites پایگاه
lodgment or lodge پایگاه
platforms پایگاه
platform پایگاه
data banks پایگاه داده ها
base map نقشه پایگاه
battle station پایگاه رزمی
battle station پایگاه جنگی
class status پایگاه طبقهای
data bank پایگاه داده
base development ساختن پایگاه
data banks پایگاه داده
data bank پایگاه داده ها
base development تهیه پایگاه
base defense پدافند پایگاه
base defense پدافند از پایگاه
advance base پایگاه جلو
achieved status پایگاه اکتسابی
encampments اردو پایگاه
encampment اردو پایگاه
outpost پایگاه مرزی
air force base پایگاه هوایی
air bases پایگاه هوایی
automatic take تغییر پایگاه
air base پایگاه هوایی
space stations پایگاه فضایی
space station پایگاه فضایی
outposts پایگاه مرزی
base camp پایگاه مبنا
base command فرماندهی پایگاه
data base پایگاه داده ها
landing site پایگاه فرود
filbert base پایگاه دروغین
social status پایگاه اجتماعی
hardened site پایگاه مقاوم
height of site ارتفاع پایگاه
professional status پایگاه حرفهای
naval station پایگاه دریایی
home port پایگاه اصلی
home port پایگاه مادر
naval base پایگاه دریایی
vacation camp [American E] پایگاه تابستانی
knowledge base پایگاه دانش
knowledge base پایگاه اگاهی
filbert base پایگاه فریبنده
space platform پایگاه فضایی
base of operations پایگاه عملیات
knowledge base پایگاه معلومات
defense base پایگاه دفاعی
defense base پایگاه پدافندی
spaceport پایگاه فضایی
air beacon برج مراقبت پایگاه
naval auxiliary پایگاه لجستیکی دریایی
station complement پرسنل خدماتی پایگاه
relational database پایگاه داده رابطهای
station complement پرسنل ثابت یک پایگاه
base running دویدن بسوی پایگاه
socioeconomic status پایگاه اجتماعی- اقتصادی
commodores فرمانده پایگاه هوایی
commodore فرمانده پایگاه هوایی
outpost پایگاه نفوذی شطرنج
outposts پایگاه نفوذی شطرنج
active database پایگاه دادههای فعال
advanced landing field پایگاه فرود مقدم
dinger دویدن به پایگاه اصلی
database structure ساختار پایگاه داده ها
database management مدیریت پایگاه داده ها
database disign طرح پایگاه داده ها
circuit clout یک امتیاز با دویدن به پایگاه
data base specialist متخصص پایگاه داده
computerized data base پایگاه دادههای کامپیوتری
data base administrator مسئول پایگاه داده ها
data base analyst تحلیل گر پایگاه داده
data base environment محیط پایگاه داده
data base management مدیریت پایگاه داده ها
distributed data base پایگاه داده توزیعی
data base manager مدیر پایگاه داده
advanced landing field پایگاه هوایی مقدم
air force base پایگاه نیروی هوایی
army base پایگاه نیروی زمینی
bare base پایگاه اشغال نشده
hardware platform پایگاه سخت افزار
hard missile base پایگاه مستحکم موشک
bare base پایگاه اماده نشده
floating base پایگاه شناور دریایی
fleet operating base پایگاه عملیاتی ناوگان
fire support base پایگاه پشتیبانی اتش
exhaustive search جستجو هر رکورد در پایگاه
data base management مدیریت پایگاه داده
bridgeheads پایگاه درکنار دریا
framework مدیریت پایگاه داده
frameworks مدیریت پایگاه داده
entry در پایگاه دادههای یا کتابخانه
bridgehead پایگاه درکنار دریا
database management program برنامه مدیریت پایگاه داده ها
advance base پایگاه مقدم صحنه عملیات
base loading بارگیری انجام شده در پایگاه
crowd the plate نزدیک به پایگاه اصلی قرارگرفتن
batter's box محوطه مستطیل نزدیک پایگاه
base of operations پایگاه عملیاتی مبنای عملیات
database management system سیستم مدیریت پایگاه داده سیستم مدیریت پایگاه داده ها
on line database پایگاه داده درون خطی
