Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 200 (13 milliseconds)
English
Persian
mind your p's and qs
در گفتار و کردار خود بهوش باشید
Other Matches
gaffe
اشتباه در گفتار یا کردار در جمعی از مردم
embarrassing blunder
اشتباه در گفتار یا کردار در جمعی از مردم
embarrassing clanger
[British E]
اشتباه در گفتار یا کردار در جمعی از مردم
faux pas
اشتباه در گفتار یا کردار در جمعی از مردم
You can rest assured.
خاطر جمع باشید (اطمینان خاطر داشته باشید )
soberly
بهوش
sober
بهوش
conscious
بهوش
actions
کردار
conation
کردار
action
کردار
conducts
کردار
karma
کردار
conducted
کردار
conduct
کردار
deed
کردار
exploits
کردار
exploiting
کردار
deeds
کردار
act
کردار
exploit
کردار
acted
کردار
conducting
کردار
respired
بهوش امدن
recovering
بهوش امدن
recover
بهوش امدن
revivifies
بهوش اوردن
revivify
بهوش اوردن
revivified
بهوش اوردن
recovers
بهوش امدن
respiring
بهوش امدن
to recover oneself
بهوش امدن
respire
بهوش امدن
soberly
بهوش اوردن
revivification
بهوش اوردن
sober
بهوش اوردن
resusctate
بهوش اوردن
resuscitator
بهوش اورنده
respires
بهوش امدن
revivifying
بهوش اوردن
bring to
بهوش اوردن
recovery
بهوش امدن
he is out of his senses
بهوش نیست
come round
بهوش امدن
to bring round
بهوش اوردن
bring round
بهوش اوردن
recoveries
بهوش امدن
he came to his senses
بهوش امد
resuscitation
بهوش اوری
economic behaviour
کردار اقتصادی
ethology
کردار شناسی
ethologist
کردار شناس
issues
کردار اولاد
issued
کردار اولاد
issue
کردار اولاد
look sharp
زود باشید
hurry up
زود باشید
mind your eye
ملتفت باشید
iniquitous deeds
کردار زشت یا شریرانه
jests
کردار طعنه زدن
jest
کردار طعنه زدن
reviviscence
بهوش اوری نیرو بخشی
to take notice
اعتنا کردن بهوش بودن
refocillate
بهوش اوردن جان بخشیدن
coscious
هوشیار- بهوش- ملتفت-اگاه
resuscitating
اجحیا کردن بهوش اوردن
resuscitate
اجحیا کردن بهوش اوردن
resuscitated
اجحیا کردن بهوش اوردن
resuscitates
اجحیا کردن بهوش اوردن
be a man
مردانگی داشته باشید
perhaps you have seen it
شاید انرادیده باشید
Please make yourself comfortable.
لطفا" راحت باشید
keep your peck up
جرات داشته باشید
depend upon it
خاطر جمع باشید
you may rest assured
میتوانید مطمئن باشید
you might have come
باید امده باشید
well doing
نیکو کار درست کردار
amnestic apraxia
کردار پریشی یاد زدایشی
Actions speak louder than words .
دو صد گفته چونیم کردار نیست
revive
باز جان بخشیدن بهوش امدن
revives
باز جان بخشیدن بهوش امدن
revived
باز جان بخشیدن بهوش امدن
reviver
تجدید حیات کننده بهوش اورنده
god speed you
کامیاب شوید موفق باشید
ready
حاضربه تیر حاضر باشید
readies
حاضربه تیر حاضر باشید
readied
حاضربه تیر حاضر باشید
dont care a rap
ذرهای باک نداشته باشید
he had need remember
بایستی بخاطر داشته باشید
dont care a rap
هیچ پروا نداشته باشید
leave me alone
کاری بمن نداشته باشید
perhaps you have seen it
ممکن است انرادیده باشید
on guard
اماده برای دفاع باشید
you have perhaps seen it
شاید انرا دیده باشید
live it up
<idiom>
روز خوبی راداشته باشید
readying
حاضربه تیر حاضر باشید
look to your manner
موافب اطوار خود باشید
Be of good courage .
قوت قلب داشته باشید
stick to your work
بکار خود مشغول باشید
to suit the action to the word
کردار راباگفتاروفق دادن گفتن وکردن
action speaks louder than words
<proverb>
دو صد گفته چون نیم کردار نیست
i was not my self
از خود بیخود شده بودم بهوش نبودم
you have perhaps seen it
ممکن است انرا دیده باشید
Would you wait for me, please?
ممکن است لطفا منتظرم باشید؟
Be quiet so as not to wake the others.
ساکت باشید تا دیگران را بیدار نکنید.
to change somebody's ways
رفتار و کردار کسی را کاملا تغییر دادن
sermon
گفتار
sermons
گفتار
speech
گفتار
taciturn
کم گفتار
speeches
گفتار
word
گفتار
worded
گفتار
You really ought to take better care of yourself.
شما واقعا باید بهترمراقب خودتان باشید.
i give you my world for it
قول میدهم اینطور باشد مطمئن باشید
organs of speech
اندامهای گفتار
jargon
گفتار نامفهوم
prolegomenon
پیش گفتار
ventriloquism
گفتار بطنی
speech therapy
گفتار درمانی
logopedics
گفتار درمانی
articles
مقاله گفتار
therology
گفتار در پستانداران
subvocal speech
گفتار ناملفوظ
speech recogintion
تشخیص گفتار
anthotaxy
گفتار در ارایش گل
apophthegm
گفتار لب و کوتاه
areology
گفتار در بهرام
front matter
پیش گفتار
saying
گفتار مشهور
digital speech
گفتار دیجیتالی
sayings
گفتار مشهور
part of speech
بخش گفتار
hysterology
گفتار در زهدان
inarticulation
گفتار ناشمرده
claver
گفتار بیهوده
article
مقاله گفتار
haplology
هجااندازی در گفتار
foreword
پیش گفتار
labiophobia
گفتار هراسی
forewords
پیش گفتار
inner speech
گفتار درونی
mix up, caution
موافب باشید هواپیماهای دشمن و خودی درگیر شدند
Would you care for a cup of coffee?
آیا دوست دارید یک لیوان قهوه داشته باشید؟
i insist on your being present
جدا` عقیده دارم که شما بایدحضور داشته باشید
be patient to all men
با همه مردم شکیبا باشید نسبت بهمه بردباریاصبورباشید
hygrology
گفتار در رطوبت هوا
gaffe
اشتباه در گفتار یاکردار
gaffes
اشتباه در گفتار یاکردار
acyrology
انشاء و گفتار غلط
ovology
گفتار در پیدایش تخم
pedologia
گفتار بچه گانه
methodologies
گفتار در روش واسلوب
prologues
مقدمه پیش گفتار
methodology
گفتار در روش واسلوب
leprology
گفتار در برص یا پیسی
barbaralalia
گفتار پریشی لهجهای
prologue
مقدمه پیش گفتار
barylalia
گفتار بیخ حلقی
pharyngology
گفتار در گلوگاه و ناخوشیهای ان
posology
گفتار در مقادیر داروها
prologuize
پیش گفتار گفتن
uraniscolalia
گفتار پریشی کامی
voice grade channel
کانال ارسال گفتار
preface
اغاز پیش گفتار
prologize
پیش گفتار گفتن
prefaces
اغاز پیش گفتار
prefacing
اغاز پیش گفتار
prefaced
اغاز پیش گفتار
sarcology
گفتار در ماهیچه هاوگوشتهای تن
Please be (feel ) at home . Please make yourself at home .
اینجا را منزل خودتان بدانید ( راحت باشید و تعارف نکنید )
salvos
در رهگیری هوایی یعنی موافب باشید اماده شلیک هستم
You should always be careful walking alone at night.
همیشه موقع پیاده روی تنها در شب باید مراقب باشید.
simile
[rhetorical figure of speech]
تشبیه
[استعاره ]
[گفتار لفظی]
articulation
تلفظ شمرده طرز گفتار
oratorios
قطعه موسیقی و اواز همراه با گفتار
swan song
واپسین عمل یا اثر یا گفتار صدای قو
oratorio
قطعه موسیقی و اواز همراه با گفتار
hydrology
گفتار درچگونگی ابهای روی زمین
gravitas
موقع سنجی و خوش طبعی در گفتار
deed
در CL به سندرسمی اطلاق میشود که نوعا" جهت انتقال اموال غیرمنقول به کار میرود عمل کردار
deeds
در CL به سندرسمی اطلاق میشود که نوعا" جهت انتقال اموال غیرمنقول به کار میرود عمل کردار
evangelic
پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
evangelical
پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
isoperimetry
گفتار در شکل هایی که محیط هاشان برابر است
game theory
این نظریه اغلب در تحلیل کردار انحصارچند جانبه بکار میرود واستراتژیهای مختلف را موردبررسی قرار میدهد
worid
کلمه لغت لفظ الفاظ واژه سخن گفتار حرف
pan-
در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
pans
در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
pan
در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
isagogics
گفتار در تاریخ ادبی کتاب مقدس و شرح گرداوری یاالهام شدن موادان
to be in one's right mind
دارای عقل سلیم بودن بهوش بودن
Can you watch the dog for us this weekend?
آیا شماها می توانید آخر این هفته مواظب این سگ باشید؟
standbys
منتظر عملیات ماندن منتظر باشید
standby
منتظر عملیات ماندن منتظر باشید
The climate of Europe desnt suit me.
حال آمدن ( بهوش آمدن )
hibernicism
ضرب المثل یا گفتار ایرلندی ملیت ایرلندی
ethnogeny
گفتار در پیدایش نژادها مبحث مبادی نژادها
safe format
عملیات فرمت که داده موجود را خراب نمیکند ودرصورتی که یسک اشتباه را فرمت کرده باشید امکان ترمیم داده وجود دارد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com