very large data base پایگاه داده بسیار بزرگ
relational database management مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
bring in امتیاز بدست اوردن در پایگاه
data base management system سیستم مدیریت پایگاه داده ها
record oriented database management برنامه مدیریت پایگاه دادههای رکوردی
database driver برنامه راه انداز پایگاه داده
beachhead پایگاه یا اراضی تسخیر شده در ساحل
relational data menagement system سیستم مدیریت پایگاه داده رابطهای
alternate escort operating base پایگاه عملیاتی یدکی یگانهای پاسور
rdbms سیستم مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
alternated کلید غیراصلی در فایل پایگاه داده ها
alternate کلید غیراصلی در فایل پایگاه داده ها
base on halls گرفتن امتیاز با رسیدن به پایگاه نخست
alternates کلید غیراصلی در فایل پایگاه داده ها
basic relay post پایگاه مقدماتی تحویل و تحول بیماران
emplacement پایگاه مستقر کردن کار گذاشتن
table oriented database management progr برنامه مدیریت پایگاه دادههای جدولی
beachheads پایگاه یا اراضی تسخیر شده در ساحل
base runner توپزنی که در پایگاه است یابسوی ان می رود
flat fuiile database management program برنامه مدیریت پایگاه دادههای تک فایل
scavenging جستجو و دستیابی به پایگاه داده بدون اجازه
hierarchical data base management system سیستم مدیریت پایگاه داده سلسله مراتبی
matches جستجو در پایگاه داده برای اطلاع مشابه
registry پایگاه داده که پایه ویندوزرا تشکیل میدهد
registries پایگاه داده که پایه ویندوزرا تشکیل میدهد
administrators بخش کنترلی سیستم مدیریت پایگاه داده ها
proceed time زمان لازم برای معرفی به پایگاه جدید
schema شرح گرافیکی فرآیند یا ساختار پایگاه داده ها
schemata شرح گرافیکی فرآیند یا ساختار پایگاه داده ها
administrator بخش کنترلی سیستم مدیریت پایگاه داده ها
browse جستجو و دستیابی به پایگاه داده بدون مجوز
crossfire پرتاب توپ که با زاویه بسمت پایگاه می اید
coach's box محل ایستادن مربی در پایگاه 1 و 3 بیس بال
crossings پرتاب توپ که با زاویه بسمت پایگاه می اید
browsed جستجو و دستیابی به پایگاه داده بدون مجوز
sea frontiers مرزبانی دریایی پایگاه فرماندهی دفاع ساحلی
framework ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
DBA ول اجزا و نگهداری سیستم پایگاه داده ها است
base logistical command یکان مبنای لوجستیکی فرماندهی لجستیکی پایگاه
browses جستجو و دستیابی به پایگاه داده بدون مجوز
match جستجو در پایگاه داده برای اطلاع مشابه
base complex مجتمع پایگاه هوایی یا دریایی یا زمینی و غیره
frameworks ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
clean the bases ضربه زدنی که بازیگران درپایگاهها را به پایگاه اصلی می رساند
intruder operation تک هوایی و عملیات تخریب هواپیماهای دشمن در روی پایگاه
decision اطلاعات یا پایگاه داده قبلی تصمیم گیری کند
decisions اطلاعات یا پایگاه داده قبلی تصمیم گیری کند
delayed steal دزدانه گریختن بسوی پایگاه هنگام پرتاب توپگیر
hierarchical communications system پایگاه دادهای که رکوردها بهم مربوطند با یک ساختار مشخص
return to base بازگشت هواپیما به پایگاه به طور سالم هواپیمای بازگشتی
drag bunt ضربه با ثابت نگهداشتن چوب برای دویدن به پایگاه
relational database management system پرسش پایگاه داده ها که حاوی عملگرهارابط های است
dbase iii بسته نرم افزاری مدیریت پایگاه داده رابطهای
administrator شخصی که مسول اجرا و نگهداری سیستم پایگاه داده ها است
administrators شخصی که مسول اجرا و نگهداری سیستم پایگاه داده ها است
roll forward تابع پایگاه داده ها که کاربر را ازیک آسیب نجات میدهد.
relational database پرش پایگاه داده که حاوی عملگرهای رابط های است
primary کلمه شناسایی یکتا که یک ورودی از پایگاه داده ها انتخاب میکند
garrison forces قوای پادگانی کلیه یکانهای مستقردر یک پایگاه یا منطقه یاتاسیسات
dbms Base Data سیستم مدیریت پایگاه داده System anagement
die ماندن در پایگاه در پایان بازی بیس بال دو سرعت جنگ تا پیروزی
hdbms DataBase Hierarchicalسیستم مدیریت پایگاه داده سلسله مراتبی Systems anagement
extract دستور انتخاب و خواندن دادن مورد نیاز از پایگاه داده یافایل
extracted دستور انتخاب و خواندن دادن مورد نیاز از پایگاه داده یافایل
conceptual model شرح پایگاه داده ها یابرنامه به صورت دادهای وارد وموضوعات مربوط به آن
extracts دستور انتخاب و خواندن دادن مورد نیاز از پایگاه داده یافایل
hypertalk زبان برنامه نویسی برای کنترل پایگاه داده Hyper Card
full انجام جستجوی چیزی در یک متن در فایل یا پایگاه داده ها و نه در یک فضایی از ملاب
fullest انجام جستجوی چیزی در یک متن در فایل یا پایگاه داده ها و نه در یک فضایی از ملاب
extracting دستور انتخاب و خواندن دادن مورد نیاز از پایگاه داده یافایل
dbms برنامه هایی که به کاربر اجازه ایجاد و تغییر ساده پایگاه داده ها میدهد
staging base پایگاه تجدید سوخت یابارگیری مجدد یا جابجا کردن کالاها در کشتی یا هواپیما
vldb Base Data Large Very پایگاه داده توزیع شده میان چندین کامپیوتر
network data management system مجموعهای از برنامههای مرتبط برای بار کردن دستیابی و کنترل یک پایگاه داده
mid user اپراتوری که اطلاعات مربوطه را از پایگاه داده ها دریافت میکند برای مشتری یا کاربر
microsoft اتصالات پایگاه داده به اینترنت و پست الکترونیکی به ویژه برای کاربران ویندوز
bbs اطلاعات و پیام پایگاه داده که توسط مودم و اتصال کامپیوتر بدست می آید
block the plate موضع گرفتن در خط پایگاه برای بیرون کردن و سوزاندن دونده با تماس توپ
DD/D نرم افزاری که لیستی از نوع و حالت دادههای پایگاه داده در اختیار قرار میدهد
two phase commit ن میشود که هر مرححله تراکنش صحیح است و معتبر , پیش از برخورد با تغییرات پایگاه داده ها
adds فایل مخصوصی که در آن رکوردها پیش از بهنگام سازی پایگاه داده اصلی ذخیره می شوند
adding فایل مخصوصی که در آن رکوردها پیش از بهنگام سازی پایگاه داده اصلی ذخیره می شوند
add فایل مخصوصی که در آن رکوردها پیش از بهنگام سازی پایگاه داده اصلی ذخیره می شوند
false فایلهای ناخواسته بازیاب شده از پایگاه داده از طریق استفاده از کدهای جستجوی غلط
bulletin board system پایگاه داده اطلاعات و پیام که توسط مودم و اتصال کامپیوتری قابل دسترسی است
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com